در دنیای مملو از آثار بلاک باستر و AAA که روز به روز ریسک پذیری کمپانیها برای خلق ایدههای جدید کمتر میشود، استدیو فنلاندی هاوسمارک تعریف جدیدی را از ژانر آرکید در قالب داستانی ارائه میدهد. با نقد و بررسی بازی Returnal با گیمنیوز همراه باشید.
در سال 2017 میلادی استدیو فنلاندی هاوس مارک (Housemarque) با بیش از ۲۵ سال سابقه در خلق عناوین ژانر آرکید در پیامی به مرگ این ژانر اقرار کرد و گفت آرکید مرده است!
این پبام مدتی پس از عرضه عنوان جذاب Nex Machina برای PS4 و PC منتشر شد. این پیام به این معنی بود که این استدیو با وجود خلق اثری مناسب از شرایط خوبی برخوردار نیست. در این پبام چاره مدیر این استدیو تمرکز بر روی تجربههای چندنفره رایگان یا همان Free to Play بود. پس این استدیو روی عنوانی رایگان به نام Stormdivers شروع به کار کرد. این عنوان جدید در ژانر بتل رویال و با حال و هوای عناوین قبلی این استدیو بر اکشن پر سرعت تمرکز داشت. این پروژه جدید با گذشت زمان وضعیت نامعلومی پیدا کرد و امیدها به انتشار آن کمتر شد. از طرف دیگر یک تیم کوچک از اعضای کلیدی بازی Nex Machina ایدههای بزرگتری در سر داشت. ایده یک عنوان AAA با اسم رمز Dark Planet که توجه اعضای کلیدی استدیو و پلی استیشن را به خود جلب میکند.
خیلی زود تمام تمرکز استدیوی هاوس مارک روی این بازی جدید معطوف میشود و با حمایت پلی استیشن و تیم XDev عنوان Returnal به دنیا میآید. بازی Returnal در نهایت باعث میشود که این استدیو قدیمی به خانواده PlayStation Studios بپیوندد و مسیر خود را در این دوران جدید پیدا کند.
راهی برای فرار نیست!
داستان و روایت بازی Returnal بدون شک مرموزترین بخش بازی از آغاز تا پایان آن است.
این داستان به جنبههای روانی و تاریک تنها یک شخصیت میپردازد. این شخصیت سلین (Selene) نام دارد. او در یک سیاره بیگانه به نام آتروپوس (Atropos) گیر کرده است. او که به دنبال یک سیگنال در این سیاره فرود آمده، اکنون به دنبال راه فرار از آن است. اما از همان لحظه اول با دیدن یک جسد شبیه به خود متوجه میشود که اولین بار نیست که در این سیاره است. همه موجودات این سیاره قصد کشتن او را دارند. او همچنین نوارهای صوتی از سلینهای دیگر در این سیاره کشف میکند. وقتی برای بار اول در بازی بمیرید، به صحنه تصادف و فرود اول بازی باز خواهید گشت.
مرموز بودن این سیاره با رسیدن به یک خانه قدیمی که سلین آن را به خاطر دارد بیشتر میشود. این خانه دقیقا خانه سلین در کره زمین است!
بخشهای خانه در بازی به صورت اول شخص روایت شده و تجربهای ترسناک را رقم میزند. به دلیل لو رفتن بیشتر داستان از توضیح بیشتر این بخش خودداری میکنیم. اما به طور خلاصه داستان این بازی لایههای عمیقی دارد و ذهن مخاطب را حتی پس از پایان آن برای کشف رازهای بیشتر در آن ترغیب میکند.
در این مسیر علمی-تخیلی و ترسناک بازی خوب جین پری (Jane Perry) در نقش سلین بار روایت داستانی بازی را به دوش میکشد. او به خوبی با بازی و صدای خود ابعاد پیچیده این فضانورد میانسال و دنیای اطراف خود را به مخاطب نشان میدهد. او به خوبی نشان میدهد که این کاراکتر قوی است و از پس هر مشکلی برمیآید.
اگر طرفدار داستانهای علمی-تخیلی با چاشنی رمز و راز در یک محیط بیگانه هستید، از داستان Returnal لذت خواهید برد.
یک روگ لایک نفسگیر و تمام عیار
در چند سال گذشته توجه به ژانر روگ لایک بیشتر از قبل شد. این ژانر که در اصل از باری روگ (Rouge) الهام میگیرد، یک ایده ساده دارد: تلاش برای خلق یک تجربه منحصر به فرد و بالا بردن ارزش نمردن!
در دنیایی که اکثر بازی ها از مکانیک هایی مانند ذخیره سازی اتوماتیک در هر لحظه استفاده میکنند، ارزش تلاش در بازی ها کمرنگ میشود. این البته چیز بدی نیست. زیرا همه حق دارند از یک محصول سرگرمی لذت ببرند. اما اگر روایت به این تجربه سخت متصل باشد چه؟
این مساله دقیقا همان چیزی است که میراث میازاکی در دوران جدید است. تجربههایی بدون درجه سختی که با الهام از Dungeons & Dragons سعی در خلق یک تجربه خاص و منحصر به فرد دارند. بازیهای روگلایک این فلسفه را با محیطهای تصادفی و مجازات سنگینتر برای مرگ کاراکتر یک قدم به جلو میبرند.
بازی Returnal اولین بازی بلاک باستر از سونی است که سعی دارد فرمول روایت موفق خود را در قالب روگ لایک با عناصر آرکید ارائه بدهد.
روگ لایک بودن این بازی در کنار عناصر AAA بازخورد مثبتی را در نگاه اول در ذهن مخاطب ایجاد میکند. همچنین گیمپلی آرکید محور و نفسگیر که به واکنشهای سریع بازیکن وابسته است، یک تجربه مفرح و چالش براگیز را ارائه میدهد.
در بخش گیمپلی شاهد اسلحههای گوناگون و آپگریدهای بیشمار و مختلف هستیم که ارزش تکرار بازی را به طرز قابل توجهی بالا میبرد. اسلحههای بازی هر کدام از یک حالت معمولی و یک حالت قوی که شارژ میشود بهره میبرند. Artifactهای بازی هر کدام اثر مثبتی را به سلین میدهند و به پیشروی او در بازی کمک میکنند.
یک بخش جالب در گیمپلی بازی استفاده هوشمندانه از قابلیت دسته نسل نهمی دوال سنس (DualSense) است. همانطور که گفتیم هر اسلحه از دو حالت شلیک بهرهمند است. بازی دکمه هر دو حالت را در کلید L2 دسته جای داده است. به این صورت که بازیکن اگر این دکمه را تا نیمه فشار دهد، با یک مقاومت روبهرو خواهد شد که حالت نشانهگیری معمولی است. با افزایش فشار حالت دوم فعال میشود که قویتر است.
دسترسی به بخش های غیرقابل دسترس در گذشته با وسایل جدید سلین ممکن میشود که الهامی از ژانر مترویدونیا (Metroidvania) است. این ویژگی به خوبی از تکراری شدن شش محیط بازی جلوگیری میکند.
اما همه چیز در خدمت پیشروی بازیکن نیست! انگل هایی (Parasites) که در محیط بازی یافت میشوند یک ویژگی مثبت را در کنار یک ویژگی منفی عرضه میکنند. پس باید در انتخابشان دقت کنیم.
همچنین برخی از آیتمها و حتی صندوقهای بازی Returnal ریسک ایجاد فساد (Corruption) را در لباس مخصوص شما دارند. پاکسازی فساد نیاز به انجام یک کار مشخص دارد. خود فساد هم یک اثر منفی در لباس و یا محیط ایجاد میکند. به عنوان مثال یک فساد بازی محیطهایی اسیدی را در هنگام مرگ دشمنان ایجاد میکند.
سیستم روگ لایک بازی Returnal بسیار به تصادفی بودن متکی است. شدت این تصادفی بودن حتی از عنوان هیدیس (Hades) هم بیشتر است! این مساله تلاش بازیکن را گاهی به شانس وابسته میکند. پس در کنار مهارت شانس هم باید با بازیکن یار باشد.
دشمنان بازی هر کدام طرز فکر مخصوص خود را دارند و بازیکن برای تسلط بهتر باید آنها را به خوبی بشناسد.
المانهای روگ لایک به خوبی به این مساله کمک میکند. درگیریهای زیاد با اسلحهها و تواناییهای مختلف به بازیکن دید خوبی از هر منطقه بازی میدهد. بعد از چند ساعت تجربه بازیکن با مکانیکهای بازی به خوبی آشنا خواهد شد.
همانطور که اشاره کردیم بازی متشکل از شش منطقه اصلی است. بازیکن در پنج منطقه بازی با یک باس فایت نهایی روبهرو خواهد شد، که گذر از آن به معنای اتمام آن منطقه است. یک نکته مثبت در گشت و گذار در بازی این است که نیازی به رویارویی با باس فایت تکراری نیست. بازیکن به راحتی میتواند حتی در تلاش تازه خود از منطقه قبل به منطقه بعدی برود.
پس رویارویی دوباره با یک باس فایت، یک عمل اختیاری برای دستیابی به آیتمهای بهتر است.
هر منطقه بازی از یک فروشگاه بهره میبرد. در این فروشگاه کارهای مختلفی میتوان انجام داد. با واحد پول موقتی بازی با نام Obolite میشود آیتمهای تصادفی فروشگاه را خریداری کرد. همچنین این واحد پول را میتوان به Ether تبدیل کرد. واحد پول دائمی Ether پس از مرگ هم همراه بازیکن میماند و استفادههای زیادی دارد. واحد Ether در محیط بازی هم یافت میشود. از Ether برای دریافت آپگرید، یک آیتم کاملا جدید در اول هر تلاش و حتی فرار از مرگ با کلون کردن استفاده میشود.
کلون کردن، پس از مرگ، بازیکن را با تمام وسایل آن تلاش در ناحیه کلون شده قرار میدهد و شانس دوبارهای به بازیکن خواهد داد.
بازی آیتمهای زیادی را برای فرار از مرگ در اختیار بازیکن قرار میدهد. به عنوان مثال یک انگل ممکن است دارای این قابلیت باشد اما بعد از انجام این کار جان بازیکن را ۵۰ درصد کم کند. برخی از این آیتمها به داستان وابسته است و از ذکر آنها خودداری میکنیم.
گیم پلی بازی Returnal بسیار اعتیاد آور و پر سرعت است و بازیکن را میخکوب خواهد کرد.
بازی تنها به بخشهای اکشن نفس گیر متکی نیست و جنبههای داستانی ترسناکی را هم دنبال میکند. در جاهای مخصوصی از بازی بازیکن با یک خانه متروکه و آشنا روبهرو خواهد شد. این خانه برای کاراکتر اصلی یعنی سلین آشناست! بازیکن وقتی وارد این خانه میشود دوربین به حالت اول شخص تغییر میکند. این بخش تمرکز خود را بر روی روایت داستانی قرار میدهد. این مساله بازیکن را به شخصیت سلین نزدیکتر خواهد کرد. حالت اول شخص و فضای این خانه مرموز مخاطب را به یاد بازی فوق ترسناک P.T اثر هیدئو کوجیما خواهد انداخت. البته این بخش به اندازه آن بازی ترسناک نیست و تنها حال و هوای آن را دارد. به طور کلی این بخش به خوبی از به تکرار افتادن بازی جلوگیری کرده و سرگرم کننده است.
بازی Returnal یا فستیوال ذرات، رنگها و صداها
بازی Returnal از نسخه شخصیسازی شده موتور آنریل انجین ۴ (Unreal Engine 4) استفاده میکند.
این بازی در تمام حالات با وجود ذرات و افکتهای فراوان با نرخ فریم نسبتا ثابت 60 قاب بر ثانیه و با وضوح تصویر داینامیک 4K اجرا میشود. تماشای لحظه به لحظه این بازی پر سرعت بر روی صفحه نمایش 4K/HDR چشم نواز و زیبا است. در هر لحظه بازیکن جلوههای بصری پر تعداد و زیبایی را از محیط و اسلحه مشاهده میکند. طراحی محیط نیز از جزئیات و شخصیت قابل توجهی بهره مییرد که محیط های بازی را خاص و منحصر به فرد میکند.
طراحی کاراکترها و محیط از همبستگی مناسب برخوردار است. این امر به خلق لحظات زیبا و نفس گیر کمک میکند.
در بخش صداگذاری و موسیقی، بازی Returnal یکی از درخشانترین عملکردهای امسال را ارائه میدهد. بازی به لطف تکنولوژی صدای سه بعدی و Ray Tracing برای صداهای محیط، یک حس کاملا واقعی به بازیکن منتقل میکند. اگر از هدفون برای تجربه این بازی استفاده شود، لایه جدیدی از غوطهور شدن به مخاطب ارائه میشود که او را در مرکز هر درگیری قرار خواهد داد. بازیکن جهت صداها و انعکاس آنها را به خوبی میتواند تشخیص دهد.
موسیقی بازی از فضای علمی- تخیلی موسیقی دهه 80 میلادی برای ایجاد یک اتمسفر دلهرهآور به خوبی استفاده میکند.
این امر هر درگیری بازی را به صحنههایی اشکن و سینمایی تبدیل میکند. صداگذاری اسلحهها و دشمنان نیز از شخصیت خاص برخوردار است. تمام صداهای بازی در ترکیب با صداها و هپتیکهای دسته دوال سنس (DualSense) بازیکن را در غرق شدن بیشتر در سیاره آتروپوس (Atropos) یاری میکند.
در کل در بخش صداگذاری و موسیقی بازی Returnal به خوبی عناصر فنی و هنری را با هم ترکیب کرده است.
جمع بندی
بازی Returnal در قدم اول یک جهش بزرگ برای استدیو فنلاندی هاوس مارک (Housemarque) است. استدیویی که ظرفیتهای خود را در این بازی به همگان نشان داد و به ما یادآوری کرد که ریسک پذیری بر روی ایدههایی که به آن باور داریم، نتیجهای درخشان به همراه دارد. بدون شک در مورد این بازی در سالهای آینده بیشتر صحبت خواهد شد و این استدیو یک تجربه منحصر به فرد را در کارنامه خود ثبت کرده است.
اگر موفق به تهیه کنسول پلی استیشن ۵ شدید، تجربه این بازی به شما به شدت پیشنهاد میشود.
ریترنال آنقدر شما را در یک فضای آرکید منحصر به فرد به زیبایی و شیرینی به چالش میکشد که فارغ از داستان و روند روایی بازی، حتا با چند ساعت تجربه گیمپلی آن شگفتزده میشوید. اگر میخواهید این مزه را بچشید، پیشنهاد ما اجاره بازی Returnal برای پلی استیشن 5 از گیمرنتر است.
برای لذت از این بازی و به طور کلی بازیهای روگ لایک سعی کنید به پایان فکر نکنید. در آنها غرق شوید. تلاش به تلاش بهتر شوید و از منابع و روشهای مختلف استفاده کنید. نتیجه تجربهای بینهایت و لذت بردن بیشتر از این نوع بازیها است.
سخن آخر این است که بازی Returnal روح آرکید را زنده نگه داشته است. پس با اطمینان میگوییم که آرکید نمرده است!