بدون شک عمیقترین انیمیشنی که تاکنون دیدم همین است. Soul از آن دسته آثاری است که به ما یادآوری میکند قدرت انیمیشنها را دستکم نگیریم. با بررسی انیمیشن Soul در گیمنیوز با ما همراه باشید.
انیمیشنها از زمانی که تنها هدفشان رساندن شاهزادهها به یکدیگر بوده و به خلق یک اثر رمانتیک بسنده میکردند، پیشرفت بسیاری کردهاند.
در این مسیر حضور افرادی چون پیت داکتر بیتاثیر نبوده است. احتمالاً با آثار دیگر او، کمپانی هیولاها، Up و Inside Out هم آشنایی دارید. برخلاف بسیاری از کارگردانها آثار پیت هر بار حرف جدیدی برای گفتن داشته است. با اینکه هر یک از انیمیشنهای مذکور قابلیت تبدیل شدن به مجموعه را داشتهاند، اما داکتر همیشه به دنبال خلق چیز جدیدی است و این جاهطلبی او باعث شده تا همیشه مورد تقدیر قرار بگیرد. آخرین اثر او هم از این قاعده مستثنی نیست.
در این انیمیشن هیچ عنصری، هیچ صحنهای و حتی هیچ نت موسیقی اضافی نیستند و همه برای رسیدن به هدف نهایی دست در دست هم دادهاند. البته این بدان معنا نیست که تمام فیلم در اوج به سر میبرد و لحظهای برای نفس کشیدن وجود ندارد. اتفاقاً از آنجایی که با یک انیمیشن طرف هستیم، لحظات کمدی در سراسر داستان با فواصل زمانی مناسب حضور دارند تا فراموش نکنیم میان این همه محتوای سنگین که فیلم ارائه میکند لذت ببریم.

Soul به بهترین و سادهترین شکل ممکن مفاهیمی که هنوز برای بشر ناشناخته و حل نشده است را در داستان گنجانده است.
پیادهسازی مفهوم مرگ و دنیای پیشین (که در دین اسلام به عنوان عالم ذرع شناخته شده است) با دقت و ظرافت هرچه تمامتر بدون درگیر کردن مخاطب به جزئیات بیربط (اعم از مفاهیم فیزیک) انجام شده است.
قرار دادن مفهوم عمیق و شاید ترسناکی مانند مرگ آن هم در انیمیشن ریسک بزرگی است که Soul به خوبی در پیادهسازی آن موفق بوده است. مخاطب ابتدا با شکل سادهشدهی این مفهوم آشنا میشود و پس از آن روی داستان اصلی متمرکز میشود. کار تیم توسعه در این بخش بینقص بوده است.

موسیقی فیلم نیز به اندازه خود تاثیرگذار و در لحظاتی فوقالعاده است. نتهایی که به زیبایی هرچه تمامتر مخاطب را با داستان همراه میکنند و در لحظات مناسب احساسات لازم را به مخاطب القا میکنند. همچنین هدف نهایی فیلم را در ذهن مخاطب طنینانداز میکنند.
از نکات متفاوت دیگری که در این فیلم به چشم میخورد، حضور اقلیتهای نژادی و مذهبی است که به کرات در فیلم دیده میشوند.
به گمان من قرار دادن چنین چیزی در انیمیشن بهترین راه برای تعلیم نسل آینده است. از این طریق میتوان نسل آینده را به گونهای بار آورد که هرگز به انسانی با رنگ پوست یا دین متفاوت از خودش به چشم دیگری نگاه نکند. اگر از بچگی این مسائل در ذهن کودکان عادی جلوه داده شوند قطعاً فردای بهتری در انتظار همگان خواهد بود.
از جزئیات بالای فیلم هم نباید گذشت که به واقعی و ملموستر شدن داستان کمک کردهاند. شخصیتپردازی قوی نیز یکی دیگر از نقاط قوت این انیمیشن است. با هر شخصیت با همان مقداری که نیاز است آشنا میشویم و هر یک حرفی برای گفتن خواهند داشت.

صادقانه بخواهم بگویم Soul هرگز وارد حاشیه نمیشود و همیشه به هدف خود پایبند است.
اگر بخواهم دربارهی هدف نهایی این فیلم صحبت کنم بهتر است گریزی به داستان زیر داشته باشم.
روزی ماهی جوانی به ماهی پیری میرسد و به او میگوید: من قصد دارم جایی را پیدا کنم که به آن اقیانوس میگویند.
ماهی مسنتر میگوید: اقیانوس؟ اقیانوس همان چیزی است که الان داخلش هستی.
ماهی جوانتر میگوید: این؟ اینکه فقط آبه. من دنبال اقیانوس هستم.
میتوان گفت تمام فیلم بر اساس این داستان ساخته شده است. اکثر ما تمام عمر به دنبال هدفی والا و منحصربهفرد هستیم. همین موضوع باعث میشود تا از دنیای اطراف خود غافل شویم و از لحظات زندگی خود لذت نبریم. با دیدن هر مشکلی به خود میگوییم زمانی که به موفقیت بزرگی دست پیدا کنم تمام مشکلاتم حل خواهند شد و به این شیوه زندگی را میگذرانیم. احساس میکنیم پس از رسیدن به هدفمان حس متفاوتی خواهیم داشت و زندگیمان از این رو به آن رو میشود. در نهایت هم از زندگی خود لذت نمیبریم و اگر به گذشته نگاه کنیم احساس میکنیم زندگی بیهدفی داشتهایم.

مشکل اینجاست که ما فراموش کردیم مهمترین هدف زندگی، زندگی کردن است. فراموش کردیم که گاهی باید یک نفس عمیق کشید و از لحظه لذت برد.
اگر بخواهم گریزی به داستان بزنم باید بگویم 22 مصداق زندگی خیلی از ماست. او فکر میکرد برای زندگی کردن باید به دنبال هدفی خاص و منحصربهفرد باشد، اما Soul به ما نشان داد هر کس به شیوهی خود منحصربهفرد است و حتی نگاه کردن به آسمان و لذت بردن از آن هدفی در حد و اندازههای کشف اتم است.
اما Soul اهداف دیگری هم دارد و در نقطهی مقابل به ما یادآوری میکند اگر واقعاً بخواهیم به هدف برسیم و مصمم باشیم و پافشاری کنیم، همهچیز ممکن است حتی بازگشت از مرگ. همچنین به ما گوشزد میکند که باید از هدف لذت ببریم، اما این به معنی وابستگی کل هستی ما به آن نیست. گاهی باید از چیزی جز رسیدن به هدف لذت برد. چیزی مانند نوشیدن یک قهوه داغ در سرمای زمستان.

ولی Soul به همین بسنده نمیکند و عمیقتر میشود.
این انیمیشن از ما میخواهد تا دیدگاهمان به زندگی سطحینگر نباشد. بدین معنا که زندگی پیچیدهتر از آنی است که فکرش را میکنیم و داشتن یک هدف برای کل آن کافی نیست. برداشت دیگر و متفاوتتری که از این اینمیشن داشتم این بود که کمک به دیگران باعث تکامل ما خواهد شد. همانطور که جو با کمک کردن به 22 توانست به معنا و هدف واقعی زندگی پی ببرد.
در آخر چندین سوال ذهن من را درگیر کرد که فکر میکنم ارزش گفتن داشته باشند. در عین حال پاسخ این سوالها برای هر کس متفاوت خواهد بود. این انیمیشن باعث شد تا فکر کنم چند بار در روز از کار دست میکشم تا فقط از حس زندگی لذت ببرم؟ همچنین باعث شد تا فکر کنم اگر امروز بمیرم آیا از زندگیم به اندازه کافی لذت بردم؟
درنهایت ما تنها ذرهای در این جهان هستیم.
عالی بود!