جدیدترین ساخته سیدی پراجکت ترکیبی چشمنواز از چندین سبک بازی است. با نقد و بررسی Thronebreaker: The Witcher Tales در گیمنیوز همراه باشید.
Thronebreaker: The Witcher Tales را اگر زیر ذرهبین بگذارید، مشاهده خواهید کرد که متشکل از مؤلفههایی است که بارها آنها را در بازیهای بزرگ و کوچک دیگر دیدهاید. حق انتخاب بازیکن و پیامدهای آن روی داستان، مبارزات کارتی نوبتی، دوربین ایزومتریک و جمعآوری منابع برای ایجاد نیرو و پایگاه و مواردی از این دست. اما تجربه این بازی با وجود المانهای تکراری، به غایت متفاوت و لذتبخش است؛ چرا که سیدی پراجکت در پیادهسازی همه آنها به جز یک مورد نصفه و نیمه، سنگ تمام گذاشته.
Thronebreaker گوشهای از دنیای ویچر و کتابهای آندری ساپکوفسکی را ارائه میکند که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. داستان بازی طی جنگ دوم امپراطوری نیلفگارد با قلمروهای شمالی جریان دارد؛ جایی که پادشاه اِمیر وار امِریس بار دیگر برای گسترده کردن مرزهای خود به شمال حملهور شده و با ارتش عظیم خود، اول از همه به سراغ قلمرو لیریا و ریویا تحت حاکمیت ملکه میوْ آمده است. ستاپ داستانی بازی بسیار ساده و سر راست است: قلمرویی که در خوشی و آبادانی است، پادشاهی (ملکهای) که به مردم و کشورش اهمیت میدهد و مردم و زیردستانش نیز او را دوست میدارند، تهاجم نیروی قدرتمند بیگانه، توطئه دشمنان و نابودی کشور، تلاش برای بیرون راندن بیگانگان و بازسازی کشور. با این حال پرداخت به کاراکترها و روزمرگیهای یک حاکم چنان ظریف و حسابشده است که این داستان ساده را به برگ برنده بازی تبدیل میکند.
ملکه میو زنی بسیار شجاع، لجباز و وفادار است و برخلاف بسیاری از بازیهای نقشآفرینی که شخصیت اصلی را در قالب یک صفحه سفید در اختیارتان میگذارند تا خودتان او را سر و شکل دهید، شخصیتی که در Thronebreaker کنترل میکنید از قبل دارای تاریخچهای گسترده است و ویژگیهای از پیشتعیینشده خودش را دارد. با این وجود حس همذاتپنداری و همدردی با میو پس از هر اتفاق خوب و بدی که برای وی میافتد چنان زیاد است که انگار بازیکن از بدو تولد در نقش میو قرار داشته است. چنین چیزی به لطف چندین عاملِ تأثیرگذار است: اول از همه، روایت فوق العاده داستان از زبان راوی خوشصدای بازی که توصیفاتش از اتفاقات آنقدر گیرا و جذاب است که احتیاج به گنجاندن کاتسینها و صحنههای سینماتیک را تقریباً از بین برده است. این را در کنار صداگذاری و موسیقی شاهکار بازی که تکتک صداهای ریز اما تأثیرگذار را شامل میشود بگذارید. نویسندگی داستان، شخصیتپردازی کاراکترها و دیالوگهای بینظیر بازی در بالاترین سطح خود قرار دارد تا داستان در Thronebreaker نقطه عطف باشد. با این حال هنوز از مهمترین عنصر موجود در این داستان چیزی نگفتهایم.
برخلاف بسیاری که تصور میکنند گوئنت محور اصلی بازی است، به عقیده نگارنده این حق انتخاب بازیکن است که بیشتر از هر چیزی روی تجربه Thronebreaker اثر میگذارد. دوراهیهای بشدت خاکستری بازی چنان هنرمندانه هستند که انتخاب میان یک عمل و دیگری را به شکنجه بدل میکنند. بازی هیچگاه موضعگیری مشخصی نسبت به یک سناریو ندارد، حتی آنهایی که در ظاهر بسیار بدیهی هستند و تشخیص انتخاب درست در آنها بهنظر کار سادهای میآید. میو برخلاف گرالت یک ویچر نیست که از لحاظ سیاسی و اخلاقی طرف ممتنع ماجرا را بگیرد؛ ارتشی از سربازان و همچنین مشاوران میو که هر کدام دیدگاه مختص خودشان را دارند، همواره منتظر تصمیمهای وی هستند و بدین ترتیب، انتخاب میان چند گزینه برای میو (شما) بسیار سخت و چالشبرانگیز است. نکته دیگری که به نظرم بسیار جالب آمد آن بود که حتی اگر در شرایطی گزینه ظالمانه را انتخاب کنید، توجیهی که میو برای آن بیان میکند چنان منطقی و عقلانی است که حتی ممکن است با خود فکر کنید انتخاب درست از اول همین بوده. چه بسا اینکه بیرحمی شگرف بازی در ارائه پیامدهای انتخابتان، در ادامه بهتان ثابت خواهد کرد که تلاش برای قهرمانبازی و خیر مطلق بودن در بیشتر موارد نتیجهای جز ناامید کردن لشکری که چشمانشان به دهان شماست بههمراه نخواهد داشت؛ تازه ناامید شدن یارانتان حداقل اتفاق ناگواری است که مهربانیهایتان رقم خواهد زد!

دومین جنبه پررنگ Thronebreaker که ستون فقرات گیمپلی را تشکیل میدهد، بازی کارتی گوئنت است. گوئنت در این بازی نسبت به چیزی که در ویچر ۳ و نسخه مولتیپلیر آن دیده بودیم تفاوتهای اندکی دارد؛ از جمله اینکه در برد اصلی برای هر بازیکن، دو ردیف به جای سه ردیف برای قرار دادن کارتها وجود دارد و همچنین بیشتر نبردها فقط یک راند دارند. اساس گوئنت ولی تغییری نکرده؛ کسی که مجموع امتیازات کارتهایش در یک راند بیشتر از رقیب باشد، برنده آن راند خواهد بود. پیادهسازی گوئنت در Thronebreaker بشدت متناقض است. در وهله اول، بازی تقریباً بههیچ وجه مجبورتان نمیکند که در رویاروییهای فراوان خود با هوش مصنوعی استراتژیهای مختلفی را بهکار بگیرید؛ بهطوری که با گذشت مدتی از بازی، ترکیب برنده دستتان میآید و تا آخر بازی بهراحتی همه نبردهای کارتی را خواهید برد.
برای من که پیش از این در هیچکدام از بازیهای سیدی پراجکت بهطور جدی گوئنت را دنبال نکرده بودم، تجربه این بازی کارتی در Thronebreaker فراز و نشیبهای زیادی داشت. بازی بسیاری از جزئیات کوچک اما مهم گوئنت را در بخش آموزشی به شما نمیگوید و به همین سبب اگر ندانید ماجرا از چه قرار است، از افتادن برخی اتفاقات طی نبرد متعجب و حتی عصبانی میشوید. بالانس نبودن دشواری نبردها و عدم احتیاج به تفکر در چیدن دست در کنار این عامل باعث شده تا سیدی پراجکت پتانسیل بالای گوئنت را در بازی هدر دهد. خوشبختانه چند نقطه بسیار مثبت هم در این بخش وجود دارد که اندکی از ضعف آن میکاهد. اول از همه نبردهای پازل بازی است که همگی طراحی بسیار خوبی دارند و وادارتان میکنند حسابی فسفر بسوزانید. یکپارچهسازی گوئنت در بازی و هماهنگ شدن روایت داستان و گیمپلی کارتی به لطف همین پازلها بهدست آمده است. دوم نیز پیادهسازی گرافیکی و حتی صوتی فوق العاده تکتک کارتهای گوئنت است که هر کدام هنگام استفاده، مونولوگ و تکه کلام مختص به خودشان را میگویند و بسیار دوستداشتنی هستند.

زمانی که مشغول گوئنت بازی کردن نیستید، باید در نقشه به دنبال منابع، صندوقها و مینیکوئستها بگردید. همینجاست که گوشهای دیگر از هنر طراحی گرافیک هنری و فنی سیدی پراجکت در بازی به چشم میآید. ۵ فصل بازی در ۵ منطقه با اتمسفرهای متمایز جریان دارد که توجه به جزئیات در آنها تحسینبرانگیز است. سیر داستانی بازی که در اوایل نقد به آن اشاره شد بهشکل ظریفی در هر منطقه بازی نمود پیدا میکند؛ زمانی که میو از قلمرو زیبای لیریا رانده میشود تا با گذشتن از سرزمینهای ویرانشده ادرن (Aedirn) توسط آتش جنگ با نیلفگارد، مناطق سرد و کوهستانی ماهاکام و باتلاقهای ترسناک انگرن، یاران وفادار خود را پیدا کند و بار دیگر به مملکت خود برگردد. نقشههای بازی خود به تنهایی راوی این قوس داستانی هستند.

در پایان نقد و بررسی Thronebreaker: The Witcher Tales باید بگویم که بهعنوان یکی از علاقمندان به دنیای ویچر، Thronebreaker: The Witcher Tales برایم بسیار جذاب و دوستداشتنی بود. ویژگیهای مثبت این بازی از جمله داستان بسیار عالی، تجربه آن را به یک امر ضروری برای دوستداران این مجموعه بدل میکند. با این حال اگر هدفتان فقط آن است که یک بازی کارتی فوق العاده را تجربه کنید، بهتر است به سراغ نسخه چندنفره گوئنت یا عنوانی چون Hearthstone بروید چرا که Thronebreaker بسیار فراتر از گوئنت بوده و اندکی نسبت به آن کملطفی کرده است.