Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

مرغ آمین؛ بررسی فصل دوم سریال «شهرزاد» – قسمت سوم

0

سکانس آغازین قسمت سوم هم‌چنان در مراسم چهلم «بزرگ‌آقا» و اعلام جانشینی«قباد» می‌گذرد. اعلام نارضایتی«هاشم» از جانشینی قباد در این بخش را می‌توان به منزله نارضایتی ارادتمندان بزرگ‌آقا از این انتخاب دانست و در واقع با این حرکت هاشم خروج خود از دسته زیردستان خاندان دیوان سالار را رسما اعلام می‌کند.در سکانس بعدی شاهد برملا شدن راز سر به مهر «نصرت» هستیم. از پایان فصل اول و در تمام قسمت‌های گذشته شاهد اشاره‌های جسته و گریخته از سوی نصرت برای افشای این راز و ادعای او در مورد رابطه‌ی پدرانه‌ی او با قباد هستیم و به نظر می‌سد یکی از مهم‌ترین پرسش‌های بیننده از فیلمساز در مورد همین رابطه است. اما متاسفانه افشای این راز، با وجود آنکه این پتانسیل را دارد که در روند داستان جنجال ایجاد کند به نحو بسیار پیش پا افتاده و سطحی انجام می‌شود و حتی واکنش قباد نسبت به این ماجرا خنثی و در روند داستان بی‌تاثیر است.

در ادامه روند ورود شخصیت‌های جدید به قصه، «حسن فتحی» هم‌چنان تصمیم دارد چهره‌های شناخته شده‌ای را وارد جریان داستان کند. اولین شخصیت تازه در این قسمت «رضا کیانیان» در نقش برادر «بهبودی» است که به طور ناگهانی و بسیار گنگ وارد قصه می‌شود. متاسفانه نویسنده در این بخش به شدت ضعیف عمل کرده و هیچ اطلاعات مفیدی در رابطه با این شخصیت تازه به مخاطب نمی‌دهد. تنها نکته‌ای که در رابطه با او می‌دانیم این است که این شخصیت به ظاهر آرام با نیت انتقام برادر کشته شده‌ی خود وارد داستان شده است اما با این حال در شخصیت‌پردازی ضعیف او اثری از انتقام‌جویی وجود ندارد.

روابط بین شخصیت‌ها کماکان با همان روند گذشته در جریان است. دیالوگ‌های شعارگونه و عاشقانه میان عشاق قصه هم‌چنان تکرار می‌شوند و حتی در رابطه نه‌چندان عاشقانه و پنهانی «نصرت» و«شربت» نیز با ادبیاتی متفاوت و کوچه بازاری، این کلیشه‌ها وجود دارند.

«مرغ آمین» نماد موفق سریال که در فصل اول به مخاطب ارائه شد و نقش اساسی در شهرت آن داشت در این قسمت دوباره به بیننده یادآوری می‌شود و به نظر می‌رسد سازنده از این نماد برای حفظ هواداران خود استفاده می‌کند.

در بخش بعد شاهد هستیم که قباد دستور به تعویض تمامی لوازم عمارت داده است و تمام آثار برزگ آقا از خانه محو می‌شوند. از این اقدام می‌توان این برداشت را داشت که قباد قصد ندارد ادامه دهنده راه عموی خود با همان سبک و سیاق باشد و تصمیمات جدیدی برای اداره خاندان دیوان سالار دارد که به نظر می‌رسد حضور شهرزاد در گذشته‌ی او در این تصمیمات بی‌تاثیر نیست.

در بخش‌های متعدد این قسمت، میان شخصیت‌های اصلی قصه تقابل‌هایی به‌جود می‌آید که انتظار می‌رود وقوع آن‌ها تاثیری مهم در روند قصه داشته باشد اما متاسفانه حتی این تقابل‌ها نیز سازنده را برای ایجاد تنش و جنجال در داستان وسوسه نکرده است و هم‌چنان ترجیح داده روند آرام و بی‌دغدغه‌ی خود را حفظ کند. تقابل اول، برخورد اتفاقی و غیرمنتظره‌ی شهرزاد و قباد در عمارت دیوان سالار است که انتظار می‌رود این ملاقات جنجال برانگیز باشد اما قباد با برخوردی بسیار آرام و منطقی ماجرا را ختم به خیر می‌کند.‌‌ و در ادامه ملاقات شهرزاد و شیرین است که حاصل اعترافات شهرزاد و طلب بخشش او از شیرین، می‌توانست تغییری جذاب در حال و روز او ایجاد کند اما بی‌نتیجه می‌ماند.

در دقایق پایانی درحالی که مخاطب از بروز حادثه‌ای قابل توجه ناامید شده است، باز هم شخصیتی غریب وارد ماجرا می‌شود. «امیر جعفری» در نقش یک افسر پلیس ظاهر می‌شود اما سازنده این شخصیت را نیز در هاله‌ای از ابهام نگه می‌دارد. هیچ اطلاعاتی در رابطه با این شخصیت جدید ارائه نمی‌شود و مشخص نیست این افسر پلیس از کجا و برای چه وارد این قصه شده است؟ اما همین شخصیت گنگ و غریبه در سکانس پایانی فیلم در کمال ناباوری مرتکب قتل می‌شود! و حتی شخصیت مقتول نیز نامعلوم می‌ماند.

به نظر می‌رسد حسن فتحی هم‌چنان تصمیم دارد این روند آرام و بی‌هیجان را ادامه دهد و تنها توانسته با ایجاد گره‌های جدید در ذهن مخاطب سوالات جدید ایجاد کرده و او را سردرگم کند که ادامه این روند ممکن است باعث ریزش مخاطبان این سریال شود.

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.