Misbehaviour (2020)
اگرچه فیلم Misbehaviour چندین بار در دام صدور بیانیه و خواندن مانیفست میافتد، پس از عبور از مقدمه، موفق میشود یک داستان تاریخی دراماتیزه شده را روایت کند. البته ماجرا، به خودی خود و به قدر کافی عناصر درام دربر داشته است.
حملهای مسالمت آمیز و تاریخساز در جهانی مردسالار که آغازی بر پایان سلطهی مردان در جامعه میشود. در حالی که حالا بیش از پنجاه سال از آن روزها میگذرد، در سالگرد پنجاه سالگی آن اتفاق تاریخی، فیلم Misbehaviour با بازی «کیرا نایتلی»، «جسی باکلی»، «گوگو امباتا-را» و «گرگ کینیر» بر اساس آن ساخته و اکران شد.
فیلم Misbehaviour محصول سال 2020 بریتانیا برداشتی ساده از یک واقعه مهم تاریخی است. در سال 1970 در لندن، جنبش آزادیبخش زنان تصمیم میگیرد صدای خود را به گوش جهان برساند. اعضای این گروه، برای عملی کردن تصمیم خود به مسابقه انتخابِ «بانوی جهان» (Miss World) حمله میکنند.
حملهای مسالمت آمیز و تاریخساز در جهانی مردسالار که آغازی بر پایان سلطهی مردان در جامعه میشود. در حالی که حالا بیش از پنجاه سال از آن روزها میگذرد، در سالگرد پنجاه سالگی آن اتفاق تاریخی، فیلم Misbehaviour با بازی «کیرا نایتلی»، «جسی باکلی»، «گوگو امباتا-را» و «گرگ کینیر» بر اساس آن ساخته و اکران شد.
تماشای این فیلم به کارگردانی «فلیپا لوتروپ» و نویسندگی «ربکا فراین» و «گبی چیاپه» به ورق زدن کتابی تاریخی با نقاشیها و عکسهای جذاب و رنگارنگ میماند.
اگرچه فیلم Misbehaviour چندین بار در دام صدور بیانیه و خواندن مانیفست میافتد، پس از عبور از مقدمه، موفق میشود یک داستان تاریخی دراماتیزه شده را روایت کند. البته ماجرا، به خودی خود و به قدر کافی عناصر درام دربر داشته است.
وقتی میشنویم که در روزگاری نه چندان دور، عدهای از زنان تصمیم میگیرند با تمام توان برای رسیدن به حقوق برابر قدمی بردارند متعجب میشویم. گاهی انسان برخی از حقوقی که دارد را بدیهی تلقی میکند. در حالی که پشت هر یک از این حقوق ممکن است یک عمر تلاش و مبارزه جریان داشته باشد. یکی از خدمات سینما به جامعه، به تصویر کشیدن این مبارزات است.
داستان درباره «سالی الکساندر»، «جو رابینسون» و دیگر دوستانشان در جریان حرکت انقلابی جنبش آزادی بخش زنان است. در ابتدای فیلم مانیفست آزادی خواهی و مبارزه با «تبعیض جنسیتی» (Sexism) قرائت میشود و پس از پرداخت شخصیتها، موتور داستان روشن میشود. همزمان با اوجگیری فعالیتهای این گروه، مسابقه انتخاب بانوی جهان قرار است در لندن برگزار شود.
پس از اینکه اعضای این گروه رسما اعلام میکنند قصد دارند در روز برگزاری مسابقه (که به صورت زنده از تلویزیون و رادیو پخش میشود) تجمعی اعتراضی برگزار کنند، توجه رسانهها (به ویژه تلویزیون) به آنها جلب میشود. سالی که نقش مهمی در قرار گرفتن جنبش در کانون توجهات داشته، به عنوان سخنگوی گروه به تلویزیون میرود. او در تلویزیون مسابقه انتخاب زیباترین زن جهان را با «بازار گوسفند» مقایسه میکند. مقایسهای که در ذهن مخاطب و البته «جنیفر هوستن» برنده نهایی این مسابقه باقی میماند.
بعد از فیلم Miss Congeniality (با بازی ساندرا بولاک) که یک مسابقه زیباترین زن آمریکا را دستمایه یک داستان طنز پلیسی قرار داده بود، Misbehaviour نمونهی موفق دیگری در استفاده از این مضمون محسوب میشود.
تفاوت دو نگاه البته واضح است. اگرچه فیلم پنجاه سال قبلتر را روایت میکند، در عمل بسیار مترقیتر از مثال دیگر است. این نه تنها نشان میدهد که سینما در سالهای اخیر چقدر تغییر کرده، بلکه نشانگر آن است که مخاطب سینما نیز در این حدود 20 سال چه قدر رشد داشته است. معنای خاص «سینما» هر چند سال یکبار دستخوش تغییر میشود. پس از جنبش «من هم» یک بار دیگر تعاریف تغییر کردند. فیلم Bombshell با محوریت شخصیت «روپرت مرداک» گواهی بر این تغییر است. میتوان ادعا کرد که تنها در چنین شرایط اجتماعی، فیلمی مثل Misbehaviour ممکن است ساخته شود و مورد استقبال قرار بگیرد. اگرچه از نظر تکنیکی، شاید نسبت به آنچه باید باشد ضعیفتر است.
با نشانههای زیادی میتوان استنباط کرد که ظرفیت تغییر در جامعه 1970 لندن وجود داشته است. استقبال تعداد زیادی از زنان جوان از گروه آزادی بخش، مکالمهی سالی و مادرش درباره حقوق برابر با مردان و همچنین استقبال شرکتکنندگان در مسابقه زیباترین زن جهان، نشان میدهند که جامعه در آن زمان مترصد یک تغییر بزرگ بوده و تلاشهای این جنبش ترقیخواه، آتشِ این تغییر را شعلهور کرده است.
تماشای این فیلم امروز بسیار اهمیت دارد. چون وقتی نشان میدهد که سینما از پنجاه سال پیش تا کنون درباره چنین رویداد پراهمیتی حرفی نداشته، در واقع نشان میدهد که سینما هم به عنوان یک صنعت/هنر مردسالارانه، نه تنها درگیر قواعدی بوده که «باب هوپ» را به یک ستارهی بزرگ تبدیل کردهاند، بلکه مروج و مشوق اصلی آنها هم بوده است. ساخت این فیلم و فیلمهای مشابه آن از سال 2016 به بعد نشان میدهد که سینما، پشت سر جامعه در حال تغییر و تحول است. آثار پیشرو و مترقی همواره وجود داشتهاند، اما ورود داستانهایی با چنین مضامینی به بدنهی سینما و ساخت فیلمهای عامهپسند با حضور ستارگانی چون نایتلی اگرچه دیرهنگام، نشان میدهد سینماگران تصمیم گرفتهاند به عنوان عضو مهمی از جامعه، دین خود را به جنبش زنان ادا کنند.
تردیدی نیست که این فیلم ضعفهای بسیاری دارد. ولی مهم است که این ضعفها را تا حد امکان نادیده بگیریم و از آنها در جهت مرور تاریخ و انتقال پیام عبور کنیم. فراموش نکنیم که فریادِ زنان، فریادی رسا و بسیار قدرتمند است که هر چه در مقابل آن ایستادگی کند را با خود خواهد برد.
به امید آزادی.