مجموعه بازیهای متروید در سال 1986 میلادی آغازگر دوران و سبک جدیدی در بازی های ویدیوی شد که تا به امروز تاثیر آن را در جای جای صنعت ویدیوگیم میبینیم. این سری بازیها با بهرهگیری از سبک علمی-تخیلی که در آن زمان بسیار محبوب بود و مکانیکهای نوآورانه که حس جستجو و کاوش و تکامل در یک محیط باز را القا میکرد، توانست پایهگذار یک سبک جدید در ژانر اکشن ماجراجویی به نام مترویدوینیا شود که این اسم بعد از بازی Castlevania: Symphony of the Night که در سال 1997 منتشر شد و از ترکیب دو اسم Metroid و Castlevania گذاشته شد. اکنون پس از گذشت مدتها، قسمت جدیدی از بازیهای متروید برای نینتندو سوییچ عرضه شده است. در ادامه نقد و بررسی بازی Metroid Dread را میخوانید. با گیمنیوز همراه باشید.

اولین خبرها از بازی Dread در سال 2005 توسط مجله GameInformer منتشر شد که در ابتدا قرار بود برای کنسول Nintendo DS منتشر شود؛ اما به جز یک Easter Egg در سال 2007 در بازی Metroid Prime 3: Corruption (که بعدها از نسخه ژاپنی بازی حذف شد) خبری از توسعه بازی منتشر نشد. تا اینکه در سال 2010 در یکی از پادکستهای سایت IGN، یوشیو ساکاموتو (یکی از افراد کلیدی نینتندو و مجموعه بازیهای متروید) اذعان کرد که داستان بازی Dread به طور کامل نگارش شده و اگر روزی بنا به ساخت آن شود باید دوباره از صفر شروع کنند و همه چیز به خود نینتندو بستگی دارد.
هچنین در سال 2008 ساکاموتو گفته بود که کنسول Nintendo DS از نظر فنی توانایی اجرای چیزی که او در ذهن برای این دنباله در نظر داشته را ندارد. پس برای همین بود که وقتی در E3 2021 از بازی Metroid 5 یا همان Metroid Dread رونمایی شد، اتفاقی شبیه به یک معجزه در حال رخ دادن بود.
عنوانی که دنباله مستقیم یک بازی ۱۹ ساله بود که نزدیک به ۱۳ سال در سکوت خبری به سر میبرد و قرار بود پایانی بر ماجراجوییهای ساموس در سری دو بعدی Metroid باشد.
این عنوان که به طور مشترک توسط استدیو Mercury Steam و تیم EPD نینتندو ساخته شده، دومین همکاری این دو تیم روی این بازیها است. تیم Mercury Steam قبلا در سال 2017 با بازخوردهای مثبت بازی Metroid: Samus Returns که ریمیک بازی Metroid II: Return of Samus بود خود را به مدیران نینتندو اثبات کرده بود و به گفته خود ساکاموتو دلیل اصلی زنده کردن این پروژه بعد از این همه سال بود.
حال میخواهیم به نقد و بررسی Metroid Dread این عنوان جنجالی و خبرساز بپردازیم و ببینیم که آیا استدیوی اسپانیایی Mercury Steam توانسته است یک پایان در خور برای این سری پر طرفدار بسازد یا خیر؟

منسجم و غیرقابل پیشبینی
سری بازیهای متروید همواره از نظر داستانی انسجام قابل قبولی داشته است. شما مثل همیشه در نقش یک جایزه بگیر کارکشته به نام ساموس آران (Samus Aran) هستید که از سمت فدراسیون کهکشانی به ماموریتهای مختلف فرستاده میشود [ساموس یکی از اولین شخصیتهای اصلی مونث در تاریخ بازیهای ویدئویی است و از این نظر هم بسیار حائز اهمیت است.] در داستان Dread حتی اگر با وقایع بازیهای قبل آشنا نباشید خلاصهای در اول بازی برای شما نمایش داده میشود تا با اطلاعات کلیدی این سری آشنا شوید.
بازی مدتی بعد از Metroid Fusion روایت میشود و ساموس که در آن بازی با انگل X درگیر بود با واکسنی که از آخرین DNA مترویدها درست شده نجات پیدا میکند و نسبت به انگل X ایمن میشود. ار آن طرف فدراسیون کهکشانی ویدیویی مرموز از وجود انگل خطرناک X را در سیاره ZDR که میتواند شکل هر موجودی که آلوده میکند را بگیرد را دریافت میکند. به همین خاطر هفت ربات EMMI که کار شناسایی و استخراج DNA موجودات ناشناخته را انجام میدهند را به این سیاره میفرستد.

اما وقتی خبری از آنها نمیشود فدراسیون ساموس که نسبت به انگل خطرناک مقاوم است را برای بررسی وضعیت سیاره ZDR به آنجا اعزام میکند. اما در هنگام ورود ساموس توسط یک شوالیه نژاد Chozo مورد حمله قرار میگیرد و تمام قابلیتهای اصلی خود را از دست میدهد و این میشود آغاز ماجراجوییهای ما در بازی Metroid Dread.

در مورد داستان بیشتر از این توضیح نمیدهم چون به نظر خودم لوث خواهد شد؛ اما از نظر داستانی بازی اصلا شما را ناامید نخواهد کرد و به نظرم ارزش این صبر کردن طولانی را داشته است.
شناخت درست اولویتها
در سری بازیهای مترویدوینا چیزی که همیشه در اولیت قرار میگیرد گیمپلی است. اگر این هسته اصلی درست پیاده نشود با بازی خوبی در این ژانر طرف نخواهیم بود. بازی Metroid Dread به شما هسته اصلی سری بازیهای دو بعدی Metroid که امتحان خود را پس دادهاند را میدهد. در کنار آنها یک سری المانهای جدید که در پروژه قبلی Mercury Steam یعنی Samus Returns اضافه شده بود را دریافت میکنید.
این المانهای جدید مثل Free Aim و Melee Attack و Parry تجربه این سری بازی را لذت بخشتر از قبل میکند و به همینخاطر گشت و گذار و کشتن دشمنان در بازی بسیار روان و سرگرم کننده است.

مکانینک Parry هم به خوبی در بازی پیاده شده است. این ویژگی به این صورت کار میکند که قبل از اینکه ضربه دشمن به شما برسد نوری روی دشمن نمایش داده خواهد شد که اگر در زمان مناسب دکمه X را بزنید باعث میشود که یک فرصت برای زدن ضربه کشنده فراهم شود. همچنین انجام دادن Parry موفق آیتمهای بیشتری از دشمنان میریزد که بازیکن را به انجام آن بیشتر ترغیب کند.
همچنین مثل همیشه محیطهای مخفی و چالشهای گشت و گذار، پازلهای جذابی را برای پیدا کردن رمز و رازهای سیاره ZDR برای شما فراهم میکند.
اما از فرمولهای امتحان پس داده اگر بگذریم بازی چالشهای تازهای هم در اختیار مخاطبان قرار خواهد داد. یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین بخشهای بازی مربوط به محیطهای رباتهای EMMI میشود. این محیطها به دلیل اینکه شما نمیتوانید با سلاح معمولی خود رباتها را بکشید از المانهای مخفیکاری بهره میبرد و نیاز به استراتژی دقیق و پیشبینی حرکات EMMI ها دارد. هر ربات قابلیتهای مخصوص به خود و چالشهای مخصوص به خود را ارائه میدهد. به همین خاطر این مراحل، لحظات بسیار سرگرمکننده و دلهرهآوری را برای مخاطب به همراه دارند.
همچنین خود سیاره ZDR از محیطهای مختلف با اتمسفر منحصر به فرد و طراحی مراحل استثنایی بهره میبرد که مخاطب را از گشت و گذار در این سیاره جذاب خسته نخواهد کرد.
در مورد باس فایتهای بازی هم اگر با این سری آشنا باشید حتما میدانید که این بازیها باس فایتهای چالش برانگیزی را ارائه میدهند و به احتمال زیاد بار اول نمیتوانید از پس آنها بر بیایید.

هر دشمن اصلی بازی از یک استراتژی و چند فاز در مبارزه استفاده میکند که بعد از چند تلاش کاملا با آن آشنا خواهید شد و از آن لذت خواهید برد. اما تنها ایرادی که از این بخش میتوان گرفت این است که بعضی از بخشهای بازی مخصوصا در نیمه دوم آن تکراری خواهد شد و میتوانست تنوع بیشتری را ارائه دهد.
پرجزئیات و روان
بازی Metroid Dread از جدیدترین نسخه موتور Mercury Engine استفاده میکند که برخلاف عنوان قبلی این استدیو یعنی Samus Returns که روی 3DS با نرخ فریم 30 قاب بر ثانیه اجرا میشد، به صورت 60 فریم اجرا میشود. اگر چه در بعضی اوقات (در نسخه حال حاضر) افت فریم را شاهد هستیم اما در کل بازی به زیبایی روی نینتندو سوییچ اجرا میشود. همچنین بازی با طراحی زیبا و با رنگبندیهای جذاب هم در طراحی محیط و هم طراحی کاراکترها عملکرد خوبی را به جای گذاشته است.

تمام میانپردههای بازی هم با نرخ فریم 30 نمایش داده میشوند که البته به روند روان بازی ضربه نمیزند. و به طور کلی سیاره ZDR از نظر بصری طرفداران را ناامید نخواهد کرد.
بازی Metroid Dread یک مثال عالی از ارائه دادن یک فرمول امتحان پس داده با المانهای جدید و سرگرم کننده است. اگر چه بعضی قسمتهای تکراری به تجربه بازی لطمه میزند اما بازی از آغاز تا پایان جذابیت خود را حفظ کرده و یک پایان عالی (البته تا الان) برای ماجراجوییهای ساموس در سری بازیهای دو بعدی را به علاقهمندان عرضه میکند.
پسرم چرت نگو، من ایشونو گردن میگیرم دوستان، پسر منه
اخه کی نینتندو بازی میکنه؟؟
مخاطب نینتندو بچه های ۶-۷ سالهن که خوندن نوشتن بلد نیستن!! که بخوان نقد بخونن