یک پیشنهاد برای چهارشنبه سوری؛ نقد بازی «دلیل موجه ۳»
2015 سال پرکاری برای مجموعه استودیوهای آولانچ محسوب میشد، استودیویی که نخست عنوان «مد مکس» را همزمان با عنوان مورد انتظار «متال گیر سالید: درد فانتوم» عرضه کرد که در مجموع نتوانست به موفقیت بالایی دست یابد. عنوان دوم این استودیوی بازیسازی قسمت سوم «دلیل موجه» (Just Cause) بوده که همچون بازیهای قبلی این مجموعه، با فاصلهای زیاد از قسمت قبل عرضه شده است. اولین قسمت از این سری در سال 2006 و قسمت دوم در سال 2010 عرضه شدند و حالا بعد از 5 سال آوالانچ قسمتی دیگر از این بازیها را روانهی بازار کرد. هر چند مدت زیادی از عرضه این عنوان نسبتاً به پرحاشیه-که مربوط به قفل مشهور آن میشود- میگذرد، با اینحال تصمیم گرفتیم تا در این مقاله به بررسی این عنوان بپردازیم و ببینیم آیا این عنوان توانسته انتظارات را برآورده کند یا خیر.
«مدیچی»، جزیرهی مدیترانهای خیالی که شخصیت داستان در آن بهدنیا آمده، یکی از نقاط قوت بازی محسوب میشود. هر چند نقشه بازی همانند نسخهی پیشین بسیار وسیع است، اما مناظر و چشماندازهای متنوع و رنگهای شاد بهکار رفته در محیط باعث میشوند که شما احساس یکنواختی نکنید و از جابجایی میان مکانهای مختلف و مشاهده آنها لذت ببرید. هر چند سازندگان همانند دیگر عناوین بزرگ تلاشهایی در جهت رسیدن به محیطی پویا را انجام میدهند، اما مشکلات مختلف و عدم توجه کافی بر روی آن بخش، باعث میشود شاهد نتیجه اثربخشی نداشیم. بنابراین انتظار یک محیط زنده همانند «فرقه آساسین: سندیکا» یا عناوین موفق در این بخش را نداشته باشید.
اما دیگر نقطه قوت این عنوان گیمپلی آن است. استودیو سازنده بیش از هر بخش دیگری بر روی گیمپلی و قابلیتهای بازی مانور داده است. این عنوان دارای جهانی باز بوده و در نتیجه شما میتوانید با وینگسوئیت، قلاب و چتر نجات به انجام هر کاری که فکرش را میکنید، بپردازید. البته آزادی عمل چندانی جز آزاد کردن مناطق مختلف و گشت و گذار در محیط ندارید. اساس طراحی اکثر مراحل یکسان بوده و تفاوتی میان آنها وجود ندارد، همانند گذشته تنها باید به آزاد سازی شهر، ایالت یا پاکسازی پایگاههای نظامی بپردازید. البته در این میان مراحلی نیز وجود دارند که ماموریتهای متفاوتی را در مقابل شما قرار میدهند که همین تعداد محدود نیز مقداری در بیرون کشیدن بازی از یکنواختی موثر بودهاند. اما مسئلهای که جذابیت گیمپلی را افزایش میدهد، آزادی عملی است که شما در اختیار دارید! برای انجام عملیات آزادسازی، میتوانید از ابزار آلات نظامی مختلف از جمله تانک، خودرو زرهای، هلیکوپتر و حتی انواع جنگنده استفاده کنید. زمانی که با شلیک موشک پایگاههای نظامی را به آتش میکشید مطمئناً از مشاهده جلوههای های انفجار و آتش لذت بسیاری خواهید برد. البته باید مراقب راکتهای زمین به هوا باشید که خوراکشان هلیکوپتر و جنگندهها هستند. آزاد سازی شهرها عموماً کار سادهای هستند و شما را چندان بهچالش نمیکشند؛ اما در حمله به پایگاههای نظامی، مسئله کمی متفاوت میشود. در مواجهه با پایگاههای نظامی طبیعتا هم تعداد سربازهایی که باید با آنها مبارزه کنید زیاد است و هم آنها از تجهیزات مختلفی از جمله موشکهای زمین به زمین برخوردار هستند.
همانطور که گفته شد، اساس تمامی مراحل بازی آزاد سازی مناطق مختلف است، که در نگاه نخست یکنواخت به نظر میرسد، اما سازندگان بهخوبی توانستهاند جلوههای انفجار و تخریبپذیری محیط را طراحی و پیاده سازی کنند، بهطوری که هر چه را که در اطراف خود میبینید میتوانید منفجر کنید و این واقعا هیجانانگیز است. اما نکتهای که متاسفانه اندکی از این هیجان را در خود حل میکند این است که شما برای عبور از برخی مراحل اصلی باید به سراغ مراحل فرعی بروید و در غیر اینصورت اجازه ادامه را ندارید. همین مسئله باعث ایجاد یکنواختی در بازی شده است. همین مسئله عینا در بازی قبلی این استودیوی یعنی عنوان مدمکس هم تکرار شده و نتیجه نداده بود. سازندگان با اینکه از این نقطه ضعف آگاه بوده، دوباره همین فرمول را در عنوان جدیدشان استفاده کرده و دوباره نیز بر روند گیمپلی تاثیر منفی ایجاد کردهاند.
در نسخههای پیشین این سری قهرمان این مجموعه «ریکو رودیگز» که مامور یک سازمان مخفی تحت امر «تام شلدون» بود، برای آزاد سازی به جزایر مختلف سفر میکرد. اما اینبار وضعیت کمی متفاوت است، ریکو متوجه میشود، در طول این مدت که دور از جزیره کودکیاش زندگی میکرده، بسیاری از چیزها تغییر کرده و وضعیت همانند سابق نیست. در این مدت دیکتاتوری با نام «سباستیانو دی راولو» با ایجاد یک قدرت نظامی و دیکتاتوری، کنترل این جزیره را بدست گرفته است. داستان این عنوان را بهراحتی میتوان بدون خلاصه نویسی در چند خط نوشت؛ زیرا هیچ اتفاق غیرقابل پیشبینی، غیرمنتظره و پیچش داستانی انتظار شما را نمیکشد که شما را تحت تاثیر خود قرار دهد. مخاطب در طول مدت زمان بازی با هیچ کدام از شخصیتها آشنایی لازم را پیدا نمیکند و در عمل برای آنها گذشتهای وجود ندارد؛ هر چند در برخی موارد اطلاعات کوچکی از گذشته برخی شخصیتها در میان دیالوگها بیان میشود. مشکل شخصیتپردازی و عدم تمرکز بر روی شخصیتها برای شخصیت منفی داستان نیز صدق میکند. سازندگان که سعی داشتهاند با میان پردههایی به معرفی آن بپردازند، موفق نمیشوند؛ زیرا تنها چیزی که در این میانپردهها خودنمایی میکند، خشونت است. در مجموع باید گفت بههیچوجه انتظار داستان موجهی را از دلیل موجه 3 نداشته باشید.
در عین حال، دلیل موجه 3 دقیقاً همان چیزی است که انتظاراش را داشتیم. عنوانی که در بخش داستان حرفی برای گفتن ندارد، اما در مقابل در بخشهای دیگر از جمله گیمپلی و گرافیک فنی و هنری سنگ تمام گذاشته، بهطوری که عاشق آن خواهید شد؛ زیرا با وجود سلاحها و ابزار آلات نظامی متنوع میتوانید به تخریب و انفجار هر چه که میبینید بپردازید. به همین سبب تجربهی این بازی را در آخرین روزهای سال به شما پیشنهاد میکنیم. چهارشنبهسوری خود را در مدیچی بگذرانید و تا دلتان میخواهد آتش بسوزانید.
نویسنده: سورنا رضایی