۱۵ کتاب علمی تخیلی که بهتر است قبل از این‌که به فیلم تبدیل شوند بخوانید!

اکنون زمان خوبی است تا به یکی از طرفداران فیلم‌های علمی تخیلی تبدیل شوید! فرقی ندارد که ژانر مورد علاقه‌تان فیلم‌های علمی تخیلی، فیلم‌های پرهزینه یا داستان‌های ظریف فکری که به دنبال مهم ترین سوالات زندگی هستند باشد. طی چند سال اخیر رمان‌های جالبی برای طرفداران داستان های علمی تخیلی پیشنهاد و نوشته شده که در اینجا به برخی از آن‌ها می‌پردازیم. در ادامه با معرفی 15 کتاب علمی تخیلی که بهتر است قبل از این‌که به فیلم تبدیل شوند بخوانید، همراه گیم‌نیوز باشید.

ادبیات علمی تخیلی همواره موضوع مورد علاقه‌ی فیلم سازان هالیوود بوده و بسیاری از پروژه‌های سینمایی پرطرفدار به شکل رمان یا داستان‌های کوتاه شروع شدند. در همین راستا لیستی از برخی رمان‌های علمی تخیلی که درحال حاضر در مراحل مختلف توسعه و فیلم‌نامه‌نویسی هستند تهیه کرده‌ایم تا شما بتوانید به برخی کتاب‌ها که احتمال زیادی دارد در آینده تبدیل به فیلم‌های سینمایی شوند نیم نگاهی بیاندازید.

«آرمادا» نوشته‌ی ارنست کلاین

بعد از کتاب Ready Player One که توسط ارنست کلاین نوشته و اخیرا توسط اسپیلبرگ تبدیل به فیلم شده است، رمان دیگر او «آرمادا» در مورد یک دانش آموز دبیرستانی است که متوجه می‌شود بازی آنلاینِ مورد علاقه‌اش احتمالا یک شبیه ساز پیشرفته است که بازیکنان را برای حمله‌ی احتمالی فرازمینی‌ها آماده می‌کند و همچنان که او رازهای درون بازی را کشف می‌کند، متوجه می‌شود که بازی‌های رایانه‌ای و تاریخچه‌ی خانواده‌اش به صورت غیرمنتظره‌ای با یکدیگر ارتباط دارند!

آگهی‌های مربوط به کتاب Ready Player One موجب شد تا حقوق مربوط به این رمان (حق ساخت فیلم) حتی پیش از آن‌که کتاب منتشر شود، فروخته شود. کمپانی Universal Pictures از دسامبر 2012 حق پخش این فیلم رادر اختیار داشت.

فیلم آرمادا در حال حاضر در حال تولید است و همچنان هیچ تاریخ انتشاری برای پخش آن اعلام نشده است.

«آرتمیس» نوشته‌ی اندی ویر

اندی ویر در سال 2011 رمان «مریخی» را نوشت. فیلم مریخی با بازی «مت دمون» که از این داستان ساخته شده بود در سال 2015 نامزد اسکار شد.

حال کتاب جدید او که سال 2017 نوشته شده، 60 سال آینده را به تصویر می‌کشد. داستان در مورد یک قاچاقچی به نام «جزمین باشارا» است که خود را در میان یک توطئه خطرناک در شهر اقماری آرتمیس می‌یابد. (به شهرهای کوچکی که در اطراف شهرهای بزرگ و با هدف‌های گوناگون از جمله تمرکز زدایی احداث گردیده‌اند یا وجود داشته‌اند شهرهای اقماری می‌گویند).

با توجه به موفقیت فیلم مریخی چندان جای تعجب نیست که کمپانی «فاکس قرن بیستم» در سپتامبر 2017 و ماه‌ها پیش از آن‌که کتاب منتشر شود حق ساخت فیلمی بر پایه‌ی آن را خرید، و قرار است “duo Phil Lord” و “Chris Miller” کارگردانی و فیلم‌نامه‌نویسی آن را به صورت مشترک بر عهده گیرند.

«کتاب ژان» نوشته‌ی لیدیا یوکناویچ

«کتاب ژان» بازآفرینی داستان ژان دارکِ قدیس در آینده‌ای نزدیک است، که در آن بشریت زمین را ترک کرده و روی سطح شناوری بالای سطح زمین زندگی می‌کند که پلیس ایالتی در حال کنترل این جامعه‌ی جدید است. داستان در مورد زن جوانی است که علیه این پلیس ایالتی شورش می‌کند.

این کتاب در آوریل 2017 منتشر شده و به خاطر تم فمینیستی قدرتمندش طرفداران بسیاری پیدا کرده است.

اوایل سال 2017 کمپانی Stone Village در یک رقابت شدید سرمایه‌گذاری، حقوق این کتاب را خریداری کرد و اکنون “Scott Steindorff” تهیه کننده‌ی فیلم «وکیل مدافع شیطان» و “Dylan Russell” تهیه کننده فیلم “Penelope” به عنوان تهیه کنندگان این فیلم تعیین شده‌اند، گرچه تاکنون هیچ تاریخ تولیدی برای این فیلم ارائه نشده است.

«فرزندان زمان» نوشته‌ی آدریان چایکوفسکی

زمانی که آخرین انسان‌ها بر روی زمینِ در حال نابودی، مجبور به فرار از سیاره می‌شوند، به  جستجوی سیاره‌ای مبهم و دور که قبلا ساخته شده و برای ورود بشریت آماده شده، می‌گردند. ولی متوجه می‌شوند مشکلی کوچک پیش آمده: سیاره قبلا اشغال شده است، ولی نه توسط انسان‌ها!

این خلاصه‌ی اصلی رمان «فرزندان زمان» است که تا همین‌جا هم کافی بوده تا توجه استودیوی “Lions Gate” که پیش‌تر مجموعه فیلم‌های «هانگر گیمز» و «گرگ ومیش» را ساخته را جلب کند!

این استودیو در سال 2017 تمامی حقوق این کتاب را پیش خرید کرد و “Colby Day” نیز در اکتبر همان سال برای نوشتن فیلمنامه این داستان انتخاب شد که همچنان در حال تکمیل نگارش آن است.

برای فیلم فرزندان زمان نیز همچنان تاریخ انتشار رسمی اعلام نشده است.

«تپه» نوشته‌ی فرانک هربرت

این رمان که عمدتا به عنوان یکی از بهترین رمان‌های علمی تخیلی تمام دوران‌ها در نظر گرفته می‌شود! در طی سال‌ها بارها از آن برای نمایش‌های تلوزیونی و فیلمنامه‌ها اقتباس شده است و فیلمسازان متفاوتی از حماسه خانواده‌هایی که برای کنترل سیاره‌ی Arrakis در رقابت هستند فیلم ساخته‌اند.

رمان اصلی در مورد Paul Atreides است. کسی که مباشرت خانواده‌ش برای سیاره تبدیل به پایانی خشونت آمیز می‌شود و پاول را به مرکز درگیری‌های سیاره می‌فرستد!

در فوریه‌ی 2017 کمپانی «لجندری»‌ اعلام کرد که دنیس ویلینو کارگردان فیلم‌های “Arrival” و «سیکاریو» برای ساخت فیلم جدیدی از این رمان گماشته شده است.

«جنگ تا ابد» نوشته‌ی جو هالدمن

رمان «جنگ تا ابد» یکی دیگر از برندگان جایزه “Nebula”، داستان سربازی است که برای نبرد با گونه‌های تهاجمی بیگانه نابالغ، به سال‌های نوری دورتر از کره زمین سفر می‌کند. وقتی که به مکان مورد نظر می‌رسد متوجه می‌شود که جنگ واقعی مدت‌هاست که شروع شده، پس از جنگ او به زمین باز می‌گردد ولی متوجه می‌شود که چندین دهه از زمان زندگی قبلیش در زمین می‌گذرد و همچنان که با زمینیان جدید روبه رو می‌شود دیگر مطمئن نیست که این مردمان ارزش جنگیدن را داشته‌اند.

اولین بار «ریدلی اسکات» کارگردان بسیاری از فیلم های محبوب فرازمینی در سال 2008 اعلام کرد که در حال ساخت تطبیق دادن این رمان برای فیلم نامه است ولی پروژه عملا مسکوت ماند، تا زمانی که کمپانی «برادران وارنر» مجددا در سال 2015 حقوق مربوط به این داستان را خریداری کرد و “Jon Spaihts” فیلم‌نامه‌نویس فیلم‌های “Passengers” و “Prometheus” را برای نوشتن فیلم نامه‌ی آن به خدمت گرفت.

همچنان هیچ تاریخ انتشاری برای این فیلم وجود ندارد.

«خوش‌بختانه شیر…» نوشته‌ی نیل گایمن

داستان‌نویس تحسین شده “Neil Gaiman” به همراه کمیک‌کار معروف “Skottie Young” در سال 2013 طی یک همکاری این داستان را نوشتند که در مورد پدری است که از خانه خارج می‌شود تا مقداری شیر بخرد و به ناچار وارد یک ماجراجویی خطرناک شامل سفر در زمان، دایناسوری که هدایت کننده‌ی بالن است و یکی خدای آتشفشانی می‌شود!

در سال 2015 گزارش شد که «ادگار رایت» نویسنده و کارگردان فیلم‌های محبوب و تحسین شده‌ای چون “Shaun of the Dead” و “Scott Pilgrim” فیلمنامه‌ای براساس این کتاب نوشته و “Johnny Depp” را برای نقش اصلی آن انتخاب کرده است.  البته کمپانی فاکس قرن بیستم این ترکیب را قبول نکرده و همچنان این خبر به نظر غیرواقعی می‌آید، چراکه تاکنون هیچ خبر رسمی از ساخت این فیلم پخش نشده است.

«فرار لوگان» نوشته‌ی ویلیام اف. نولان و جورج کلایتون جانسون

این رمان که درسال 1976 نوشته شده، آینده‌ی عجیبی را نشان می‌دهد. منابع طبیعی در زمین بسیار کم است، به گونه‌ای که منجربه پیاده سازی نوعی حکومت می‌شود که در آن نیاز است هر فرد بالای 21 سال داوطلب شود تا زندگیش را پایان بخشد، ولی یکی از مامور‌هایی که وظیفه‌اش کشتن شهروندان فراری است، خود تصمیم به فرار می‌گیرد چرا که زمان داوطلب شدنش فرا رسیده است. این کار او منجر به اتفاقات زنجیرواری می‌شود که پایه‌های این حکومت تاریک را به لرزش در می‌آورد.

این رمان به ساخت فیلمی با بازی «مایکل یورک» در سال 1976 منجر شد و نامزد سه جایزه‌ی آکادمی گشته و جایزه‌ی جلوه‌های بصری را نیز از آن خود کرده است.

جولای 2015 سیمون کینبرگ فیلمنامه‌نویس مشهور فیلم‌های “X-Men” پیش‌نویسی از این رمان تهیه کرد، همچنین گزارش شده که قرار است یک بازیگر زن نقش اصلی را ایفا کند.

«موتورهای میرا» نوشته‌ی فلیپ ریو

این رمان نخستین بار در سال 2001 منتشر شد. موتورهای میرا درباره‌ی دنیایی است که در آن شهرهایی که بر روی چرخ‌های غول آسا قرار دارند، شهر‌های کوچک‌تر را برای استفاده از منابعشان اسیر می‌کنند.

این طراحی شهری عجیب در نتیجه‌ی جنگی وحشتناک رخ داده که باعث شده بخش عظیمی از تکنولوژی و دانش علمی بشر نابود گردد، و تنها با استفاده از شهرهایی که با استفاده از موتورهای بخار راه می‌روند، می‌توان از خاکستر و باقی مانده‌ی دنیای قدیم در امان ماند. این داستان جذاب در مورد یک کاراموز مهندسی جوان در لندن (یکی از بزرگترین شهرهای متحرک) است که همچنان در حال راه رفتن بالای اروپاست!

بعد از یک برخورد اتفاقی او با یک قاتل جوان اتفاقات مهیجی در این شهر آخرالزمانی رخ می‌دهد.

فیلم اقتباسی از این رمان که «پیتر جکسون» سازنده‌ی فیلم‌های ارباب حلقه‌ها و هابیت مشغول ساخت آن است، دسامبر امسال اکران خواهد شد.

«ماه یک بانوی خشن است!» نوشته‌ی رابرت اِی. هاینلین

این رمان در سال 1967 برنده‌ی جایزه‌ی هوگو شده است. رمان برگزیده‌ی هاینلین در مورد انقلاب در یک شهر ماهواره‌ای است که سال‌ها به عنوان یک کلنی کیفری برای زمین کار می‌کرده.

داستان در مورد یک قیام از ابتدایی‌ترین مراحل تا نتیجه‌ی نهایی است و آینده‌ای را تصویر می‌کند که در آن بشریت با تاثیرات گسترشش به فراتر از زمین روبه‌رو می‌شود.

در مارس 2015 «برایان سینگر» کارگردان سری “X-Men” اعلام کرد که قصد دارد این داستان را براساس یک دست‌نوشته از “Marc Guggenheim” تهیه‌کننده‌ی سریال “Arrow” و با همکاری کمپانی «فاکس قرن بیستم» به یک فیلم سینمایی تبدیل کند.

«آخرالزمان رباتیک» نوشته‌ی دنیل اچ. ویلسون

آخرالزمان رباتیک در مورد ریشه‌ها، انقلاب‌ها و عاقبت نبرد جهانی انسان‌ها با یک هوش مصنوعی است که خدمات اتوماتیک و ماشین‌ها را به خود جذب کرده است. داستان بسیار شبیه “World War Z”  است، (داستانی که جنگ انسان‌ها با زامبی‌ها را توصیف کرده). داستان از زاویه‌ی دید چند شخصیت در موقعیت‌های متفاوت در دنیا بیان می‌شود، و همچنان که آن‌ها تغییرات دراماتیک و وحشتناک دنیا را در مقابل چشمانشان مشاهده می‌کنند، یکدیگر را می‌یابند و نقش‌های خود را در جنگی که سرنوشت نوع بشر را تعیین خواهد کرد ایفا می‌کنند.

این کتاب توسط استیون اسپیلبرگ در سال2011 انتخاب شد، با فیلم سازانی که قصد داشتند این فیلم را به کارگردانی او و براساس فیلمنامه‌ای از “Drew Goddard” فیلمنامه نویس و کارگردان “Cabin In the Woods” بسازند، ولی در سال 2013 پروژه برای بهتر نوشتن فیلم‌نامه مسکوت ماند.

در مارس امسال اسپیلبرگ کارگردانی این پروژه را به “Michael Bay” سازنده‌ی سری «تبدیل شوندگان» واگذار کرد و اکنون او قصد دارد تا این فیلم را به عنوان پروژه‌ی جدیدش به عهده گیرد.

«غول‌های خفته» نوشته‌ی سیلوِن نویل

این رمان داستان دختر بچه‌ای را تعریف می‌کند که روزی از میان یک نقطه‌ی ضعیف در خاک زمین سقوط می‌کند و در دست فلزی یک غول اسرار آمیز فرود می‌آید. سال‌ها بعد، آن دختر یک فیزیک‌دان می‌شود و همچنان در تلاش برای کشف راز و رمز آن دست فلزی، پویش‌ش برای یافتن جواب او را به جستجو در سراسر جهان می‌کشاند.

این رمان که “Sylvain Neuvel” خود دست به انتشار آن زد، در همان روزهای اول انتشار توسط “Matt Tolmach” تهیه‌کننده فیلم‌های «مرد عنکبوتی» و “David Koepp” فیلم‌نامه‌نویس “War of the Worlds” مورد توجه قرار گرفت و انتظار می‌رود که در آینده‌ی نه چندان دور فیلمی با این عنوان ساخته شود.

«توفان» نوشته‌ی جولی کراس

داستان دیگری که در سال 2012 به عنوان اولین فصل از یک سه‌گانه نوشته شده است. این رمان درباره ماجراجویی و سفر در زمان است که شخصیت نوجوان آن بعد از مشاهده‌ی به قتل رسیدن معشوقه‌اش، متوجه تواناییش برای حرکت در زمان می‌شود. این کشف او را در برابر یک سازمان مخفی دولتی قرار می‌دهد و طی یک جنگ بینازمانی او تلاش می‌کند تا زندگی معشوقه‌اش را بدون از بین بردن مسیر عادی زمان نجات دهد.

حقوق این رمان توسط دو برادر کارگردان اسکات و شان «کراس» خریداری شده و «ریدلی اسکات» ساخت این فیلم را قبول کرده، البته در حال حاضر هیچ تاریخ مشخصی برای شروع این کار تعیین نشده است.

«ناجی زمان» نوشته‌ی وسلی چو

این رمان که در سال 2013 نوشته شده، درباره‌ی آینده‌ای است که در آن نوع بشر از زمینِ سیاه و سمی جدا شده‌اند تا در میان ستاره‌ها جایگاهی پیدا کنند. قهرمان داستان یک جنایتکار محکوم است که وضعیت ذهنی‌اش او را تبدیل به بهترین گزینه برای سازمانی می‌کند که وظیفه دارد تا برخی انسان‌ها را در زمان به عقب بفرستد که منابع ارزشمند و گنجینه‌های تاریخ بشریت را بازگردانند تا آینده‌ی نسل بشر را تامین سازند.

در اولین ماموریت او زن دانشمندی را از مرگ نجات می‌دهد و این باعث می‌شود هردوی آن‌ها به فراری‌هایی در آینده تبدیل شوند.

کمپانی «پارامونت پیکچرز» حقوق این داستان را حتی پیش از انتشار اصلی خریداری کرد و “Michael Bay” قرار است کارگردان این فیلم باشد، البته همچنان حرفی از این که چه زمانی قرار است این پروژه شروع شود زده نشده است.

«پشم» نوشته‌ی هیو هاوِی

این رمان که “Hugh Howey” شخصا آن را به صورت الکترونیکی منتشر کرده است، سورپرایزی برای سال 2012 بود و منجر به ساخت مجموعه رمانی که با نام “Silo” می‌شناسیم شد. داستان سیلو در مورد برخاستگان از یک شهر زیرزمینی عظیم است که طی 144 داستان گوناگون به روی سطح سمی زمین بازمی‌گردند.

در این میان ساکنان «سیلو» روی سطح زمین با آینده‌ای نامعلوم روبه‌رو هستند و در زیر سطح نیز تحت فرمان حکومتی هستند که اجازه‌ی آزادی عقاید به افراد نمی‌دهد.

حقوق انتشار این داستان در سال 2012 توسط کمپانی «فاکس قرن بیستم» خریداری شد و “Nicole Perlman” فیلم‌نامه‌نویس “Guardians of the Galaxy” برای نوشتن فیلم‌نامه‌ی این داستان مهیج انتخاب شده است. «ریدلی اسکات» نیز یکی از تهیه‌کنندگان پروژه است گرچه استودیو همچنان منتظر تمام شدن فیلم‌نامه مانده است.