بازیهای رایانهای مدیایی مخصوص خود هستند. اگر در سینما یک روایت را باید «ببینیم»، در تاتر باید یک روایت را «بشنویم» و در کتاب «بخوانیم»، در بازیهای رایانهای باید یک روایت را «انجام دهیم». به همین دلیل است که شخصا به چند دسته بازی خیلی علاقهی خاصی ندارم؛ اول بازیهایی که صرفا گمپلی خالص هستند. غالب عناوین آنلاین و چندنفره از همین دست به شمار میآیند که من شخصا به سراغشان نمیروم. دستهی دوم بازیهایی هستند که صرفا داستان و روایت هستند و همه چیز گیمپلی را فدای داستان خود میکنند. در بین این دو دسته بهترین بازیهای عمر من قرار میگیرند. عناوینی که یک گیمپلی عالی و محشر را ابزار مناسبی برای روایت هرچند اندک خود میکنند. جدیدترین نسخه از مجموعه فارکرای یعنی فارکرای 5 شاید جزو بهترین بازیهای عمرم نباشد، اما مثال مناسبی از کارکرد گیمپلی و روایت داستانی در دل یکدیگر است. در ادامه با نقد بازی فارکرای 5 با گیمنیوز همراه باشید.
فارکرای 5 با یک سکانس هیجانانگیز و قدرتمند شروع میشود. تعدادی مامور ایالتی و فدرال برای دستگیری فردی به نام «جوزف سید» سرکردهی یک فرقهی به اصطلاح تروریستی-مذهبی وارد منطقهای خیالی در ایالت مونتانای امریکا میشوند ولی ناگهان همه چیز بهم میریزد؛ جوزف سید (با لقب پدر) فرار میکند و شما به عنوان یک مامور تازهکار جان سالم به در میبرید و راه قهرمانیتان شروع میشود. همه چیز در ابتدا همینقدر کلیشهای است. مامور تازهکار، فرقهی مذهبی، رهبر دیوانه اما کاریزماتیک و قهرمان امریکایی! با این همه کمکم سورپرایزهای روایت داستان رو میشود. اعضای خانوادهی سید معرفی میشوند که هر کدام یکی از مناطق سهگانهی دنیای عظیم بازی را تحت کنترل گرفتهاند. جان، فیث و جیکوب؛ اینها برادران و خواهر جوزف هستند که باید برای دسترسی به او، آنها را از پیش رو بردارید.
فارکرای 5 معجون در هم تنیدهای از داستان و گیمپلی است. نمیشود این دو را از هم جدا کرد چون هر کدام به تنهایی ناقص و الکن میماند. مسیر قهرمان شدن شما بدون روایت داستان، ملال آور و به دردنخور است و داستان نمیتواند حرف خود را بدون احساس قهرمانی شما از مسیری که گیمپلی برایتان تعریف میکند، بزند. روایت بازی بدون وجود شخصیتهای همراهتان، ناقص است؛ همانطور که این شخصیتها اگر در طول بازی به عنوان کمک همراهتان نباشند، کارکرد درست و موثری در روایت داستانی بازی نخواهند داشت.
فارکرای 5 شما را تا حد ممکن بالا میبرد. در اوج آسمانها قرار میدهد و با هر پیروزی فریاد شادی و سرور برایتان سر خواهد داد. شما را از یک تازهکار به فرمانروای جهان بازی تبدیل میکند. از اوج آسمانها تا زیرزمین و اعماق آبها در ید قدرتتان قرار میگیرد. شما هر لحظه به این باور میرسید که درستترین کار ممکن را به درستترین شیوهی ممکن و برای درستترین هدف ممکن انجام میدهید. این باور تا آخرین لحظات بازی هم رهایتان نمیکند. عین رویای امریکایی! شما همان قهرمان موعود رویای امریکا و هالیوود هستید. همان انسان درستکار و خوش قلبی که خودش را برای نجات جامعه به هر در و دیواری میکوبد. اگر تا پایان بازی این احساس را داشتید، اگر انتخاب نهاییتان باز هم قهرمانبازی بود، شک نکنید که همان احمقی هستید که هالیوود و رویای امریکا از انسان میسازد! فارکرای 5 هجو عمیق و تاثیرگذاری از تمام ارزشهایی است که مدتها هالیوود برایمان پخته بود و این هجو را تا آخرین لحظات بازی به شما نشان نخواهد داد. یک آن به خودتان میآیید و میبینید همه چیز یک بازی مضحک و احمقانه بوده است. همهی آن شادیها و سرمستیهای پیروزی، همهی آن احساس قدرت و حس میهن دوستی و کمک به انسانها در پایان رنگ خود را از دست میدهند و خاکستری میشوند. شما تبدیل به قهرمانی شدهاید که برای ساختن بهشت، جهنم آفریدهاید.
همهی این حرفها اما از طریق گیمپلی به شما گفته میشود. فارکرای 5 نه عنوانی انقلابی در گیمپلی به شمار میرود و نه حتی بهترین در سبک خود است. با این همه کم پیش میآید که خسته کننده و ملالآور شود و این هم به خاطر عطشتان به پیشروی در قدرت و البته داستان بازی است. مهمترین نوآوری بازی، همراهانتان هستند که در هر لحظه میتوانید یکی یا نهایتا با بدست آوردن پرک مناسب، دو تا از آنها را در 95 درصد بازی به همراه داشته باشید. این شخصیتها که در بین آنها چند حیوان هم یافت میشود، علاوه بر اینکه روند بازی را متنوع و البته کمی ساده کردهاند، کارکردهای عمده و موثری در راستای داستانگویی و شخصیت پردازی به فارکرای 5 اضافه کردهاند. شاید مهمترین نقطهی ضعف بازی حذف سیستم کرفتینگ بازی باشد که عملا تعداد زیادی از مکانیسمهای بازی را بیمصرف کرده است.
از نظر بصری فارکرای 5 پر از نوسان است و دلیلش هم تمرکز اصلی سازندگان بر همان معجون گیمپلی-داستان است که جای زیادی برای گرافیک باقی نگذاشته. Hope County بسیار بزرگ است و به سه منطقهی درهای، کوهستانی و رودخانهای تقسیم میشود که البته عملا تفاوت عمدهای از نظر ظاهری و پوشش گیاهی ندارند اما از نظر مطابقت با طبیعت واقعی ایالت مونتانا فوقالعاده عمل میکنند. بازی از نظر بصری در ابعاد بزرگ مثل طراحی هنری کلی و خلق طبیعیت چشمنواز مونتانا عالی عمل میکند اما در جزییات و گرافیک فنی، ضعفهای عمده در خود دارد. بافتهای محیط و اجسام در بسیاری از جاها تاریخ مصرفشان تمام شده است. در طراحی دشمنان به کپی پیست کردن بسنده شده و انمیشنهای شخصیتها در حالتی ابتدایی قرار دارند. با همهی این تفاسیر اما گرافیک مانعی در برابر لذت بردنتان از فارکرای 5 نخواهد بود. مهمترین ضعف کل بازی فقط و فقط صحنههای لودینگ طولانی و پرتعداد بازی است که نه تنها اعصابتان را در بوتهی آزمایش صبر قرار میدهد، که ضربهی مهلک و سنگینی به روایت یکپارچهی بازی وارد میکند.
فارکرای 5 عنوانی ارزشمند و سرگرم کننده است. یک بازی نسبتا کم ادعا که به رغم اشکالات ریز و درشت خود، حرفای خوبی برای گفتن دارد و پر است از لحظات زیبا و به یاد ماندنی. یک گیمپلی جذاب و سرگرمکننده که با روایت و داستان بازی در هم بافته شدهاند و با یک گرافیک بصری و طراحی هنری پرنوسان اما در نهایت قابل تحمل، تجربهای شایسته و خوب را برایتان به ارمغان میآورد. عنوانی که بعد از اتمام آن احساس نمیکنید سرتان کلاه رفته و جیبتان را برای هیچ و پوچ خالی کردهاند.