سریال Girls شبکه HBO در شش فصل بین سالهای 2012 تا 2017 پخش شد. این سریال 62 قسمتی با بازی خالقش «لنا دونام» (Lena Dunham) در نقش اصلی و تهیهکنندگی او، درباره گروهی از دختران جوان است که میخواهند زندگی مستقلی داشته باشند. اگرچه پخش این سریال به پایان رسیده و مدتها است از آن میگذرد، اما شاید بسیاری از مخاطبان سریالهای تلویزیونی، هنوز آن را تماشا نکردهاند. در سومین قسمت از بخش جدید پایلوت به بررسی قسمت اول سریال Girls و پیشبینی کیفیت کلی آن میپردازیم.
یک توضیح کلی درباره پایلوت: در پایلوت به بررسی اپیزود آغازین هر سریال میپردازیم. بر این اساس و با توجه به پنج معیار اصلی افتتاحیه، شخصیتها، کشمکش، فرم و جذابیت مشخص میکنیم که آیا سریال ارزش ادامه دادن را دارد یا خیر؟
اطلاعات کلی سریال Girls
سریال Girls (دختران) یک کمدی درام آمریکایی است که در شهر نیویورک میگذرد. داستان درباره چهار دختر جوان است که و حول زندگی «هانا» میگذرد. داستان این سریال برگرفته از زندگی شخصی لنا دونام خالق و نویسنده آن است. در حالی که سریال بیشتر به جنبههای عمومی زندگی مستقل چند دختر بیست و چند ساله در یک شهر بزرگ آمریکا میپردازد، به بخشهایی از زندگی شخصی هر کدام از شخصیتهای اصلیاش نیز سرک میکشد.
تعداد فصلها: 6 (تمام شده)
- تعداد اپیزودها: 62
- تاریخ پخش اولین اپیزود: 15 آوریل 2012
- شبکه: HBO
- بازیگران اصلی: لنا دونام، آلیسون ویلیامز، جمایما کِرک، زوسیا ممت، آدام درایور
خلاصه داستان
«هانا» یک دختر جوان و یک نویسنده تازهکار است که پدر و مادرش به او اعلام میکنند دیگر پشتیبانی اقتصادی آنها را نخواهد داشت. او حالا باید به تنهایی از پس مشکلات عمدتا اقتصادی خود برآید. در حالی که به نظر میرسد اوضاع برای او دوستانش در دهه سوم زندگیشان خوب پیش نمیرود، هانا مسیر استقلال خود را با مشکلات فراوانی دنبال میکند.
نگاهی به قسمت اول سریال Girls
در یک نگاه کلی و بدون در نظر گرفتن سابقهی سریال (برنده دو جایزه پرایم تایم امی) و پایان یافتن پخش آن حدودا 5 سال قبل، باید اذعان کرد که قسمت پایلوت سریال دختران یک قسمت مشتاقکننده و کمنظیر است.
در حالی که در این قسمت با یک گفتگوی غیرمنتظره در یک ستینگ کاملا متناسب غافلگیر میشویم، سریال در مدت زمان کوتاهی که در اختیار دارد شخصیتها و خط اصلی داستان را به خوبی شرح میدهد. شرحی که به درستی در حد مقدمه باقی میماند. تکیه بر همین اصل، مخاطب را برای دنبال کردن داستان هانا و دوستانش مشتاق میکند.
افتتاحیه
در حالی که میتوان (و باید) قسمت اول این سریال را (همچون بیشمار سریال دیگر) افتتاحیهای برای (حداقل فصل اول) داستان در نظر گرفت، همین قسمت هم دارای یک افتتاحیه مجذوبکننده است. صحنهای که در آن، هانا در رستوران روبروی پدر و مادرش نشسته و به آنها گوش میدهد.
مهمترین تصمیمِ زندگیِ دوران جوانی هانا را خودش نمیگیرد. پدر و مادرش بعد از تنها دو سال پشتیبانی مالی از او بعد از فارغالتحصیلی از کالج، تصمیم گرفتهاند به این پشتیبانی خاتمه دهند. این تصمیم بزرگ، هانا را وارد یک دورهی بحرانی و مهم از زندگیاش میکند. تلاش او برای یافتن استقلال از همینجا شروع میشود.
شخصیتها
شخصیتهای اصلی سریال که در عمدهی قسمتها حضور دارند زیاد هستند. اما تنها شخصیتهایی که در هر شش فصل حضور دارند، هانا، مارنی، جسا، شوشانا و آدام هستند. همهی این شخصیتها به فراخور میزان اهمیت و حضورشان در ادامهی سریال در قسمت اول معرفی میشوند.
پرداخت شخصیتهای اصلی از همین قسمت اول شروع میشود. جزئیات بیاندازه مهم هستند و به جزئیات کاملا پرداخته شده است. کافی است در زمان کوتاهی که در قسمت اول سریال Girls به هر کدام از شخصیتها (طبیعتا ورای شخصیت هانا) اختصاص داده میشود به جزئیات رفتاری آنها دقت کنید. البته نه فقط در رفتار و گفتار (لهجه و سبک حرف زدن، شیوه جملهبندی و استفاده از ترکیبهای تکرار شونده) بلکه در مدل مو، آرایش، لباس پوشیدن و… نیز به جزئیات دقت شده است.
ویژگیهای ظاهری و رفتاری شخصیتها (کارکتر) در قسمت اول، کاملا بازتابنده شخصیت (پرسونالیتی) آنها است.
کشمکش
کشمکش اصلی که نه فقط شخصیت هانا بلکه همهی شخصیتها را درگیر کرده همان موضوع افتتاحیه سریال است. هانا باید برای زندگی خود بجنگد و برای استقلال مالی و فکری تلاش کند. او باید از امروز روی پای خودش بایستد و البته در این مسیر تنها نیست بلکه دوستانش هستند تا به او کمک کنند. (یا جلوی او را بگیرند!)
البته در خلال گفتگوهای بین شخصیتها متوجه میشویم که هر یک از آنها نیز درگیری و کشمکشهای خاص خود را دارند. ظاهرا زندگی هیچیک از شخصیتهای سریال قرار نیست نادیده گرفته شود و به هر کدام پرداخته خواهد شد. عاملی که جذابیت سریال را افزایش میدهد.
فرم
آنچه از فرم در قسمت اول سریال Girls دستگیرمان میشود، اندک است. اما حداقل سبک فیلمبرداری، نورپردازی و ترکیببندی مشخص میکند که کارگردان عمدتا قرار است روایتگر باشد. حداقل در این قسمت، هیچ تصویرِ حامل بارِ مفهومی خاصی دیده نمیشود. نه قابی که منظور خاصی داشته باشد بسته میشود و نه انتقالی که توجه خاصی را جلب کند دیده.
سکانسهای داخلی عمدتا در فضاهای تنگ و کوچک میگذرند. این میتواند نشان دهنده فشارهایی باشد که شخصیتها در حال تحملشان هستند. سکانسهای خارجی در هیاهو و شلوغی شهر فیلمبرداری شدهاند. فضاسازی به وضوح بر ازدحام جمعیت و شلوغی بیاندازهی شهر تاکید میکند. هانا به عنوان یک دختر جوان بیتجربه و بیپول در میان این ازدحام، مثل تک درختی در میانهی طوفان شخصیتپردازی میشود.
جذابیت
در کنار جذابیتهای شخصیتها و داستان، بازیگران مهرههای کلیدی جذابیت سریال هستند. البته این اثر شبکه اچبیاُ از پرداختن به جذابیتهای جنسی و زیباییهای فردی هم فروگذار نمیکند و دنبالهروی دیگر آثار همردهاش است. با این حال، دید واقعگرایانه و رئالیستی سریال مانع از به وجود آمدن صحنههای مجذوبکنندهی رمانتیک مثل سریال «یوفوریا» میشود.
حداقل در قسمت اول، جذابیتِ ایجاد شده را بیشتر مدیون داستان و سوالِ بزرگِ «هانا چگونه گلیم خود را از آب میکشد؟» هستیم. اگرچه این تنها بخش جذاب سریال نیست و بازیگران نیز در ایجاد جذابیت موفق عمل کردهاند.
رغبت ادامه
در مجموع با پایان یافتن قسمت اول سریال Girls همهی زمینهها برای تماشای ادامه فراهم است. داستان دارای عناصر همدلانه و شخصیتهای کنجکاویبرانگیزی است که هر یک به تنهایی میتوانند دلیل خوبی برای تماشای ادامه باشند.
میزان رضایت پایلوت
قسمت اول سریال Girls با 90 درصد میزان رضایت از پایلوت نمره قبولی میگیرد. تماشای این سریال به عمده جوانانی که در تلاش برای کسب استقلال و در معرض تصمیم گیریهای فردی و اجتماعی مهم زندگیشان هستند به ویژه دختران توصیه میشود.