داستانی که خودش هم بیگانه است؛ نقد کتاب «بیگانه» آلبر کامو
مردی به نام مورسو با خبر مرگ مادرش مواجه میشود. مادری که چند سالی است به دلیل مشکلات مالی او را به نواخانهای سپرده. در مراسم تدفین مادرش شرکت میکند ولی اصلا ناراحت نیست. روز بعد از مرگ مادرش آب تنی میکند، به دیدن فیلمی کمدی میرود و روابط نامشروع جنسی را شروع میکند. روزهایی را بدون هدف و به روال قبل سپری میکند. رفاقت مورسو با همسایه خود که…
ادامه مطلب...