بررسی فصل اول سریال A Discovery of Witches – آنها زندهاند، در میان ما!
کمتر زمانی پیش میآید که یک سریال تلویزیونی، آن هم از شبکهای انگلیسی بتواند در کمتر از 6 هفته توجه جهانی را اینگونه به خود جلب کند. A Discovery Of Withches نام سریال جدیدی است که شبکهی Sky One شهریور امسال پخش آن را آغاز کرده است و کمی بعد از آن سایتهای دانلود در داخل کشور آن را برای دانلود بر روی خروجی خود قرار دادند. در ادامه با نقد و بررسی فصل اول سریال A Discovery of Witches با گیمنیوز همراه باشید.
همه چیز شاید با این دیالوگ آغازین هر قسمت روشن شود:
«زمانی دنیا پر بود از شگفتی…
اما هماکنون به انسانها تعلق دارد.
موجوداتی مثل ما همگی ناپدید شدند.
شیاطین، خونآشامها و جادوگرها…
جلوی چشم همه پنهان و حتی با هم در جنگ هستند؛
اما همانطور که پدرم میگفت در پایان هر چیزی
یک آغاز جدید وجود دارد.»
داستان A Discovery Of Withches دربارهی ظهور دوبارهی جادوگران و خونآشامها است. آنها دوباره توانستهاند قدرت خود را احیا کنند. دکتر دایانا بیشاپ پروفسور تاریخ دانشگاه آکسفورد در جریان مطالعاتش به نسخهی کتابی از نویسندهای قدیمی به نام اَشمول دست پیدا میکند که سالیان سال است کسی نتوانسته است آن را پیدا کند. این کتاب دربارهی زندگی موجودات پیش از انسان است و عدهای از جادوگران، خونآشامها و شیاطین معتقدند که با این کتاب راز سربهمهر حیات و قدرت خود را باز خواهند یافت. پروفسور بیشاپ که خود نژاد جادوگری دارد با دست یافتن به این کتاب توجه بقیهی موجودات غیرعادی را به خود جلب میکند و در این راه پر پیچ و خم و خطرناک با خونآشامی به نام متیو کلایمونت آشنا میشود که سعی دارد از او در برابر کتاب و دیگران محافظت کند.
با توجه به اقتباسی بودن داستان A Discovery Of Withches ، بخشهای ابتدایی سریال با ریتم بسیار بالایی در جریان است. دیگر از معرفی و شخصیتپردازیهای معمول خبری نیست و داستان جذاب همراه با جلوههای ویژهی بسیار قدرتمند، مخاطب را ناگهان در میانهی سریال میبرد و از آسمان به روی زمین لندن رها میکند. جدال و دیالوگ مابین شخصیتهای مختلف از انواع مختلف موجودات اساس این سریال و موتور محرکهی آن را تشکیل میدهد. مانند دیگر سریال انگلیسی یعنی شرلوک، این سریال نیز سعی دارد همچنانی که از فرهنگ انگلستان به عنوان چیزی متفاوت از فرهنگ آمریکا محافظت کند، مقولههای مدرن را نیز مورد استفاده قرار دهد.
گرچه لوکیشن اصلی سریال در دانشگاه آکسفورد است اما جریان فیلم به گونهای است که سبک زندگی انگلیسی همواره در آن تبلیغ میشود. وفاداری به سنتها و قوانین مخصوص هر موجودی در رابطهای تنگاتنگ با وفاداری به سنت انگلیسی حس میشود. حتی ابراز علائق و صمیمیتها با هیئتی جدیتر و سنگینتر از سریالهای آمریکایی در جریان است و آداب دانی بورژوایی انگلیسی در صحنه صحنهی سریال متجلی است.
اما در ادامه سریال A Discovery Of Withches درگیر همان مشکلی میشود که سریال خاطرات خونآشام شده بود. سریال به خاطر ریتم تند و تم فانتزی و غیرواقعی خود باید برای خرده پیرنگهای خود فکری اساسی بکند. مشکل اساسی اقتباسهای سینمایی بهخصوص آن دسته از اقتباسها که برای سریال استفاده میشود پرداخت داستانهای فرعیِ موازی، اما مرتبط و در راستای داستان اصلی فیلم است. چرا که در یک کتاب تمرکز اصلی بر رفتار یا کنشهای شخصیت اصلی داستان است و یا داستانی مملو از شخصیتها یک روایت منسجم را پیش میبرند اما در سریال یک شخصیت تابوتوان و کشش روایت یک داستان را بهتنهایی ندارد. ضمن اینکه همزمانی چند اتفاق را بهسختی میتوان در یک کتاب نشان داد. اما برای یک سریال اتفاقات موازی یکی از موتورهای پیش برندهی اصلی داستان است.
سریال با پیگیری موقعیت متیو در تاریخ اولین داستان فرعی خود را میسازد. انجمن خونآشامان دیگر داستان فرعی سریال است و سومین آن، شخصیتهای جانبی سریال هستند که بهتدریج به بطن اصلی اضافه میشوند. همهی اینها در کنار هم گرچه ازلحاظ قصهگویی توانستهاند جذابیت عام پیدا کنند اما ازلحاظ پیکربندی هم چنان نمیتوانند ارتباطی ارگانیک و معنیدار با دیگر اجزای سریال برقرار کنند.
در نهایت باید گفت گرچه سریال A Discovery Of Withches نتوانسته پا جای پای دیگر سریالهای پرقدرت شبکههای تلویزیونی اینترنتی مانند Netflix و HBO بگذارد اما به دلیل موفقیت در موقعیت مکانی خاص خود، یعنی بریتانیا و علاوه بر آن نمایش در شبکهای استخواندار همچون Sky توانسته موافقت و همراهی خیل عظیمی از بینندگان آنگلوساکسون را به دست آورد. در عوض بسیاری از بینندگان غیر اروپایی همچون علاقهمندان سریال در کشور ما نمیتوانند رابطهی خوبی با این سریال پر زرق و برق برقرار کنند. چرا که فرهنگ این سریال در ادامهی فرهنگ دانشگاهی آکسفورد-کمبریج، فرهنگ ادبیاتی جین ایر و خواهران برونته و شاعران دربار ویکتوریا و فرهنگ سریالی و تلویزیونی کاملا بریتانیایی که نیای آن به اولین برنامههای BBC میرسد، است.
طرحی از ساختمآنهای قدیمی لندن، همزیسنی مسالمت آمیز عناصر سنتی انگلستان با علوم و فنون نوینی همچون آزمایشگاههای آن چنانی و رفتار همچون بارون و لرد شخصیتهای این سریال، آن را بیشتر شبیه مانیفستی برای معرفی انگلستان به عنوان ابرکشور تاریخ کرده است تا سریالی جذاب و دیدنی برای مخاطبی که علاقهای به این المانهای تصویری ندارد.
من با نظر نویسنده موافقم
سریال اصلا قوی نیست..عشقی ک بین متیو و دایانا شکل گرفته خیلی سطحی و سریع بود و اصلا باورپذیر نبود
داستان کلی فیلم خوبه ولی بنظرم اصلا سریال خوش ساختی نیست
شاید یک فیلم نامه نویس توانا میتونست سریالی جذاب ازین قصه خلق کنه ولی با وجود لوکیشنهای جذاب، سریال قصه پردازی خوبی نداره
به نظر من تا قسمت چهارم که دیدم بسیار جذاب و جالب بود. اگه همین روند رو تا پایان حفظ کنه، دیدنش خالی از لطف نیست. تا اینجای کار دیدنش رو به دوستداران سریال پیشنهاد میکنم.
ب نظرمن از کل صدا وسیمای ایران جذاب تره اگر نویسنده واقعا علاقه ایی نداره ب این سریال و…. بهتره ب کل مردم ایران تعمیم نده نظراتش رو ……