جانگو و زورو، دو نام با تفاوت‌های بسیار. یکی اسلحه را یار خود برگزیده و دیگری شمشیر را. یکی قانون را به دست خود اجرا می‌کند و دیگری عدالت را برقرار. یکی برای جایزه و دیگری برای مردم. این دو نام تفاوت‌های بسیاری دارند اما بگذارید سنت‌های بیخود را کنار بگذرایم و کمی ساختار شکن باشیم. “کوئینتین تارانتینو” یا جناب “خاص” سینما این بار قلمش را در صنعت کامیک برده است تا داستانی جدید و متفاوت را بنویسد. داستانی مشترک بین “جانگوی آزاد شده” و “زورو”!
این کامیک توسط شرکت “دینامیت” که ناشر کمیک‌های دیگری نیز هست تا قسمت شماره دو منتشر شده و روایت کننده‌ی ملاقات غیر منتظره‌ی “جانگو” و “دون دیه گو دلاوگا” یا همان “زورو” است.
همانطور که گفته شد تارانتینو سوژه‌ی بسیار جالبی برای روایت کردن دارد و منطق کلی خود را پیروی می‌کند. اما چیزی که مورد قیاس در این کامیک قرار می‌گیرد تفاوت‌های فکری و یا به قول معروف “طرز فکر” این دو نفر است. جانگو متعلق به خویش است و عمری دراز شلاق بردگی خورد و حالا پس از مرگ “دکتر کینگ شولتز” برای خود هفت تیر کش قهاری شده و جایزه بگیری می‌کند. از طرفی دیگر دیه گو دلاوگا پا به سن گذاشته و دیگر آن خامی گذشته‌ی خود را ندارد.
ملاقات این دو بسیار جالب است. جانگو اسبش به هلاکت افتاده و در راه به کالسکه دون دلاوگا برخورد می‌کند و تقاضا می‌کند با آن‌ها همراه شود. همین اتفاق موجب آشنایی دو نسل متفاوت می‌شود. جانگو در واقع نماد قهرمان‌ها و سینمای امروزی یا بهتر است بگویم “ضد قهرمان”های امروزی است . کسانی که رحمی ندارند و همیشه به دنبال هدف خویش می‌روند و نقش آدمی که همیشه در آخر پیروز می‌شود را ندارد. اما از آن سو دلاوگا نماد قهرمان‌های گذشته و سینمای صامت است. کسانی که در آخر پرنسس خود را نجات می‌دهند، شخصیت بد داستان را می‌کشند یا دستگیر می‌کنند و در میان مردم نمادی از امید است. کلیشه و ضد کلیشه در کنار همند.
شما هم اکنون می‌توانید دو قسمت این کمیک را که منتشر شده است را از گیم نیوز دانلود کنید:
قسمت اول
قسمت دوم
برای دانلود از آپلودر مخصوص کمیک قسمت‌های زرد رنگ عکس زیر را کلیک کنید و سپس کمیک را save as کنید و از خواندن آن لذت ببرید.
