بازی آنلاین Destiny 2 افت و خیزهای قابلتوجهی را از زمان انتشارش تجربه کرده و تلاشهای بانجی برای نسخهی جدید بازی تیراندازی دنیای-مشترک خود با موفقیتها و شکستهایی مواجه شده است. با نگاه کردن به تاریخچهی این بازی میتوان نکات لذتبخش و یا دردناکی را به خاطرآورد. سال 2018 برای بازی دستینی 2 در بستهی گسترشدهندهی آن، یعنی Forsaken، خلاصه نمیشود. همچنین بایستی توجه داشت که بیشتر آنچه که بر سر این بازی گذشته است، چندان دلپذیر نیست. در این مطلب قصد داریم تا به وقایع سال 2018 برای بازی Destiny 2 نگاهی بیاندازیم و ببینیم که چرا میتوان این سال را هم بهترین، و هم بدترین سال این بازی نامید.
بستهی گسترشدهندهی Curse of Osiris
این بستهی گسترشدهنده به نوعی یک باتلاق برای بازی Destiny 2 محسوب میشد و میتوان به سادگی آن را بدترین بستهی گسترشدهندهای دانست که تاکنون برای این مجموعه منتشر شده است. پیش از این که به دلایل شکست Curse of Osiris بپردازیم، لازم است که کمی عقبتر برویم و سری به ماه اکتبر سال 2017 بزنیم.
بازی دستینی 2 در تاریخ ششم سپتامبر 2017 منتشر شد و به همین خاطر بازیکنان فرصت کافی داشتند تا پیش از ماه دسامبر (زمانی که بستهی گسترشدهندهی Curse of Osiris منتشر شد) محتوای موجود در بازی تا آن زمان را بازی کرده و به اتمام برسانند. با این حال، در زمانی کوتاه از عرضهی این بازی تا تاریخ 24 اکتبر که این بازی برای رایانههای شخصی منتشر شد، بازیکنان متوحه شدند که این بازی بسیار سطحیتر از آن چیزی است که انتظارش را داشتند.
زمانی که بازیکنان تازهنفس دستینی این بازی را به مقصد دیگر بازیهای مطرح و بزرگ ترک کردند، جامعهی کاربری بازیکنان این بازی انتظارات بیشتری از آن داشت. این بازیکنان به خاطر تجربهی پیشین خود از بازی اصلی دستینی، انتظاراتی از نسخه ی دوم این بازی داشتند که در این بازی محقق نشده بود. با گذشت چندین ماه از زمان عرضه، بازیکنان هیچ راز عجیب و یا کوئستهای پنهانی را کشف نکرده بودند و گرایند کردن برای به دست آوردن تجهیزات جدید، بدون اتفاقات جذاب شانسی بیمعنی مینمود.
زمانی که در ماه نوامبر تبلیغات بستهی گسترشدهندهی Curse of Osiris شروع شده بود، ترس از این که بازی Destiny 2 این قابلیت را نداشته باشد که بتوان مجددا آن را بازی کرد در میان بازیکنان شیوع پیدا کرده بود. بانجی در این تبلیغات از سیارهی جدیدی پردهبرداری کرده بود که در آن بزرگترین ایونت این بازی تا آن زمان وجود داشت. همچنین به نظر میرسید که منطقهای به نام Infinite Forest در این بسته به بازی اضافه شده باشد که بتوان چندین مرتبه آن را تجربه کرد. در این هنگام بود که بازیکنان حتی پیش از انتشار این بسته امیدوار شده بودند که محتوای این بستهی گسترشدهنده سطح بالا باشد و همین مسئله باعث شد که نامیدی آنها از این بستهی گسترشدهنده حتی بیشتر هم بشود.
زمانی که بالاخره بستهی گسترشدهنهی Curse of Osiris عرضه شد، مدت زیادی نگذشت تا بتوان احساس کرد که بازی دستینی 2 در دردسر بزرگی گیر افتاده است. سیارهی جدید و بزرگترین ایونت وعدهدادهشدهی این بازی هم هردو با مشکل مواجه بودند. این ایونت عمومی حقیقتا عظیم بود، اما تمامی نقشهی مرکوری را اشغال کرده بود و بازیکنان در این فضای جدید کاری برای انجام دادن نداشتند. همچنین Infinite Forest هم برخلاف آنچه که از اسمش (به معنی جنگل بیپایان) برمیآمد، بیپایان نبود و تنها در برخی از ماموریتها قابلبازی کردن بود.
محتوای این بسته ی گسترشدهنده سطحی و اندک بود و از همان ابتدای کار، جذابیت چندانی هم نداشت. با این حال باز هم زمانی که نه یکی، بلکه دو رسوایی برای بازی به وجود آمد، اوضاع باز هم برای بازی Destiny 2 وخیمتر شد. اولین رسوایی یک هفته پیش از انتشار این بستهی گسترشدهنده رخ داده بود و بازیکنان متوجه شده بودند که بانجی در روند به دست آوردن امتیازات تجربهی بازیکنان اختلال به وجود میآورده است.
در سطوح آخر بازی دستینی 2، تجربه ارتباط مستقیمی با پاداشهای ظاهریای دارد که میتوان با پول حقیقی نیز آنها را خریداری کرد. کاربران این بازی هنگامی که متوجه شدند بانجی میزان بهدست آوردن این تجربهها را کاهش داده تا بتواند از این طریق فروش این آیتمهای ظاهری را بالاتر ببرد، واکنش جالبی به این موضوع نشان نداند. میزان تجربهای که بازیکنان درواقع به دست میآوردند، به صورت قابلتوجهی کمتر از میزانی بود که به آنها نشان داده میشد و به این ترتیب، پروسهی به دست آوردن این دسته از آیتمها به صورت مستقیم و از طریق بازی، طولانیتر میشد.
دومین رسوایی این بازی تنها ساعاتی پس از عرضهی بسته ی گسترشدهندهی Curse of Osiris روی داد. بازیکنانی که این بستهی گسترشدهنده را خریداری نکرده بودند بلافاصله دسترسی به برخی از محتوای اصلی بازی Destiny 2 را از دادند. نسخههای پرستیژ رِید و نایتفال برای لذت بیشتر بازیکنان این بستهی گسترشدهنده تقویت شدند اما بازیکنانی که این بسته را خریداری نکرده بودند، سرشان بیکلاه ماند. بدتر اینکه برخی از تجربههایی که از بازیکنان بدون بستهی گسترشدهنده دریغ شده بود، برای به دست آوردن اچیومنتها و تروفیهای کنسولها لازم بودند و این مسئله باعث میشد که افرادی که Curse of Osiris را خریداری نکرده بودند قادر نباشند بازی را به صورت 100درصدی به پایان برسانند.
این مسائل، دوهفته انتقاد و واکنش بیرحمانه را برای بانجی به همراه داشت که برای بازیهایی در این سطح کمتر رخ میدهند. بازیکنان این بازی عصبانی بودند و زمانی که محتوای Curse of Osiris به پایان رسید، بسیاری از بازیکنان از Destiny 2 فاصله گرفتند.
دستینی 2 مانند شهر ارواح شده بود. طی چندهفته، مدتزمانی که برای پیدا کردن همبازی میبایست منتظر میماندید بالا رفته بود و دنیای بازی خالی مینمود. کار به جایی رسیده بود که به نظر میرسید جسد دستینی 2 در حال مدفون شدن زیر خاک است. در این مرحله مشخص بود که بازیابی علاقهی کاربران نیازمند تلاش قابلتوجهی خواهد بود.
Warmind؛ اولین نشانههای حیات
حالا نوبت به Warmind میرسد. این بستهی گسترشدهنده را میتوان به نوعی یک چسبزخم برای بازی Destiny 2 در نظر گرفت. با توجه به این مسئله میتوان فهمید که به نظر نمیرسید هیچگونه بهروزرسانیای بتواند به درستی بازی را تغییر بدهد. کمپین اضافهشده بسیار دشوار بود و روزهای اولیهی انتشار آن، آدم را به یاد Curse of Osiris میانداخت که محتوایی سطحی داشت و به جایی نمیانجامید. با این حال مشخص شد که Warmind چیزی بسیار بیشتر از نفرین اوسیریس در چنته دارد.
در ماه می تا سپتامبر، Warmind مرتبا محتوای جدیدی را به بازی اضافه میکرد. از همان ابتدای کار، کوئستهای عجیب و غریب متعددی وجود داشت تا بازیکنان را سرگرم کند و هر هفته نیز تعدادی پروتکل افزایشی داشت تا بتوان برای به دست آوردن سلاحهای افسانهای هر باس تلاش کرد.
در انتهای عمر این بستهی گسترشدهنده، بازیکنان توانستند به سراغ ماموریت The Whisper بروند که به بازیکنان یکی از قدرتمندترین سلاحهای موجود در دستینی را ارائه میکرد. این ماموریت توانست روح تازهای را در این مجموعه بدمد، تا جایی که ورود مجدد به این بازی هیجانانگیز شده بود و انجام فعالیتهایی با هدف دنبال کردن رازی که بازیکنان هفتهها بود به دنبال آن میگشتند بسیار دلچسب گشته بود.
در نهایت، فصل با Solstice of Heroes به پایان رسید. Solstice of Heroes یک ایونت فصلی بود که حس و حال دستینی قدیمی را داشت. گرایند کردن در این ایونت طولانی و حساس بود اما به بازیکنان دلیلی برای بازی کردن روزانه میداد و باعث میشد که گاردین آنها قدرتمندتر از گذشته شود.
Warmind توانست تا گرایند کردن و سطوح بالای بازی را به دستینی بازگرداند. تبلیغاتی که برای Forsaken انجام میشد، در بیشتر عمر Warmind وجود داشتند و با این که این بستهی گسترشدهندهی بسیار وسیع، تنها چندهفته پس از در دسترس قرار گرفتن Warmind رونمایی شد، باز هم نمیتوان به Warmind به دید یک رفععیب موقتی نگاه کرد.
به خاطر Warmind بود که به بازیکنان یادآوری شد که دستینی میتواند چیزی بیش از آنچه بود باشد. این بسته بینقص نبود و برای مثال گرایند کردن در آن میتوانست بیش از لذتبخش بودن، ناامیدکننده باشد، اما میتوان به آن به عنوان قدمی در جهت صحیح نگاه کرد.
Forsaken؛ بهترین گسترشدهندهای که دستینی تا کنون به خود دیده است
Forsaken بهترین بستهی گسترشدهنده در تاریخ دستینی محسوب میشود. در مدت زمانی که از عرضهی این بسته میگذرد، Forsaken توانسته است که حتی از Destiny: The Taken King نیز پیشی بگیرد. داستان این بسته رضایتبخش و تاثیرگذار بود، اما با این حال، تاثیر حقیق این بستهی گسترشدهنده در گیمپلی و سطوح آخر بازی دیده میشد.
تغییرات متعدد اسلحهها در Forsaken توانست به سرعت دستینی 2 را بهبود ببخشد. شاتگانها، اسنایپرها و سلاحهای ترکیبی بیشتر و بهتر از گذشته در دسترس بودند. این بستهی گسترشدهنده توانست راه تعامل گاردینها با دنیای پیرامونشان را (که عمدتا از طریق سلاحها نیز هست) تغییر دهد.
مبارزات جذاب بودند، چرا که بازیکنان میبایست از میان سه نوع مختلف سلاح یکی را انتخاب میکردند و دیگر انتخابشان محدود به دو سلاح اصلی و یک راکت نمیشد. این مسئله باعث شد که همان حس قدرت قدیمی گاردینهای بازی اصلی دستینی مجددا زنده شود. با این حال به همان این قدرت مضاعف، دشواریهای این بازی نیز افزایش یافت. فضاهای جدید همانند Dreaming City زمانی که بازیکنان برای اولین بار به آن رسیدند، دشوار بود و در آن دشمنانی وجود داشتند که میتوانستند گاردینها را به سادگی از پای دربیاورند. بازیکنان مجبور شدند تا به وسیلهی گرایند کردن، قدرت خود را افزایش دهند و از پس چالشها برآیند.
از زمان دستینی، گاردینها همیشه یا در سطح خدایان بودهاند، یا این که به شکل ناراحتکنندهای سطح پایین. اما دریمینگ سیتی به درستی توانست حس اقتدار ناشی از افزایش قدرت بازیکنان را به نمایش بگذارد. بازیکنان نه طی چند روز، بلکه با گذشت چندین هفته از وضعیتی که نسبت به دشمنانشان ضعیفتر بودند خارج میشدند و رفتهرفته با قدرتمندتر شدنشان با آنها برابری میکردند و از آنها پیشی میگرفتند.
در همین زمینه بود که Forsaken نهتنها همان حس دستینی را بازآفرینی کرد، بلکه توانست آن را بهبود نیز ببخشد و چیزهای تازهتری اضافه کند. بازیکنان این شانس را پیدا کردن تا مجددا وقت خود را در بازی سرمایهگذاری کنند، چون که پاداش این کار رضایتبخش بود. همیشه سلاحها یا آیتمهای جدیدی وجود داشت که بشود به دستشان آورد و حتی زمانی که کلکسیون بازیکنان کامل میشد نیز همواره میتوانستند تلاش کنند تا نسخههای متفاوت و یا قدرتمندتری از یک اسلحه را نیز به دست بیاورند.
در نهایت، Forsaken نهتنها توانست فصلی مملو از محتوای قابلتوجه را به بازیکنان عرضه کند، بلکه توانست زیرساختی تازه را برای عنوانی به همراه داشته باشد که هشت ماه پیش از آن، مرده به نظر میرسید. این بستهی گسترشدهنده یکی از مقتدرانهترین بازگشتهایی را رقم زد که تاکنون برای عناوین اینچنینی دیده بودیم. حال با این زیرساخت جدیدی که Forsaken برای دستینی 2 به همراه آورده است، آیندهی این فنچایز امیدوارکننده به نظر میرسد.
Black Armory؛ امیدبخش آینده
تنها چند هفته از انتشار Black Armory میگذرد و نمیتوان بر مبنی آن قضاوت کرد که محتوایی که قرار است امسال برای این بازی منتشر شود چگونه خواهند بود. با این حال به نظر میرسد که تمامی آنچه که Black Armory برای ارائه دارد، بهبود بخشیدن به نکات مثبت Forsaken بوده است.
Black Armory به هیچعنوان یک بستهی گشترشدهندهی معمولی نیست، و بیشتر میتوان آن را اشتراکی برای دستینی دانست. هر هفته محتوای جدیدی را برای این بازی شاهد بودهایم و Black Armory توانسته تاکنون حضور قدرتمندی داشته باشد. امیدواریم که بانجی همین مسیر را ادامه دهد.
حتی با وجود مثبت بودن چند ماه گذشته، دشوار است که به سال گذشتهی بازی Destiny 2 نگاه کرد و یک بازی معیوب را ندید. با این حال همین موضوع است که توانسته سالی چنان موفق را برای این بازی رقم بزند. در مدت هشت ماه دستینی 2 توانسته است که از یک تجربهی خستهکننده و خالی که حتی پروپاقرصترین طرفداران خود را نیز از دست داده بود، به بهترین وضعیت این فرنچایز تاکنون برسد.
با در نظر گرفتن سابقهی بانجی میتوان انتظار این را داشت که دستینی مجددا دوران سختی را تجربه کند، اما استودیوی سازندهی بازی در این سالی گذشت نشان داد که به انتقادات گوش میدهد. پسِ سالانهی این بازی نشان میدهد که استودیوی سازنده، اطلاع دقیقی از نحوهی تغییر صنعت بازی دارد.
سال 2018 سالی سرشار از افت و خیز برای بانجی و بازی Destiny 2 بوده است. ترس اصلی این است که دفعهی بعدی، با انتشار بازی دستینی 3 نیز شاهد چنین مشکلاتی باشیم. با این حال در حال حاضر دستینی بهترین فرمی را داراست که تاکنون تجربه کرده و بانجی برای رسیدن به اینجا، با چنگ و دندان تلاش کرده است.