سال 2014 پیش از این که حتی این بازی در مراحل ساخت باشد، رایان مککیب میدانست که او و همکارانش در «والیشن» به ایدهای خاص رسیدهاند. این استودیو بهتازگی کار بر روی پروژهی «سینتس رو 4» را به پایان رسانده بود که با واکنش مثبت منتقدین و کاربران روبرو شده بود. توسعهی این بازی به نام «سینتس رو: گات اوت آف هل» به دست استودیوی دیگری در حال ساخت بود اما والیشن به فکر آینده و اولین بازی خود برای نسل جدید کنسولها بود.
زمانی که از گروهی از افراد برای نظرسنجی در مورد ایدهی بازی که در آن زمان تنها متشکل از طراحیها و توضیحات شخصیتها بود نظرسنجی شد، یکی از این افراد در پاسخ به این سؤال که به نظر او این بازی چگونه است پاسخ داد: «مثل جی.آی جو و کبرا مگافایت 2020 است» و این پاسخی بود که مککیب به دنبال آن بود و پس از آن تمرکز این استودیو کاملاً معطوف این بازی شد.
«مامورین میهم» قرار است بهطور کامل از مجموعه بازیهای سینتس رو فاصله بگیرد و شروعی تازه باشد اما مشخص است که استودیو بر همان زیربنایی که به خاطر آن شناخته شده است عمل کرده است. این بازی در سبک تیرانداز سوم شخص دنیای باز است که تمرکز آن بر روی شخصیتهایی است که تا حد ابرقهرمان به حساب آمدن قدرتمند هستند. همچنین این بازی مملو از شوخیهای احمقانه است.
حالت شوخ بازی حتی فقط از طریق دیدن شخصیتهای 12گانه ی آن قابل تشخیص است. مانند «دیزی»، دختری اسکیتسوار که تفنگی عظیم در دست دارد، همواره دشنام میدهند و مینوشد؛ «هالیوود» که ستارهی سینمایی است که مانند جانی کیج در مجموعهی «مورتال کمبت» تبدیل به قهرمان بازیهای اکشن شده است و به همان اندازه هم مغرور است. اگر هم خیلی دلتان برای سینتس رو تنگ شده باشد، میتوانید شخصیت کینگپین را انتخاب کنید که طرفداران آن مجموعه او را به نام «پیرس واشنگتون» میشناسند. قابلیت خاص او در مبارزه گذاشتن ضبطصوتی است که باعث میشود تمامی دشمنان حاضر وادار به رقصیدن شوند.
مککیب گفته است: «اگر کسی نتواند از میان 12 شخصیت ما با یکی از آنها ارتباط برقرار کند متعجب میشوم.» دوران شخصیتهایی که بازیکنان قابلیت شخصیسازی آنها را داشتند به سررسیده است اما به جای آن موارد متعددی در اختیار بازیکنان قرار گرفته که هرکدام سبک بازی و ویژگیهای فردی مختص به خود را دارند. مککیب بر این باور است که تمامی بازیکنان قادر خواهند بود شخصیت موردعلاقهای برای خود پیدا کنند، اگرچه درواقع شما قادر خواهید بود سه شخصیت را با انتخاب کرده و حین بازی بین آنها سوویچ کنید.
به گفتهی مککیب، ایدهی تولید یک بازی شخصیت-محور مانند «مامورین میهم» از جاهای مختلفی آمده است. برای مثال والیشن به نظرهای بازیکنان در دنیای مجازی دربارهی بازی و این که در همایشهای مختلف لباس کدام یک از شخصیتها را به تن کردهاند (کازپلی) توجه کرده است. این استودیو بر اساس این مشاهدات به این نتیجه رسیده بود که به نظر نمیرسد بازیکنان اهمیت زیادی به شخصیت اصلی خلقشده توسط خودشان (که به نام «رئیس» شناخته میشد) بدهند و بیشتر صحنههایی که به اشتراک گذاشته شده بود و همچنین کازپلیهای موجود حول محور شخصیتهای «شاوندی» و «پیرس واشنگتون» میچرخید.
علاوه بر این، والیشن به موفقیت و محبوبیت روزافزون بازیهای قهرمانمحوری مانند «لیگ آف لجندز» و «دوتا 2» نیز توجه کرد. بازیکنان ارتباط موثری با شخصیتهایی که دوست داشتند برقرار میکردند و این باعث میشد تا بیشتر با خود بازی ارتباط برقرار کنند.
نکتهی مشترک این بازیها اما چندنفره بودن آنها بود و این در حالی بود که والیشن به عناوین تکنفره میپرداخت. این استودیو به این مسئله به عنوان یک مزیت نگاه کرد زیرا این قابلیت را شناسایی کرده بود که میتوان از این فضای دستنخوردهی موردعلاقهی بازیکنان استفاده کرد.
مککیب گفته است: «بازی دیگری همانند این بازی در بازار موجود نیست. به نظرم با تکنفره بودن بازی ما خواهیم توانست افرادی را جذب کنیم که به خاطر آنلاین بودن بازیهای دیگر، توانایی ارتباط برقرار کردن با شخصیتها را ندارند.»
علاوه بر تکنفره بودن بازی، «مامورین میهم» به خاطر سابقهای که استودیو در مجموعهی سینتس رو در دنیای باز کسب کرده است، از رقیبان خود متمایز میشود. این بازی در سئول کرهی جنوبی صورت میگیرد که گروهی از قهرمانان بیحدومرز به نام MAYHEM (مخفف ادارهی چندملیتی شکار مغزهای متفکر خبیث) درصدد هستند تا فعالیتهای گروه دیگری را به نام LEGION (مخفف گروه آقایانی با نیت نابودی ملل) را متوقف کنند.
همانطور که از اسم این بازی پیداست، «مامورین میهم» از منابع بسیاری –علیالخصوص کارتونهای اکشن دهه 80- الهام گرفته است. مککیب گفته است: «ما عاشق جی.آی جو و هی-من هستیم. ما تمامی آن کارتونها و برنامهها مانند ای-تیم را دوست داریم. نتیجتاً فرصت را برای خلق چیزی که با آن ارتباط برقرار میکردیم و عمیقاً دوست داشتیم غنیمت شمردیم و حس میکنیم که مخاطبین زیادی برای آن وجود داشته باشند.
چیزی که «مامورین میهم» را به عنوانی موفق تبدیل میکند نه منابع الهام آن هستند و نه شباهتها؛ نه ریشهی بازی در سینتس رو و نه نوستالژی دهه 80ای؛ بلکه این که چگونه تمامی این المانها با یکدیگر ترکیب شدهاند تا یکی از بهترین و قرصترین گیمپلیهای والیشن تاکنون را شکل دهند.
چیزی که از ابتدای این باز توجه را جلب میکند نحوهی کنترل است که حس بسیار خوبی دارد و تغییر بین شخصیتها به خوبی صورت میگیرد. یکی از عناوینی که شاید با این بازی مقایسه بشود مجموعه بازیهای «بوردرلند» است. نوارهای جان دشمنان بزرگاند و هنگامی که به آنها تیراندازی میکنید اعداد روی صفحهنمایش داده میشوند. اما در «مامورین میهم» تمرکز بیشتری بر روی تحرک وجود دارد؛ لذت همین که در محیط چرخ بزنید، با هالیوود با پرشهای سهگانه به نقاط بالاتری بروید و از فاصلهی زیاد به دشمنان شلیک کنید و سپس پایین بپرید و با سوویچ کردن به شخصیت «هاردترک» دشمنان باقیمانده را با یک شلیک نابود کنید.
یکی از جنبههای مهم گیمپلی «تواناییهای میهم» است که قابلیتهای خاص هر کاراکتر است که هنگام میتوانید از آنها استفاده کنید. نواری که نشاندهندهی این تواناییها است هنگامی که مشغول مبارزه باشید پر خواهد شد. تواناییهای میهم با این که همگی شکل خاص و منحصربهفردی دارند، هدفشان یکسان است و آن نابود کردن تعداد زیادی از دشمنان برای راحتتر کردن از بین بردن آنهاست.
به عنوان چند مثال از این قابلیتها میتوان به این موارد اشاره کرد: «فورچون» هواپیمای بدون سرنشینی را احضار میکند که دشمنان را گیج کرده و به شما اجازه میدهد با خیال راحت به نابود کردنشان بپردازید؛ «هالیوود» عینک آفتابیاش را به چشم میگذارد و در اطرافش انفجارهایی صورت میگیرد و «راما»ی تیرانداز تیری خاص پرتاب میکند که تلهای عظیم روی زمین ایجاد میکند. همهی این قابلیتها به شکل زیبایی طراحی شدهاند که قدرتشان را نشان میدهد و با شخصیت هر کاراکتر همخوانی دارند.
علاوه بر داستان اصلی، هر یک از این 12 شخصیت مأموریتهایی فردی دارند که داستان خاص آن شخصیت و این که چگونه وارد MAYHEM شدهاند را روایت میکنند.
اگر نکتهای در مورد این بازی باشد که شاید به آن شک داشته باشیم، همین المانهای داستانی آن است. با این که بازیهای مجموعهی سینتس رو برای داستانهای هوشمندانه و شوخشان شناخته میشدند، بهاستثناء پیرس و شاوندی بقیهی کاراکترها در زمینهی ایجاد رابطهای عمیق و بهیادماندنی عملکرد چندان جالبی نداشتند.
برای مثال یکی از این مأموریتهای فردی برای شخصیت «بردداک» این است که او در تلاش برای کشتن یک جنگجوی نوآموز در محل آموزشش است. طنز موجود در این قسمتها اندکی ساده است و شخصیتها دوستداشتنی به نظر نمیرسند. شاید این مسئله به خاطر این باشد که شعار والیشن در مورد این بازی «بد علیه بدتر» است، چراکه گروه MAYHEM الزاماً شخصیتهای خوبی نیستند و فقط قرار است گروه بسیار بدتری را متوقف کنند.
با توجه به زمان کوتاهی که برای امتحان کردن این بازی در اختیار بود، نمیتوان به طور قطع دراینباره نظر داد که این مسئله در بازی کامل چگونه خواهد بود. این ریسک وجود دارد که شخصیتها عوضی به نظر برسند و این چیزی نیست که بازیکنان از یک بازی قهرمان-محور انتظار داشته باشند، چرا که دنبال شخصیتهایی هستند که بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. از طرفی نیز ممکن است در طول بازی به این موارد علاقه پیدا کنیم و شاید سال بعد مشغول آماده کردن کازپلی «هالیوود» باشیم.
مککیب گفت: «شباهتهایی میان «مامورین میهم» و «سینتس رو» وجود دارد. ما همچنان روی رنگ بنفش تاکید داریم. اما چیزی که برای ما مهم است این است که بدانیم نقاط قوتمان کجاست. ما بازیهای اغراقشدهی دنیای باز با دوز زیادی از طنز میسازیم.»
شاید «مامورین میهم» نام سینتس رو را یدک نکشد که این مسئله باعث شده است که آنطور که بایدوشاید سروصدا نکند، اما تا به اینجای کار به نظر میرسد که حس سینتس رو را داشته باشد. این بازی قرار است تا در تاریخ 24 مرداد برای کنسولهای پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان و همچنین کامپیوترهای خانگی قابلدسترس باشد.