دنیای انیمیشن از آنچیزی که در معمول فکر میکنیم بسیار گستردهتر و پر پیچ و خمتر است و باید بیشتر از این چیزی که هست آن را جدی بگیریم. انیمیشنها به ساختههای دیزنی و پیکسار و دریمورکز و استودیوهای نامدار دیگر ختم نمیشوند و کارتونها دنیای بسیار عمیقی دارند. دیدن انیمیشنهای کوتاهِ خوشساخت و عمیق حتما وقت خیلی کمتری از شما میگیرد اما مفاهیم بسیار بیشتری را میتواند منتقل کند و لذت مشابه را هم به ارمغان بیاورد. پس بد نیست که حداقل هر دو هفته یک مرتبه به سراغ انیمیشنهای کوتاهِ خوشساخت و تاثیرگذار برویم و یک بار در این چشمه شنا کنیم.
در مجموعه مطالب «کوتاه ببینیم» گیمنیوز قصدمان دقیقا همین است. آشنایی با بهترین آثار انیمیشن کوتاه جهان که شمارشان هم کم نیست و امیدواریم که در درازمدت یک مجموعهی معتبر و قدرتمند از انیشمنهای کوتاه فوقالعاده را به مخاطبین معرفی کرده باشیم. در قسمت پنجم به سراغ انیمیشن کوتاه Le Papillon رفتهایم که علیرغم اسم فرانسوی، داستان و قهرمانی شرقی دارد.
نوشتن زیاد در مورد انیمیشنهای کوتاه، مخصوصا این انیمیشن کار چندان درستی نیست، قطعا انیمیشن کوتاه Le Papillon با مطلقا هیچ دیالوگ و صحبت اضافهای که میتواند نشانگر تکامل فرمی این فیلم کوتاه آبدیده و زیبا باشد، نیازی هم به نوشتن زیادی ندارد. تنها به نکاتی در مورد داستان این انیمیشن باید بسنده کرد.
انیمیشن خوشساخت Le Papillon سوالاتی را به ذهن مخاطب متبادر میکند. با اینکه شمایل انیمیشن ما را به شرق دور و ژاپن میبرد، و این باور که «جاودانگی در گرو نام نیک» است داستان حقیقتا یک باور کاملا غربی و اروپایی را بازگو میکند. هستهی اصلی داستان پیرامون این باور انگلوساکسون شکل میگیرد که یکی از راههای جاودانگی «قهرمان» بودن است. آیا، ارتباطی میان سبک بصری خارقالعاده، استفاده از شخصیت و ستینگ ژاپنی با این باور غربی وجود دارد؟ آیا سازندهی این انیمیشن در تلاش است پیام خاصی را به مخاطب خود، به ما بینندهی دقیق این انیمیشن برساند؟ مگر نه اینکه فیلم و فیلمساز در یک جهت رفتار میکنند؟ با در نظر گرفتن همهی جوانب موجود در این فیلم کوتاه انیمیشنی میشود به چند تا از این سوالات پاسخ داد.
داستان در مورد مردی است که به واسطهی تلاش همسرش جاودانگی را به دست میآورد. انیمیشن پروانه شاید ناخنکی هوشمندانه به موضوع اثر پروانهای بزند. از آنجایی که تماشای این فیلم کوتاه وقت زیادی را نمیگیرد، میشود بارها آن را تماشا کرد و با دقت در جزئیات آن، به جواب این سوالات رسید. و وقتی که کارگردانی اثر آنقدر دقیق و با ظرافت است، فیلم هیچ سوالی را قطعا بی پاسخ نخواهد گذاشت. در صحنهای که شمشیر قهرمان را همسرش بعد از مشقت فراوان در جای خود میگذارد و در همان آن شمشیر در قلاف خود بسته به کمر قهرمان ظاهر میشود، زاویهی طراحی شده بسیار کلیدی و مهم است. هر دو قهرمان فیلم، یعنی زن و مرد با هم در یک قاب قرار گرفتهاند، یکی زنده و یکی مرده، عمل یکی نتیجهی عمل دیگری را کامل میکند. در کمتر از چهار دقیقه زنجیرهای تصویر میشود بی بدیل، بی نقص و بسیار موفق.
نظرات خود در مورد این انیمیشن زیبا را با ما در میان بگذارید.