Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

نقد و بررسی فیلم Three Thousand Years of Longing – اثری قابل قبول

در روزگاری که پیشرفت روزافزون علم و فناوری به خاموشی حقایق هزارساله پایان بخشیده و ذهن رویاپرور انسان را به سکوت واداشته است، حرف زدن از افسون افسانه‌ها چه جرئتی می‌خواهد! آن هم برای مردم سرخورده‌ای که دیگر نه شوری در سر و نه آرزویی در دل می‌پرورند. اما هنوز هم می‌توان تصویر رهایی را در آینه‌ی چشم قصه‌ها پیدا کرد. در عمق خیال‌انگیز چشم‌هایی که از دریچه‌ی «روشنی» به تاریخ حسرت آدمیان نگریسته‌اند. بر همین اساس، تازه‌ترین فیلم جرج میلر فیلمی در ستایش تخیل است. همان اکسیر ماندگاری افسانه‌های کهن که قلم کیمیاگران تاریخ را به مشعل فروزان رازها و نیازها بدل کرده است. در نقد و بررسی فیلم Three Thousand Years of Longing (سه هزار سال حسرت) همراه گیم‌نیوز باشید.

زن تنها و میانسالی به نام آلیتیا که متخصص علم روایت شناسی است، به یک همایش ادبی در کشور ترکیه دعوت می‌شود تا درباره‌ی پیدایش حکایات و اسطوره‌های دوران باستان سخنرانی کند. او که عاشق فرهنگ ترکیه شده، به یک مغازه‌ی عتیقه‌فروشی می‌رود و در آن‌جا چشم‌اش به ظرف شیشه‌ای زیبا و ارزشمندی می‌افتد. آلیتیا این ظرف شیشه‌ای را به محل اقامت‌اش در هتلی مجلل می‌برد و بدنه‌ی غبارآلود آن را تمیز می‌کند. ناگهان غول آبی‌رنگی ظاهر می‌شود و از آلیتیا می‌خواهد که سه تا از خواسته‌های قلبی‌اش را به او بگوید. شرط آزادی غول این است که هر سه آرزوی ارباب‌اش را برآورده کند، اما آلیتیا هیچ آرزویی ندارد. غول با هدف کمک به آلیتیا، داستان زندگی خود را برای او تعریف می‌کند که در فلش‌بک‌های متعددی به نمایش درمی‌آیند.

تحرک و ایستایی

به طور کلی، ساختار روایی فیلم به سه بخش مرتبط ولی ناهمسان تقسیم شده است. در بخش اول، شخصیت آلیتیا معرفی می‌شود و فضای داستانی فیلم شکل می‌گیرد. بخش دوم شامل اتفاقاتی است که عمدتا در زمان گذشته رخ می‌دهند و عامل پیوند و اتصال آن‌ها به زمان حال، عنصر تداعی است (مثلا در یکی از گفت‌وگوهای آلیتیا و غول که منجر به یک جدال لفظی می‌شود، آلیتیا می‌گوید: «دوست دارم آرزو کنم که ای کاش همدیگه رو ندیده بودیم» و این حرف وی، غول را به یاد آخرین ارباب‌اش ظفیر می‌اندازد.) و بخش سوم با پایان خاطرات طولانی غول و اظهار عشق آلیتیا به او آغاز می‌شود.

در ادامه ممکن است بخش‌های مهمی از داستان فیلم لوث شوند. اگر این فیلم را تماشا نکرده‌اید، از خواندن ادامه‌ی نقد و بررسی اجتناب کنید.

به نظر می‌رسد که بخش سوم این ساختار روایی برخلاف دو بخش اول است. پس از بازگشت آلیتیا به لندن، روایت فیلم تحرک زیادی پیدا می‌کند و محدود به یک اتاق کوچک و دربسته نمی‌ماند. علاوه بر این، جایگاه آلیتیا از یک شنونده‌ی صرف به فردی کنشگر ارتقا می‌یابد و غول هم با خروج از حریم امن خود به جهانی پا می‌گذارد که قادر به زندگی در آن‌جا نیست. در واقع، اکنون وقت آن رسیده که آلیتیا و غولْ آزمون دشوار عشق را پشت سر بگذارند. آن‌ها از این پس باید به خواسته‌های خودشان پشت کنند و تنها به خیر و صلاح معشوق بیندیشند.

در دام سرنوشت

این‌جاست که زندگی آن‌ها از ایستایی خارج می‌شود و در نهایت به رستگاری می‌انجامد، اما رستگاری در عشق بهایی هم دارد. غول نمی‌تواند به زندگی در جهانی مدرن خو کند و آلیتیا که تازه رنج بی‌پایان تنهایی را به فراموشی سپرده و نور امید را در تاریکی سهمگین عزلت پیدا کرده است، جدایی از غول را تاب نمی‌آورد. اما عشق آتشین آن‌ها محکوم به جدایی است، هم‌چنان که در داستان‌های غول هم هیچ عشقی پایدار نبود. نه دختری که به شاهزاده مصطفی دل بسته بود توانست در این راه پرخطر دوام بیاورد، نه علاقه‌ی سلطان مراد به پیرمرد قصه‌گو سرانجامی خوش داشت و نه اشتیاق غول به ظفیر بر طبع سرکش این زن غلبه کرد.

به جز آنچه تا کنون گفته شد، مفهوم دیگری هم از داستان‌های غول می‌توان برداشت کرد. در همه‌ی این داستان‌ها فرد قدرتمندی وجود دارد که به نحوی اقتدارش را از دست می‌دهد. در داستان ملکه‌ی سبا، غول که نزدیک‌ترین ملازم ملکه بود توسط سلیمان به قعر دریاها تبعید می‌شود. همچنین در داستان‌های بعدی، شاه‌ها و شاهزاده‌ها یک به یک در دام دسیسه‌ها می‌افتند و از پا درمی‌آیند. شاهزاده مصطفی به دست پدرش کشته می‌شود، سلطان مراد به چاه جنون می‌افتد و در سیاهی وهم‌انگیزش جان می‌بازد و ابراهیم (برادر سلطان مراد) بر تختی تکیه می‌زند که او را به سوی ظلمت بی‌انتهای تاریخ خواهد کشاند. انگار هیچ نیرویی جلودار سرنوشت نیست. بالاخره روزی قدرت و کبریای حاکمان به پایان می‌رسد و کسی هم نمی‌تواند مانع از فرارسیدن این آینده‌ی محتوم شود. و این درسی است که با خواندن تاریخ گرفته‌ایم.

جمع‌بندی نقد فیلم Three Thousand Years of Longing

پس از فیلم طوفانی مدمکس: جاده‌ی خشم (که حقیقتا اثر بی‌ارزش و نالایقی بود و دلیل آن همه تعریف و تمجید از این فیلم را هیچ وقت درک نکردم) انتظار نداشتم که فیلم بعدی جرج میلر این‌قدر عمیق و تماشایی باشد. اما سه هزار سال حسرت، فراتر از تصوری بود که درباره‌اش داشتم و می‌توانم بگویم که از تک تک صحنه‌هایش لذت بردم. شاید کمی زود باشد، ولی فکر می‌کنم که اگر این فیلم را یکی از بهترین فیلم‌های امسال بدانیم هرگز اشتباه نکرده‌ایم.

7 نظر برای این مطلب
  1. جعفر می‌گوید

    با شما موافقم ، فیلم قابل توجهی است ، از نظر من فیلم حسرت ۳۰۰۰ ساله بشر را مرور می کند ، اینکه در طول این ۳۰۰۰ سال چقدر تلاش کرد آرام گیرد اما هر بار سرنوشتی پیدا کرد و انروز که بواسطه تکنولوژی تسلطی بی نظیر پیدا کرده همچنان این بشر در حسرت گم شده ای است . فیلم از تنهایی و غریبی نوع بشر حکایت دارد ، بر خلاف شیرینی کلام فیلم ، مغزه تلخی دارد از درد تنهایی بشر و اینکه قادر نیست به آرامش برسد و البته فیلم‌ علاج را بازگشت به رفتار انسانی و عبور از خودیت و عشق به دیگران جستجو می کند

  2. وحید می‌گوید

    با شما موافقم ، فیلم قابل توجهی است ، از نظر من فیلم حسرت ۳۰۰۰ ساله بشر را مرور می کند ، اینکه در طول این ۳۰۰۰ سال چقدر تلاش کرد آرام گیرد اما هر بار سرنوشتی پیدا کرد و انروز که بواسطه تکنولوژی تسلطی بی نظیر پیدا کرده همچنان این بشر در حسرت گم شده ای است . فیلم از تنهایی و غریبی نوع بشر حکایت دارد ، بر خلاف شیرینی کلام فیلم ، مغزه تلخی دارد از درد تنهایی بشر و اینکه قادر نیست به آرامش برسد و البته فیلم‌ علاج را بازگشت به رفتار انسانی و عبور از خودیت و عشق به دیگران جستجو می کند

  3. Zarzar می‌گوید

    من هردو فیلم رو خیلی دوست داشتم هردو در جایگاه خودشون خیلی جذاب و دیدنی اند

    1. محمدحسین امامی می‌گوید

      ممنونم از اینکه نظرتون رو گفتید، به هر حال سلیقه‌ها متفاوته

  4. کتی مداح می‌گوید

    منم از دیدن این فیلم واقعا لذت بردم چون واقعا پر از تفکر بود و در مورد فیلم مد مکس کاملا با شما موافقم چند بار فرستادم میگه تکراری در صورتی که بار اول من اینجا مینویسم

    1. محمدحسین امامی می‌گوید

      ممنونم که مطلب بنده رو مطالعه کردید و عذرخواهی می‌کنم به خاطر مشکلی که برای کامنت شما پیش اومد

  5. کتی مداح می‌گوید

    منم از دیدن این فیلم واقعا لذت بردم چون واقعا پر از تفکر بود و در مورد فیلم مد مکس کاملا با شما موافقمر

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.