در این بخش قصد داریم عناوینی را که نیل دراکمن، رئیس کنونی شرکت ناتی داگ، روی آنها تاثیر مستقیم گذاشته است، معرفی کنیم. در بخشهای قبلی به معرفی 6 بازی از این شرکت به همراه سری کرش بندیکوت و جک و دکستر پرداختیم.
در همین رابطه با معرفی تمامی بازی های شرکت ناتی داگ – بخش چهارم: سری جک و دکستر در گیمنیوز با ما همراه باشید.
عصر طلایی ناتی داگ با نیل دراکمن
پیش از معرفی دو سری آنچارتد و The Last of Us که دراکمن روی آنها کار کرده است، قصد داریم با این کارگردان و نویسنده خلاق کمی بیشتر آشنا شویم.

نیل دراکمن متولد سال 1978 میلادی است. او یک نویسنده، کارگردان و برنامهنویس آمریکایی-اسرائیلی است که بیشتر او را به خاطر کار روی سری بازیهای آنچارتد و The Last of Us میشناسند. او تا سن 10 سالگی در اسرائیل زندگی میکرده. پس از مهاجرت به آمریکا در رشتهی علوم کامپیوتر در دانشگاه کارنگی ملون شد.
پس از آن به عنوان کارآموز برنامهنویس در ناتی داگ استخدام شد و به دلیل مهارت و استعدادش در طراحی بازی، شغل طراحی بازی به او پیشنهاد شد. او طراح بازی آنچارتد: اقبال دریک، سرپرست طراح بازی آنچارتد 2: در میان دزدان بود. در ادامه به دلیل درک بالایش از طراحی بازیها او را به عنوان کارگردان یک عنوان جدید در سری جک و دکستر انتخاب کردند. پس از مدتی کار روی این پروژه، تیم توسعه به این نتیجه رسید که طرفداران از نتیجه راضی نخواهند بود به همین دلیل آنها کار روی پروژهی جدید The Last of Us را آغاز کردند.
پس از دریافت جوایز متعدد برای بازی The Last of Us، دراکمن کارگردان و سرپرست تیم نویسندگی دو عنوان «آنچارتد 4: پایان یک دزد» و The Last of Us Part II را بر عهده داشت. او در حال حاضر نویسنده و تهیه کننده سریال The Last of Us است.
معرفی سری آنچارتد
آنچارتد: اقبال دریک
اولین بازی ساخته شده از سری آنچارتد که در سال 2007 برای پلی استیشن 3 منتشر شد. توسعهدهندهی بازی ناتی داگ و ناشر آن سونی کامپیوتر اینترتینمنت است.

ناتی داگ با شروع نسل هفتم به دنبال یک فرانچایز جدید بود و در نهایت به آنچارتد که در شکل و شمایل Tomb Rider است، رسید.
داستان بازی پیرامون شخصیتی جوان به اسم نیتن دریک است. او یکی از نوادگان سر فرانسیس کاوشگر انگلیسی بزرگ است و میداند که میراث خانوادگیاش جایی جامانده است و باید آنها را پیدا کند؛ اما او در این مسیر تنها نیست و افراد دیگری نیز چشم روی این گنجدارند و میخواهند هر طور شده آن را به دست بیاورند. خبرنگاری به نام النا فیشر که دنبال سوژههای خاص میگردد نیز همراه اوست و چه سوژهای بهتر از نیتن دریک؟ ویکتور سالیوان دوست نیتن هم در این مسیر او را همراهی میکند. بالاخره جسد سر فرانسیس پیدا میشود، اما او داخل تابوت نیست و دفترچهای داخل آن ما را به سمت آمازون رهسپار میکند.
مهمترین بخش بازی اما گیم پلی اکشن و ماجراجویانه آن است و واضح است که استودیو برای خلق شخصیت اصلی زمان زیادی را خرج کرده است. زمانی که در دنیای بازی حرکت میکنید، انگار همهچیز واقعی است و خودتان پا به جنگلهای آمازون گذاشتهاید. شاهد تلفیقی از گیم پلی بازیهای مختلفی و هوش مصنوعی قوی دشمنان هستیم.
ژانر بازی تلفیقی از سبک پلتفرمر و المانهای شوتر سوم شخص است. امتیاز متاکریتیک بازی 88 است.
آنچارتد 2: در میان دزدان
دومین بازی سری که در سال 2009 برای پلی استیشن 3 منتشر شد. توسعهدهندهی بازی ناتی داگ و ناشر آن سونی کامپیوتر اینترتینمنت است.

ساخت دنباله یک بازی از ایجاد یک فرانچایز هم سختتر است و باید خلاقیت زیادی به خرج داد تا بتوان دوباره دل همه را برد. استودیو ناتی داگ به این موضوع واقع است و باتجربهای که در ساخت بازیهای ویدیویی داشته بهخوبی توانست از پس این چالش بربیاید. از یکسو باید سبک و سیاق قدیمی ادامه داده شود و از یکسو هم باید داستانهای جدید اضافه شوند؛ مانند همیشه پای یک گنج گمشده در میان است و دوست و همکاری نیتن با پیشنهادی جدید پیش او میآید و حالا باید شیئی قدیمی از موزهای در استانبول دزدی شود.
این شی تاریخی کلید گنجی به 13 کشتی گمشده مارکوپولو است. این کاوشگر ایتالیایی هنگام برگشت به خانه 14 کشتی و 400 خدمه به همراه داشت و در اواسط راه تنها یک کشتی و 18 نفر باقی میماند. نیتن دریک که شکارچی گنج است این بار نیز دستبهکار میشود و برای به دست آوردن گنج قدیمی صحنههایی اکشن، رمانتیک و خیانتکارانه را پیش روی ما میآورد. این بازی مانند نسخه اول گیم پلی شاهکاری دارد و المانها به خوبی باهم ترکیبشدهاند. سرعت عمل فوقالعاده مهم است.
هسته اصلی بازی از عنوانهای Gears of War و Tomb Raider گرفتهشده است و میتوانید پریدن از دیوار و اینور و آن ور پریدن نیتن را بهوضوح ببینید. آنچارتد 2 عمق ماجراجویی بازی را برای بالا بردن تجربهی سینماتیک آن کاهش داده است و دیگر قرار نیست هرلحظه سنگی روی دکمهای بگذارید و دنبال جواب معمایی باشید، تفنگ به دست بگیرید و دمودستگاه دشمن را به هم بزنید.
این اکشن است که سرتاپای بازی را فراگرفته است.
هنوز هم استرس ورود به مکان جدید فوقالعاده هیجانانگیز است و موسیقی هم یار خوبی در این صحنههاست. سلاحهای بازی متنوعتر شدهاند و دیگر مانند نسخه اول در جنگلی تنگ و تاریک حضور ندارید و باید به المانهای مخفیکاری روی بیاورید.
امتیاز متاکریتیک بازی 96 است.
آنچارتد 3: فریب دریک
سومین بازی سری که در سال 2011 برای پلی استیشن 3 منتشر شد. توسعهدهندهی بازی ناتی داگ و ناشر آن سونی کامپیوتر اینترتینمنت است.

کمتر پیدا میشود که یک سهگانه چه بازی باشد یا فیلم سینمایی بتواند در نسخه سوم خوش خوب عمل کند و همنظر منتقدان را جلب کنید و هم طرفداران را. در این میان استودیو ناتی داگ مانند ستاره شب تاریک میدرخشد و استثنایی برای خود در زمینه تولید بازیهای ویدیویی است. این استودیو با شروع سری بازی های آنچارتد افراد زیادی را به سمت خود کشید و دنبالهای فوقالعاده نیز برایش ساخت. در آخر اما تصمیم گرفته شد تا شاهکاری به نام آنچارتد 3: فریب دریک به بازارها عرضه شود و دوباره ما را با نیتن دریک دوستداشتنی آشنا کند. این بار به 20 سال قبل میرویم و با نقش کاترین مارلو حیلهگر آشنا خواهیم شد.
در این بازی نیتن دریک نامآشنای ما 16 سال دارد و باید از دست کاترین و آدمکشهایش فرار کنند. علاوهبراین قصه آشنایی باشخصیت سالی هم در این عنوان آورده شده است. در این نسخه با روحیات نیتن بهتر آشنا میشویم و میبینیم که او از همان کودکی پسری ماجراجو و البته کلهشق بوده و از درودیوار بالا میرفته است. نکتهی قابل توجه دیگر راجع به این نسخه این است که شخصیت منفی داستان آنچارتد همیشه یک مرد حال به هم زن و قدرتمند بوده است اما این بار جای این شخصیت با یک زن بانفوذ و ثروتمند پرشده است. این دشمن جذاب البته چالشهای زیادی جلوی راه شما میگذارد و به همین راحتی نمیتوانید از دست او خلاص شوید.
امتیاز متاکریتیک بازی 92 است. نیل دراکمن در ساخت این بازی پر افتخار ناتی داگ دستی نداشته و هنگام توسعهی آن مشغول کارگردانی عنوان The Last of Us بوده است.
آنچارتد 4: پایان یک دزد
چهارمین بازی سری که در سال 2016 برای پلی استیشن 4 منتشر شد. توسعهدهندهی بازی ناتی داگ و ناشر آن سونی کامپیوتر اینترتینمنت است.

داستان بازی بهصورت بسیار خطی، قابل پیشبینی و کم هیجان شروع میشود. سه سال پس از وقایع عنوان سوم، حال نیتن یک همسر دارد، کار ثابت دارد، رئیس دارد و در یکخانه بزرگ با سه اتاق زندگی میکند. اما این آرامش طولی نمیکشد تا اینکه نیتن پس از 15 سال کسی را میبیند که همه فکر میکردند مرده است، وقتی سم (برادر نیتن) بعد از پانزده سال بازمیگردد، روند اصلی و پرهیجان داستان بازی شروع میشود.
داستانسرایی و نحوه روایت بازی آنقدر محکم و قوی کارشده است، که حتی باوجود نبود دیالوگهای سنگین و فلسفی در بین کاراکترها بازهم رابطهای ناگسستنی بین آنها و گیمر ایجاد میشود. گرافیک بازی در یککلام عالی است. تمامی جزئیات در طراحی بازی بهخوبی هر چه تمامکار شدهاند و بیشازپیش گیمر را غرق در خود میکنند.
تنوع مراحل بازی آنچنان که باید زیاد نیست، اما همین مراحل آنقدر بزرگ و پر جزئیات کارشدهاند که در یک کلمه گیمر را غرق در خود میکنند. عناصر دیگر گرافیکی بازی نیز مانند باد، باران، انفجار و… به زیبایی هرچهتمامتر طراحیشدهاند.
گیم پلی بازی متشکل از پیادهسازی لذتبخشترین المانهای گیم پلی در یک بازی ویدئویی است، در طول روند بازی چالشهای بسیاری مانند تیراندازی، حل معما، مخفیکاری و… برای گیمر وجود دارد که هرکدام در جذابیت گیم پلی بازی تأثیر زیادی دارند.
یکی از خصوصیات گیم پلی بازی که بسیار خودنمایی میکند، تأثیرپذیری بخش مخفیکاری از عنوان قبلی استدیو ناتی داگ یعنی The Last of Us است، برای مثال در این بازی هم می توانید با مخفیکاری، بدون هیچ سلاح و تیراندازی و خشونتی دشمنانتان را از سر راه بردارید.
یکی از نقاط قوت بازی موسیقی و صداگذاری آن است. تکتک قطعاتی که در پسزمینه بازی پخش میشوند مانند دیگر عناوین ناتی داگ یک شاهکار بهحساب میآیند و بهخوبی هرچهتمامتر گیمر را در روند هیجانانگیز بازی قرار میدهند. صداپیشهها نیز به خوبی هرچه تمام تر و بدون هیچ گونه مشکلی در ادای عبارات از عهده وظیفهشان برآمدهاند.
امتیاز متاکریتیک بازی 93 است.
آنچارتد: میراث گمشده
اولین بازی سری که دربارهی نیتن دریک نیست. این بازی در سال 2017 برای پلی استیشن 4 منتشر شد.
توسعهدهندهی بازی ناتی داگ و ناشر آن سونی کامپیوتر اینترتینمنت است.

میراث گمشده وقایع شش تا دوازده ماه پس از پایان بازی آنچارتد 4 را به تصویر میکشد. این بازی ماجراجوییهای کلویی فریزر و نادین راس را دنبال میکند که در هند به دنبال مشک گانش هستند.
گیم پلی بازی نسبت به آنچارتد 4 دچار تغییر و تحولات گستردهای نشده و تقریباً همان مکانیسمهای آنچارتد 4 را در این بازی هم شاهد هستیم. البته برخی تغییرات جزئی در فیزیک بازی و بهبودهایی در بخش مبارزات اعمالشده است که زیاد به چشم نمیآیند.
از لحاظ گرافیک هنری و فنی این عنوان همچنان مانند آنچارتد 4 زیبا و چشمنواز است. عمق و کیفیت بافتها نسبت به آنچارتد 4 افزایشیافته است.
امتیاز متاکریتیک بازی 84 است. دراکمن سرپرست داستانپردازی این بازی بوده است.
معرفی سری The Last of Us
The Last of Us
اولین بازی از سری که در سال 2013 برای پلی استیشن 3 منتشر شد. نسخهی بازسازی شدهی این بازی در سال 2014 برای پلی استیشن 4 عرضه شد. توسعهدهندهی بازی ناتی داگ و ناشر آن سونی کامپیوتر اینترتینمنت است.

داستان بازی دنیای پساآخرالزمانی اتفاق میافتد جایی که ویروسی قارچی انسانها را آلوده و تبدیل به زامبی میکند. در پی این افراد بازمانده منطقهای برای سکونت برای خود انتخاب و از آن در برابر ورود ویروس و زامبیها حفاظت میکنند.
شخصیتهای اصلی بازی، جوئل و الی دو بازمانده هستند که برای زنده ماندن در سفرشان باید به یکدیگر اتکا کنند. آنها قرار است در این ماجراجویی درمان این ویروس قارچی را پیدا کنند که تقریباً باعث انقراض نسل بشر شده است.
گیم پلی بازی یک شاهکار است، حس خشونت تماماً در گیم پلی بازی موج می زند.
این موضوع به همراه المانهای دیگر گیمپلی مانند سرعت داستان حس هیجان را بیش از پیش به گیمر انتقال میدهند. همچنین در بسیاری از مقاطع بازی میتوانید به صورت مخفی کاری روند را پیش ببرید. صحنههای سینمایی هم در روند بازی جایگاه خاصی دارند و هر کدام به نوبه خود در جذابیت بازی تأثیر زیادی دارند. طراحی گرافیک بازی به ویژه در شب، به زیبایی هرچه تمامتر صورت گرفته است، البته در روز هم چیزی از ارزش این بخش کم نمیشود. طراحی چهره و آناتومی بدن کاراکترها هم به خوبی هرچه تمامتر صورت گرفته است. عناصر طبیعی گرافیکی بازی هم مانند تغییرات آب و هوایی، گرد و خاک و… به خوبی کار شدهاند.
یکی از بخشهایی که همواره ناتی داگ در آنها دست به ساخت یک شاهکار میزند موسیقی و صدا گذاری است، در این بازی هم مانند عناوینی چون آنچارتد شاهد یک صداگذاری فوقالعاده هستیم. صداپیشهها به خوبی هرچه تمامتر از عهده وظیفهشان بر آمدهاند و دقیقاً حس درست را به گیمر انتقال میدهند. از طرفی دیگر موسیقیهای بازی هم با وسواس بسیار توسعهدهندگان انتخاب و کاملاً با شرایط مراحل مختلف بازی هماهنگی دارند.
این عنوان حسن ختام ناتی داگ و نیل دراکمن با نسل هفتم بود. امتیاز متاکریتیک بازی 95 است.
The Last of Us: Left Behind
بستهی الحاقی بازی The Last of Us که در سال 2015 برای پلی استیشن 3 و پلی استیشن 4 منتشر شد.

این نسخه در واقع ابتدا به صورت یک بسته ی الحاقی برای بازی The Last of Us منتشر شده بود که بعد ها کمپانی سازنده با تغییرات جزئی در بازی آن را به صورت جداگانه و با عنوان The Last of Us: Left Behind Stand Alone منتشر نمود. بازی به صورت تکنفره بوده و فاقد بخش چندنفره است. در بازی با شخصیت رایلی دوست 16ساله الی آشنا خواهید شد. لازم به ذکر است همانند نسخه اصلی نقش رایلی را یک بازیگر آمریکایی-هندی بزرگ شده در آمریکا به نام یانی کینگ اجرا میکند و تمامی صداگذاریها بر عهدهی خود این بازیگر بوده و به صورت بسیار تاثیرگذاری نقش خود را ایفا کرده است.
در بازی قسمتی از زندگی الی را خارج از محدوده امن تجربه خواهید کرد و چگونگی مبتلا شدن او به بیماری را خواهید دید.
در بازی میتوانید به همراه دوست خود به مکانهای ناشناخته خارج از محدوده امن رفته و ا استفاده از اسلحه و سلاح سرد زامبیهای خطرناک را از بین ببرید.
گیمپلی بازی بسیار مشابه بخشی از بازی The last of us که کنترل الی را به دست دارید، است.
میتوان گفت The Last of Us Left Behind همان پازل گمشدهی بازی اصلی بود که توانست داستان بازی را کامل کند. این بازی به خوبی هرچه تمامتر داستان دو کودک در جهان سرد زامبیزده را به تصویر میکشد. امتیاز متاکریتیک بازی 88 است.
The Last of Us Part II
دنباله مستقیم بازی The Last of Us که در سال 2020 برای پلی استیشن 4 منتشر شد. توسعهدهندهی بازی ناتی داگ و ناشر آن سونی کامپیوتر اینترتینمنت است.

اگر 10 سال دیگر به سال 1399 برگردیم و به بازی The Last of Us Part II نگاهی بیندازیم، مطمئناً داستان این بازی را تحسین خواهیم کرد. استودیو ناتی داگ پس از انتشار نسخه اول، دست به قمار بزرگی زد و همگان را با ساخت نسخه دوم شگفتزده کرد. توسعهدهندگان بارها از خلاقیتهای بهکاررفته در بازی و نشان دادن عمق خشونت شخصیتها صحبت کردند اما تا زمان انتشار بازی، کسی به این صحبتها توجهی نکرد. بخش دوم بازی The Last of Us با معرفی شخصیتهای جدید، نشان داد که هر ریسکی را بهمنظور ارائه یک بازی باکیفیت میپذیرد.
تابهحال هیچکدام از بازیهای داستانی ما را در نقش یک تماشاگر قرار نداده بودند و ما حتی در بهترین بازیهای داستانی هم کنترل آینده شخصیت را بهنوعی در دست داشتیم اما این بازی دیوار شیشه و ضخیم این ژانر را شکست و مخاطبان را وادار به پرسیدن سؤالهای مختلف کرد. آیا اگر من هم در این نقطه قرار داشتم، همین میزان خشونت را به کار میبردم؟ آیا الی دوستداشتنی نسخه اول حق دارد هر موجود زندهای را سلاخی کند و در آخر پیروزی را با جوئل جشن بگیرد؟
این بازی به ما یاد داد که از بازیهای ویدیویی، انتظار بیشتری داشته باشیم و به داستانهای کلیشهای و فرموله شده بسنده نکنیم.
بازی The Last of Us Part II ازلحاظ گرافیکی یک شاهکار بهحساب میآید. اگرچه توسعهدهندگان میتوانستند ما را با یک دنیای جهان باز آشنا کنند، اما ریسک نکردند و هاب نسخه اول را گسترش دادند. مبارزات بازی با ریتم نفسگیری دنبال میشود و حس ترس و بقا همچنان در تاروپود این بازی، مستحکم باقیمانده است. اگرچه حاشیههای زیادی برای داستان پیش آمد و مخاطبان از تغییر یکباره داستان جا خوردند، اما این باعث نمیشود که بگوییم با یک اثر ضعیف روبهرو هستیم.
با این عنوان ناتی داگ و نیل دراکمن بار دیگر ثابت کردند که با دیگر استودیوها متفاوت هستند.
در همین رابطه با نقد و بررسی بازی The Last of Us 2 – یک متن [نه چندان] کوتاه درباره انتقام در گیمنیوز با ما همراه باشید.
به نظر شما بهترین بازی شرکت ناتی داگ با حضور نیل دراکمن کدام است؟
نظرات خود را با ما در میان بگذارید.