غارنوردی به سبک لاراکرافت؛ «مقبره نورد» را چگونه قضاوت کنیم؟
لاراکرافت امسال 20 ساله شد. قهرمان یا بهتر است بگوییم ماجراجویی که 20 سال پر رمز و راز را رقم زدهاست. 20 سال پیش شخصیتی در یک خانوادهی نجیبزاده و اصیل خلقشد که پس از سقوط هواپیمایش در یک سفر و اتفاقاتی که متعاقب آن برایش میافتد قدم در مسیر پر رمز و رازی میگذارد که تا به امروز این مسیر ادامه دارد. حقیقتا مقبرهنورد عنوان به جا و درخوردی برای این سری بوده است. جدا از مطالبی که حول مباحث فنی عنوانین مختلف مقبرهنورد مطرح شدهاست، قصد داریم تا در این مطلب از زاویهی دید دیگری به این عنوان بنگریم. این که لارا کرافت در عمر 20 سالهاش از خود چه بر جای گذاشته و چگونه شخصیتی بودهاست، این که در دنیای رمزآلود لارا چه اتفاقاتی میافتد.
لاراکرافت از ابتدا تا به امروز در طول عناوین مختلف شخصیت ثابت و استواری داشتهاست. پس از حادثهی سقوط هواپیما، لارا به نوعی فرصتی که تمام عمرش منتظر آن بوده را روبهروی خود میبیند و قدم در مسیری پر رمز و راز میگذارد. لارا در تمام مدت به شکلی خستگیناپذیر، نترس و مصمم در پی حل معمایی جدید است. اولین نکتهای که در نگاه اول به شخصیت 20 ساله لارا جلب توجه میکند همین ویژگیهاست. دختری که به ناگاه مسیر زندگیش عوض شده آنچنان در مسیر جدید با اراده و راسخ عمل میکند گویی که آسیب ناپذیر (یا بهتر است بگوییم شکستناپذیر) است. لارا – با وجود اینکه اکثر اوقات تنهاست – هیچگاه دچار ترس یا ناامیدی نمیشود. حتی در صورت ارتکاب یک اشتباه به شکلی قهرمانانه اشتباهش را جبران کرده و به هیچ عنوان دچار ذرهای یاس نمیشود. لارا به عنوان برترین شخصیت قهرمان زن بازیهای رایانهای شناخته میشود، حداقل اینکه به گفته توبی گارد او قصد خلق چنین شخصیتی را داشته اما جدا از جذابیت جنسی لارا که Core به شکل خاصی به دنبال آن بود لارا را به سختی میتوان یک قهرمان زن دانست. (اشاره به این نکته نیز خالی از لطف نیست که توبی گارد در برابر درخواست Core برای ساخت یک کد تقلب که جذابیتهای جنسی لارا را افزایش میدهد مخالفت میکند اما سالها بعد پس از جدا شدن از Core عنوانی با نام Galleon را منتشر میکند که شامل شخصیتهایی است که دست کمی از لارا ندارند!) توبی گارد در خلق شخصیت زن قهرمانش تناقض عجیبی را به وجود آورده است. ویژگیهای شخصیتی لارا را تنها میتوان از دریچه دیدگاه فمینیستی پذیرفت. توبی گارد در مصاحبهای معروف پس از ترک Core عنوان کرد که نمیتوان خلق چنین شخصیتی را غیر معمول دانست و صفات اینچنینی را صفاتی مردانه قلمداد کرد زیرا که این نگاهی تبعیضگرایانه است. فمنیستی خواندن شخصیت لارا بدین معنی نیست که چنین شخصیتی نمیتواند هیچوقت وجود داشتهباشد و یا اینکه چنین ویژگیهایی صرفا مردانه است. مسئله این است که چنین شخصیتی باورپذیر نخواهد بود. زمانی که به شخصیتپردازی یک اثر میپردازیم قطعا ملموس بودن و باورپذیری شخصیت یکی از مواردی است که باید مدنظر باشد. به ویژه در بازیهایی که در دنیای واقعی امروزی جریان دارد.
در سوی دیگر این داستان محیط منحصر به فردی را مشاهده میکنیم که طراحان بازی در برهههای زمانی مختلف خلق کردهاند. مقبرهنورد در ابتدا دارای سبک اکشن ماجراجویی بود (میتوان مقبرهنورد را از پیشگامان این سبک دانست) ولی در نسخههای اخیر این عنوان کمی هم رنگ و بوی بقا (Survival) گرفتهاست. المانهای دنیای واقعی به خوبی در محیط بازی به نمایش درآمده و این مورد در نسخههای جدیدتر نمود بیشتری پیداکرده. طبیعت، حیات وحش، آب و هوا، جنگ و اسلحه از جمله مواردی است که به خوبی به آنها پرداخته شده. برای مثال شما در بازی به شکار و بعضا جنگ با حیوانات میپردازید. در طول بازی نیز میبایست تمامی وسایل کاربردی را جمعآوری کنید تا بتوانید با آنها وسایل مورد نیاز خود را ساخته و یا ارتقا دهید. اما نکتهای که در اینجا جلب توجه میکند آمیزش المانهای تخیلی با این دنیای واقعی است. کشتی لارا در دریا دچار حادثه میشود و پس از غرق شدن کشتی لارا خود را در جزیرهای دور افتاده در شرق آسیا (حوالی ژاپن) مییابد و پس از آن به جنگ با طبیعت و در مواردی با انسانهای دیگر میپردازد. این درگیریها از یک طرف جنگ برای بقاست و از طرفی تلاش برای حل کردن معماهای در ذهن لارا. تا اینجای کار همهچیز عالی است اما نکته مهم آنجاییست که المانهای تخیلی بازی نیز به آن اضافه میشوند. آنجایی که یک طوفان سهمگین و ناگهانی از جانب ملکه جزیره از راه میرسد و موجب سقوط هواپیمای نجات میشود و یا رویارویی لارا با موجودات نامیرایی که از شهر کیتزه محافظت میکنند. چنین مواردی در بازی کم پیدا نمیشوند. نویسندگان بازی به خوبی توانستهاند که چنین عناصری را در دنیای واقعی بازی قرار دهند. بازیکن ابتدا با دنیای واقعی بازی آشنا میشود. سوالهایی در ذهنش طرح میشود و در پی رسیدن به سوالات به تدریج قدم در محیطی میگذارد که شباهتی به محیط واقعی قبلی ندارد. محیطی که در آن روح یک ملکه از جسمی به جسم دیگر انتقال پیدا میکند و یا سنگی که جاودانگی میدهد و بسیاری موارد دیگر.
همانطور که پیشتر گفتهشد مقبرهنورد از یکی از پیشگامان سبک اکشن ماجراجویی بوده که ثبات و کیفیت خود را در طول سالیان دراز حفظ کرده است و ما را با محیط و دنیایی آشنا کرده که در نوع خود کمنظیر است اما سوال اینجاست که آیا پس از بیست سال بازیکن شخصیت لارا را به عنوان یک شخصیت قهرمان زن پذیرفتهاست؟ آیا پس از بیست سال میتوانیم ادعا کنیم که لارا یکی از شخصیتهای دوستداشتنی و محبوب بازیکنان است؟ جوابش با شما.