سالها است سینمای کودک و نوجوان در ایران آن چیزی که باید باشد نیست و این در حالی است که جشنوارهی فیلمهای کودکان و نوجوانان -جشنواره فیلم کودک– بدون وقفه به کار خود ادامه میدهد و امسال به سی و دومین دورهی برگزاری خود در شهر اصفهان –پایتخت فرهنگی و هنری ایران- رسیده است. ایستگاه سی و دوم اما آنقدر که انتظار میرفت شلوغ و پر سر و صدا نیست.
در حالی که یک مخاطب سینمای کودک و نوجوان در صورت مراجعه به یکی از سینماهای منتخب شهر اصفهان برای تماشای فیلمهای جشنواره زرق و برق و آدمهای زیادی با کارتهای شناسایی متعلق به جشنواره را میبیند، تقریبا هیچجای دیگری جز خیابان چهارباغ این شهر و شاید یکی دو خیابان اطراف آن، خبری از جشنوارهی کودک نیست. جشنوارهی کودکی که به طرزی قابل تامل سالها است خروجی چشمگیری نداشته و اگر هم ستارهای در یکی از فیلمهای آن متولد شده، خیلی زود از یاد رفته است.
مهمتر اینکه در فضای رسانهای هم خبری از این جشنواره نیست. یک جستجوی ساده در گوگل نشان میدهد که جشنواره کودک اصلا مورد توجه رسانههای تخصصی حوزهی سینما و یا حتا سرویسهای فرهنگی هنری خبرگزاریها قرار نمیگیرد. در حالی که همین رسانهها ماهها قبل از شروع جشنوارهی فیلم فجر آن را رصد میکنند و هر خبر کوچکی را به اطلاع مخاطبان میرسانند. در چنین شرایطی است که مسئولین برگزاری یک جشنواره متوجه میشوند باید کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام دهند و فیلمسازان میفهمند که منتقدان فیلمهای آنها را در جشنوارهای که در یکی از شهرستانها برگزار میشود هم میبینند و نقد میکنند. در حال حاضر تنها خروجی اختتامیهی جشنواره فیلم کودک مهم است و شاید همان هم از اهمیت زیادی برخوردار نباشد.
در چنین فضایی، مطمئنا از ارزش و اعتبار جشنواره سال به سال کاسته میشود. از کیفیت پایین تبلیغات و اطلاع رسانیها و عمدهی ضعفهای روابط عمومی جشنواره که بگذریم، به نظر میرسد دبیرخانهی جشنواره رسانههای تخصصی سینما و سرویسهای فرهنگی هنری بسیاری از خبرگزاریها را تحریم کرده باشد. و یا برعکس. اما آیا واقعا جشنواره فیلم کودک و نوجوان از حداقل اهمیت برای رسانههای تخصصی سینمایی برخوردار نیست؟ آیا هیچ منتقدی نیست که از طرف این رسانهها به تماشای فیلمها بنشیند و آنها را ارزیابی کند؟
جالب اینجاست که دبیرخانهی جشنواره –احتمالا با مشاهدهی وضعیت حاکم- متوجه این خلأ بزرگ شده و جایگزینی برای آن ساخته است. در جشنوارهی امسال هم به سیاق سالهای قبل، اعضای کمیتههای مختلف این دبیرخانه به تماشای فیلمها مینشینند و بعد برای آنها نقد مینویسند. اینکه چند نفر از میان آنها واقعا به سینما و جوانب مختلف آن اشراف دارند موضوع این بحث نیست، اما باید به این فکر کرد که نتیجهی تلاش آنها در تولید محتوا پیرامون فیلمهای بخش جایزهی جشنواره، چه خواهد بود؟ و چه کسی آن نقدها را خواهد خواند؟ و چه کسی به آن نقدها اهمیت خواهد داد؟ فیلمساز؟ تماشاگر؟ داوران؟
ساز و کار عجیب برآمده از نیاز به توجه رسانهایِ مفقود و سکوت محض رسانههای حوزهی سینما و عدم پیگیری کافی آنها از برگزاری این جشنواره و خروجیاش، باعث شده این جشنواره هر سال بیشتر به یک محفل دورهمی برای جوانان اصفهانی بدون دغدغهی فرهنگی و بدون دغدغهی سینمای کودک تبدیل شود. محفلی که در آن کارها با برنامهریزی اندک و بدون توجه به ابعاد فرهنگی توسط خیل عظیمی از آدمها با پیشینههای مختلف اجرا میشوند و ظاهرا خروجی هم آنقدر اهمیت ندارد. یک نگاه اجمالی به روند برگزاری جشنواره کودک در چند سال اخیر، این ایده را به یک مشاهدهگر عادل میدهد که این جشنواره هر سال آب میرود و هر سال مخاطب آن کمتر میشود.
نکته اما اینجا است که جشنوارهی فیلمهای سینمایی کودکان و نوجوانان حداقل چند سالی هست که صرفا برگزار میشود تا یک سال دیگر هم بودجهای صرف یک اتفاق به ظاهر فرهنگی، اما در باطن کاملا زیانبار و بیمصرف شود و عدهای به مصرفِ بودجهی فرهنگی کشور برای پر کردن عریضه بپردازند. جشنواره کودک که سالها است حداقل کمکی به سینمای کودک و نوجوان در کشور نکرده و هر سال کیفیت آثار ارسال شده به این جشنواره از کشورهای دیگر نیز کمتر میشود و با این روند بدون شک زمانی فرا خواهد رسید که حتا تعداد آثار راه یافته به این جشنواره برای پر کردن سانسهای نمایش آن نیز کفاف نخواهد داد، چه برسد به داوری و ارزیابی و بعد اهدای جوایز.
در کنار همهی اینها شنیده میشود که این جشنواره کمکم صاحب یک کارکرد سیاسی برای فعالان اصفهانی هم شده است. ساختن رزومهی اجرایی در یک اتفاق فرهنگی برای افرادی که خیز پیوستن به جرگهی مسئولین شهر را دارند، با زد و بندهای پشت پردهای که فقط خدا میداند در چه ابعادی در این جشنواره جریان دارد، مسلما یکی از کارکردهای برگزاری این جشنواره در شهر اصفهان است. بهرهبرداری سیاسی از حضور در بخش مدیریت یا اجرایی این جشنواره، برای افرادی که میخواهند در آیندهای نزدیک نامزد شورای شهر شوند یا به هر منسب دیگری چشم دوختهاند، تقریبا از چشم کسی –مگر رسانههایی که باید این موضوعات را پیگیری کنند- پوشیده نیست.
چطور یک جشنوارهی بینالمللی که سی و دومین دورهاش برگزار میشود، بازتابی در رسانههای سینمایی ایران ندارد؟ چرا در هیچ کدام از سایتها و درگاههای اطلاع رسانی خبری از این جشنواره و فیلمهایش نیست؟ تا زمانی که خبرنگاران، نویسندگان و منتقدین سینما این جشنواره را جدی نگیرند، همین روند کذایی ادامه خواهد داشت.