Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

از رنگو تا پیکسار و دیزنی: ۱۰ انیمیشن برتر دهه ۲۰۱۰ را بشناسید

0

از آن‌جا که در آستانه ورود به سال جدید میلادی هستیم و چیزی نمانده تا سال ۲۰۲۱ تمام شود، اکنون زمان مناسبی برای بازبینی بهترین انیمیشن‌های دهه گذشته است. ناگفته نماند، آثار درخشانی هم بودند (از جمله چند انیمیشن استودیو دیزنی) که از این فهرست ده تایی حذف شدند. زیرا تعداد آنها بسیار زیاد بود و امکان پرداختن به همه‌ی آن‌ها وجود نداشت. بنابراین اگر انیمیشن موردعلاقه‌ی خود را در این فهرست نمی‌بینید، می‌توانید از آن در بخش نظرات اسم ببرید. با گیم‌نیوز همراه باشید.

Rango

انیمیشن رنگو، جواهر نادیده گرفته شده‌ی سال ۲۰۱۱ است. از این رو تصمیم گرفتیم که در ابتدا به این فیلم بپردازیم. به عنوان یک اثر کودکانه، کمدی، وسترن و در کل فیلمی تمام عیار، رنگو واقعا خاص بوده و تجربه‌ای است که نباید از دست داد.

آفتاب پرست بی‌نام و نشانی (جانی دپ) که هیچ هدف و انگیزه‌ای در زندگی‌اش ندارد، وقتی از ماشین صاحب‌اش پیاده می‌شود و به بیابان می‌رود، نام رنگو را برای خود برمی‌گزیند. او با مکر و حیله فراوان سعی می‌کند تا مردم (حیوانات) گرسنه و تشنه‌ی یک شهر بی‌قانون را فریب دهد. حالا رنگو که به خاطر دروغ‌های فریبنده‌اش گرفتار شده، ناخواسته وارد یک ماجراجویی وسترن می‌شود؛ همراه با شیرین‌کاری‌های جسورانه و تعقیب‌وگریزهای هیجان‌انگیز.

قوی‌ترین ویژگی انیمیشن رنگو، طنز آن است. طنزی که جذابیت فراوانی در داستان فیلم ایجاد کرده. شخصیت‌های فرعی فیلم نیز عجیب و غریب اما دوست‌داشتنی هستند، و برجسته‌ترین آن‌ها یک ایگوانای سرسخت و دلاور (آیلا فیشر) است. همچنین به لحاظ بصری، رنگو با بسیاری از انیمیشن‌های فهرست ما فرق دارد. چراکه آن‌قدرها روشن و رنگارنگ نیست، و بیشتر با پالت رنگی سبز و خاکستری (یا قهوه‌ای) برای نشان دادن غبارآلودگی صحرا کار می‌کند. موسیقی مهیج و باشکوه فیلم، آهنگ‌های درجه یک، و صحنه‌های خنده‌دار آن را هم نباید از یاد برد.

Tangled

دیزنی همیشه به دلیل استفاده از افسانه‌های برادران گریم یا هانس کریستین اندرسون برای اقتباس‌های موزیکال خود شناخته شده است. ژولیده یا گیسوکمند هم جذاب‌ترین اقتباس ممکن از داستان راپونزل برادران گریم به حساب می‌آید. در این‌جا شاهزاده خانم ربوده شده (مندی مور) به کمک فلین رایدر (زکری لیوی)، مجرمی سرکش اما خوش‌قیافه، به صورت مخفیانه از برج نامادری‌اش خارج می‌شود تا فانوس‌های شناور را در طول جشنواره سالانه پادشاهی ببیند. این دو با موانع زیادی در حین سفرشان برخورد می‌کنند، از جمله برادران دوقلوی جنایتکار، مادر گاتل بدجنس (دونا مورفی) و عجیب‌ترین و ترسناک‌ترین اسبی که هر کسی تا به حال در زندگی‌اش دیده!

اگرچه دیزنی سال‌هاست که درباره شاهزاده‌ها فیلم می‌سازد، اما ژولیده فیلمی نیست که با تماشای زیاد قدیمی شود. تماشای شخصیت جسور و قدرتمند راپونزل لذت بخش است، و تعامل او با فلین رایدر واقعا دیدنی است. و همین‌طور مادر گاتل که وقتی از تمام توان‌اش بهره می‌گیرد تا موهای جادویی راپونزل را برای خودش نگه دارد، می‌توانید هم‌زمان نبوغ و شرارت او را مشاهده کنید.

از مهم‌ترین نقاط قوت انیمیشن ژولیده، موسیقی آن است که هیچ‌گاه شما را ناامید نمی‌کند. قطعات When Will My Life Begin? و I Have a Dream (این یکی را راپونزل و فلین رایدر به اتفاق مشتریان کافه می‌خوانند) دو تا از زیباترین آهنگ‌های فیلم به شمار می‌روند. اما بهتر از همه‌ی آن‌ها، شاید آهنگ I See the Light باشد که همراه با تصاویر متحرک فانوس‌های شناور خوانده می‌شود.

Megamind

زمانی که کمپانی دریم‌ورکس در سال ۲۰۱۰ انیمیشن ابرذهن را به مخاطبان‌اش عرضه کرد، اتفاق تازه و شگفت‌انگیزی در ژانر ابرقهرمانی افتاد. داستان انیمیشن از این قرار است که هنگام نابودی دو سیاره مختلف در کهکشان راه شیری، دو کودک نورسیده را به کانال‌های فرار می‌فرستند تا روی سیاره زمین فرود بیایند. پس از چندین سال، یکی از آن‌ها (مترومن) محافظ شهر متروسیتی می‌شود و دیگری (ابرذهن) ابرشرور باهوش اما شکست‌خورده‌ای با سر آبی غول‌پیکر. هنگامی که شخصیت ابرذهن برای اولین بار در زندگی خود پیروز می‌شود، علاقه‌اش را به ارتکاب جرم و قانون‌شکنی از دست می دهد.

اگرچه استودیو ایلومینیشن فیلمی با طرح داستانی مشابهی در اوایل همان سال منتشر کرد (من نفرت‌انگیز)، اما ابرذهن به دلیل شوخ‌طبعی‌های مداوم و شخصیت اصلی دوست‌داشتنی‌اش و همچنین خلاقیتی که در واژگون کردن مضامین و سوژه‌های ابرقهرمانی داشت، هنوز هم یک فیلم کالت- کلاسیک بی‌نظیر است. به همین دلیل با این که تقریبا ده سال از اکران آن می‌گذرد، در این سال‌ها انیمیشنی وجود نداشته که با ابرذهن دریم‌ورکس مقایسه شود.

Song of the Sea

در سال ۲۰۱۴ کشورهای ایرلند، بلژیک، دانمارک، فرانسه و لوکزامبورگ، انیمیشن بین‌المللی آواز دریا را تولید کردند که دومین اثر یک استودیوی انیمیشن ایرلندی به نام Cartoon Saloon است. فیلم، داستان پسر نوجوانی به نام بن (دیوید راول) را دنبال می‌کند که سال‌ها پس از ناپدید شدن مادرش در دریا، متوجه می‌شود که خواهر لال‌اش به نام سیرشه یک موجود افسانه‌ای (سلکی) است که باید از طریق آواز خواندن به کمک ارواح اسیرشده برود. بنابراین، خواهر و برادر راهی سفر پرفرازونشیبی می‌شوند تا سیرشه بتواند صدای خود را پیدا کند.

در این انیمیشن از تکنیک سنتی یا دستی استفاده شده که آن را متفاوت با انیمیشن‌های پرزرق‌وبرق دیزنی کرده. حال و هوای عجیب و افسانه‌ای فیلم، بیننده را به‌خوبی وارد عالم رویا می‌کند و گاهی در بهت و حیرت فرومی‌برد.

Your Name

شاید نام تو به اندازه کارهای دیزنی یا پیکسار مشهور نباشد، اما نباید توسط کسانی که طرفدار انیمیشن دوبعدی هستند، نادیده گرفته شود. این اثر تماشایی، در سال ۲۰۱۶ توسط CoMix Wave Films منتشر شد و تا هم‌اکنون پخته‌ترین انیمه ماکوتو شینکای محسوب می‌شود.

تاکی و میتسوها، دو نوجوان از مناطقی کاملا متفاوت، ناگهان متوجه تعویض بدن‌هایشان در هنگام خواب می‌شوند. اندکی بعد، آن‌ها به هم علاقه پیدا می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که همدیگر را به شکل رو در رو ببینند. بی‌خبر از این که موانعی فراتر از تفاوت در موقعیت جغرافیایی، سر راه این رابطه عاشقانه قرار گرفته.

کارگردانی روان ماکوتو شینکای، موسیقی بسیار احساسی انیمه و تصاویر چشم‌نواز آن، ثابت می‌کنند که فیلم با دقتی مثال‌زدنی ساخته شده است. برای هر مخاطب درون‌گرا یا علاقه‌مند به انیمیشن‌های عاشقانه، بدون شک نام تو شاهکار بی‌مانندی است که می‌تواند برداشت تازه‌ای از انیمه‌های رمانتیک استودیو جیبلی هم در نظر گرفته شود.

 

Moana

موآنا، انیمیشنی کلاسیک است اما قرابتی با آثار قدیمی دیزنی ندارد. چراکه از فرمول‌های تازه‌ای در داستان و مضمون خود بهره می‌جوید. موآنا (اولی کراواهو) از جزیره موتونویی، توسط دریا انتخاب می‌شود که با نیمه انسان-نیمه خدایی به نام مائویی (دواین جانسون) دیدار کند و به کمک او، مردم جزیره‌اش را از خطر مرگ نجات دهد.

رابطه میان موآنا و مائوئی، ویژگی بسیار مهم داستان و کاتالیزوری است که موآنا را به کمال معنوی می‌رساند. علاوه بر این، آن‌ها وارد رابطه‌ای عاشقانه نمی‌شوند و این موآنا را به اولین فیلم پرنسسی دیزنی تبدیل می‌کند که شخصیت‌ها را صرفا دوستان صمیمی همدیگر -و نه یک زوج عاشق- به تصویر می‌کشد. برای استودیویی که همیشه روابط عاشقانه اصلی‌ترین عامل جذابیت فیلم‌هایش بوده، موآنا یک قدم رو به جلو و فیلمی منحصربه‌فرد است.

این فیلم، همچنین موسیقی گوش‌نوازی دارد که شما را رهسپار یک جهان تخیلی می‌کند. البته جای تعجب نیست، چراکه لین مانوئل میراندا روی برخی از آهنگ‌ها کار کرده و حتا آهنگ We Know the Way را خود او اجرا کرده است.

Spider-Man: Into the Spider-Verse

داستان مرد عنکبوتی، دیگر به گوش هر کسی آشناست. مایلز مورالس (شامیک مور) توسط یک عنکبوت رادیواکتیوی گزیده می‌شود و قدرت‌های خارق‌العاده‌ای پیدا می‌کند. اما این تمام ماجرا نیست. این دفعه کینگ‌پین ابرشرور هم از راه می‌رسد تا شهر نیویورک را به هرج و مرج بکشاند. هم‌زمان با این اتفاق، مایلز با نسخه‌های متعددی از خودش در سراسر جهان آشنا می‌شود و یکی از آن‌ها (جیک جانسون) با اکراه می‌پذیرد که به مایلز هرچه را درباره قهرمان بودن می‌داند، آموزش دهد.

انیمیشن مرد عنکبوتی، پس از اکران سروصدای زیادی به پا کرد و به عنوان اولین فیلم بلند مرد عنکبوتی که به جای پیتر پارکر بر شخصیت مایلز مورالس تمرکز کرده، مورد توجه همگان قرار گرفت. با این تغییر در شخصیت اصلی، فرصت‌های بسیار متنوعی برای رشد داستان‌های مرد عنکبوتی به وجود آمدند که فیلم از آن‌ها به طور تمام و کمال استفاده کرد. اگرچه داستان فیلم با آنچه بیشتر تماشاگران از مرد عنکبوتی دیده‌اند متفاوت است، اما موضوع اصلی دست نخورده باقی مانده: مسئولیت‌های کسی که ماسک به چهره می‌زند و قهرمان می‌شود.

Toy Story 3

هیچ لیست بهترین انیمیشنی بدون پیکسار کامل نمی‌شود! مخصوصا بدون حضور مجموعه داستان اسباب‌بازی که در سال ۱۹۹۵ آغاز شد و سرانجام در سال ۲۰۱۹ به پایان رسید. داستان اسباب بازی ۳ آخرین قسمت از سه‌گانه پیکسار در آن زمان بود که همه‌ی ما آن را پایان باشکوهی بر ماجراهای وودی و دوستان‌اش می‌دانستیم.

وقتی که اندی به دانشگاه می‌رود، اسباب‌بازی‌های او از فکر این که صاحب‌شان ممکن است آن‌ها را مانند زباله دور اندازد، به وحشت می‌افتند. بنابراین وارد اتاق بازی پیش‌دبستانی می‌شوند. جایی که آرمان‌شهر اسباب‌بازی‌ها به نظر می‌رسد اما در واقع این‌طور نیست. زیرا در آن‌جا، عروسک بدجنسی به نام لوتسو (ند بیتی) با شرارت و بی‌رحمی بر دیگران حکمفرمایی می‌کند.

این قسمت داستان اسباب‌بازی، یکی از دلخراش‌ترین آن‌هاست. برای تماشاگرانی که اولین قسمت این سری فیلم‌ها را تماشا کرده‌اند، بزرگ شدن اندی تا حدی عجیب است. با وجود این، فیلم صرفا به نوستالژی تکیه نمی‌کند و طرح داستانی قدرتمندی هم دارد (فرار از زندان). علاوه بر تاثیرات احساسی، داستان اسباب‌بازی ۳ انیمیشن شوخ و شنگی هم هست که می‌تواند لبخند را به لب‌های شما بیاورد.

Coco

در سال ۲۰۱۷ درخشان‌ترین انیمیشن پیکسار در دهه پیش به روی پرده رفت: کوکو. اثری که نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرد و در ادامه موفق به کسب جایزه اسکار شد. کوکو در گیشه هم خوش درخشید و بیش از هشتصد میلیون دلار فروخت.

میگوئل (آنتونی گونزالس) نوجوانی مشتاق به گیتارنوازی و خوانندگی است. اما متاسفانه سال‌هاست که خانواده‌اش از موسیقی متنفرند. البته او از دنبال کردن رویاهای خود ناامید نمی‌شود و به سرزمین مردگان می‌رود تا راهی برای تبدیل شدن به یک موسیقی‌دان پیدا کند.

کوکو داستانی پر از خطر، اکشن، موسیقی و شخصیت‌های اسرارآمیز است که مخاطب را شگفت‌زده می‌کنند. غالب افراد، کوکو را مانند انیمیشن کتاب زندگی (۲۰۱۴) می‌دانند. زیرا هر دو فیلم در مکزیک می‌گذرند و هر دو آثاری موزیکال هستند. اما کوکو بی‌تردید داستان متفاوتی را روایت می‌کند، داستانی که ارزش و اهمیت خانواده را به ما یادآور می‌شود. اگر برای اولین بار است که کوکو را تماشا می‌کنید، آماده احساساتی شدن باشید. در پشت رنگ‌های مسحورکننده و پرشور سرزمین مردگان، و آهنگ‌های فوق‌العاده و شخصیت‌های اسکلتی خنده‌دار، این فیلم یک هسته عاطفی قوی دارد که تاثیر زیادی بر شما خواهد گذاشت.

A Silent Voice

پس از آن که صدای خاموش در سال ۲۰۱۷ و در ایالات متحده اکران شد، قلب هر طرفدار انیمیشنی را تسخیر کرد. شویا ایشیدا، پسری بی‌ادب و زورگو، دختری به نام شوکو نیشیمیا را که اخیرا به مدرسه جدیدش منتقل شده، مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد. بعدها در دبیرستان، شویا تحت تاثیر اعمال گذشته‌اش قرار می‌گیرد و حاضر نیست که خود را ببخشد. با وجود این، او تلاش می‌کند تا دل شوکو را به دست آورد و با او دوست شود. سپس شویا دوباره با دوستان دوران کودکی‌اش دیدار می‌کند و با دوستان جدیدی هم آشنا می‌شود. در حالی که شویا می‌خواهد با اضطراب اجتماعی و گذشته ننگین‌اش کنار بیاید، شوکو با احساس افسردگی و نفرت از خود مواجه می‌شود.

اگرچه صدای خاموش به معضلاتی مانند خودکشی و افسردگی می‌پردازد، اما پیام نهایی آن امید به آینده است. شخصیت‌ها پس از ملاقات با یکدیگر تحول می‌یابند و با گذشت زمان رشد می‌کنند. تصاویر انیمیشن، زیبا و خلاقانه هستند. مثلا شویا قادر نیست چهره افراد دوروبرش را ببیند چراکه با ضربدری بزرگ پوشیده شده‌اند (نمادی از ناتوانی او در ارتباط چشمی با دیگران). در مجموع اگر به فیلمی نیاز دارید که بتواند اشک‌های شما را سرازیر کند، صدای خاموش بهترین گزینه است.

نظر شما درباره انیمیشن‌های انتخاب شده چیست؟ آیا با قرار گرفتن آثاری از استودیوهای دیزنی و پیکسار در این فهرست موافق‌اید؟

منبع: Collider.com

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.