در این مطلب به نکاتی خواهیم پرداخت که ممکن است در قسمت سوم سریال «بازی تاجوتخت» (Game of Thrones) به آن‌ها توجه لازم را نکرده باشید. در این قسمت سرسی لنیستر درست در زمانی که شرایط علیه او بود، حقه‌ی جدیدی را از آستین درآورد.
در آخرین قسمت از سریال بازی تاجوتخت به نام «عدل ملکه»، حاکم وستروس توانست تا با تفکر تاکتیکی خود تلاش دنریس تارگرین و تیریون لنیستر را برای سرنگون کردن خود و نشستن بر تخت آهنین خنثی کند. زمانی که سربازان آنسالید به کسترلی راک حمله‌ور شدند، جیمی لنیستر سربازان خود را از قلعه خارج کرده و در حال لشکرکشی به های‌گاردن، خانه‌ی خاندان ثروتمند تایرل بود و توانست زمین‌ها و ثروت آن‌ها را برای بازپس دادن قرض بزرگ خود به بانک آهنین براووس تصاحب کند. این به این معنی است که عمده‌ی ارتش لنیستر‌ها هنوز زنده هستند و سرسی که انتظار حمله به کسترلی راک را از پیش داشت، تصمیم گرفت که به دنریس اجازه‌ی تصاحب آن را بدهد و افرادش را برای موقعیتی مهم‌تر زنده نگه دارد.
همچنین در این قسمت جان اسنو برای اولین بار با دنریس ملاقات کرد و این دو شخصیت محبوب طرفدار‌های سریال در ابتدا با یکدیگر کنار نیامدند. برن استارک بالاخره به وینترفل بازگشت و دیداری دوباره با خواهرش سانسا استارک داشت. جورا مورمونت به کمک سمول تارلی توانست بر گری‌اسکیل غلبه کند و درمان شود و حال در راه ملحق شدن به دنریس تارگرین است. سرسی انتقام دخترش میرسلا را با مسموم کردن تایین سند گرفت و مادرش الاریا را مجبور به تماشای مرگ تدریجی او کرد. بانو اولنا تایرل نیز زمانی که سم را نوشید به کشتن پسر جیمی و سرسی اعتراف کرد.
بوسه‌ی مرگ
سرسی به تایین و الاریا گفت که کوییبرن را بر آن داشته که سم عامل مرگ دخترش میرسلا را شناسایی کند و سپس به همان روشی که الاریا سم را به میرسلا منتقل کرده بود، یعنی به وسیله‌ی یک بوسه، آن را به تایین منتقل کرد.
در قسمت آخر فصل پنجم «شفقت مادر»، الاریا با بوسه‌ای سم را به میرسلا منتقل کرده بود و این مسئله، عنوان این قسمت را بسیار جالب توجه کرد.
آرزوی مرگ
ملیساندره به واریس گفت که به وستروس برگشته است، چرا که باید مانند واریس در این کشور عجیب بمیرد. به نظر می‌رسد که این راهبه‌ی سرخ مرگ خود و واریس را در شعله‌ها دیده باشد.
به نظر می‌رسد که آریا استارک کسی باشد که ملیساندره را خواهد کشت. در فصل سوم ملیساندره پس از دزدیدن گندری برا کمک به استنیس باراتیون به آریا گفت که دوباره یکدیگر را خواهند دید. آن‌ها هنوز یکدیگر را ملاقات نکرده‌اند اما با دست داشتن ملیساندره در حمله به گندری، او اکنون در لیست مرگ آریا حضور دارد.
پدر و پسر
شاید جان اسنو از هویت واقعی پدر و مادرش آگاه نباشد، اما این به این معنی نیست که او خصوصیات اخلاقی پدرش یعنی ریگار تارگرین، برادر بزرگ‌تر دنریس را به ارث نبرده است.
در مکالمه‌ای دنریس درباره‌ی تبحر تیریون در سخنرانی به جان می‌گوید: «همه از چیزی که توش مهارت داریم لذت می‌بریم» و جان اسنو پاسخ می‌دهد: «من نه». به نظر می‌رسد که منظور جان توانایی‌اش در مبارزه باشد که باعث شده همیشه مسئولیت بر دوش او گذاشته شود. مانند زمانی که فرمانده‌ی نگهبانان شب شد و حالا که پادشاه شمال شده است.
در فصل سوم دنریس فهمیده بود که برادرش ریگار که یکی از بنام‌ترین جنگجویان تمام وستروس بوده است درواقع از جنگیدن لذت نمی‌برده است. در مکالمه‌ای با سر باریستان سلمی، او از این که فهمیده بود برادرش عاشق آوازخوانی بوده است متعجب شده بود. باریستان به او گفته بود که آواز او خیلی خوب بوده است و ریگار هیچ‌وقت به کشتن علاقه‌ای نداشته و به خواندن راغب بوده است.
به نظر می‌رسد که غمگین بودن دائم جان اسنو از پدرش به او به ارث رسیده باشد.