Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

جشنواره فیلم فجر: نقد فیلم دارکوب – جنگل شعله‌ور

بهروز شعیبی از همان دست فیلم‌سازانی است که در امتداد شکل‌گیری سینمای ظاهرساز اجتماعی، با پرداختن به موضوعات سیاسی اجتماعی خود را به عنوان یک کارگردان هشیار مطرح کرده است. شعیبی در فیلم جدید خود با نگاه دیگری به اعتیاد پرداخته است. اگرچه فیلم «دارکوب» تصویری از وضعیت اجتماعی قشر حساس زنان معتاد به دست می‌دهد، اما نگاهی ضد اجتماع و حکومتی به موضوع دارد و با وجود این‌که مثل همیشه قصه دارد و سعی می‌کند در لفافه‌ی روایت داستانی، به موضوع اصلی مورد طرحش دست یابد، هرگز کارکرد سینمایی پیدا نمی‌کند و در بازنمایی امر واقع ابدا موفق نیست. در ادامه با نقد فیلم دارکوب با گیم‌نیوز همراه باشید.

طرح مسئله در فیلم شعیبی به خوبی صورت می‌گیرد. قصه مبهم آغاز می‌شود و زمانی که مخاطب را با خود همراه می‌کند با دادن سرنخ به او رفته رفته موضوع مورد بحث خود را لو می‌دهد. داستان، به تدریج واضح می‌شود و در همین حین پرداخت شخصیت‌ها آغاز می‌شود و شکل می‌گیرد. رفتار فیلمنامه به مثابه یک بیانیه در همین حین حرکتی موازی با داستان را آغاز می‌کند. شخصیت‌های «معتاد» فیلم همه در خدمت این نگاه کوته‌فکرانه به معضل اعتیاد هستند. در فیلم شعیبی هیچ پرداخت آسیب‌شناسانه‌ای نسبت به اعتیاد، فقر، بچه‌فروشی و کاسبی مواد در محیطی که فیلم در نقطه‌ی آغازین تصویر می‌کند وجود ندارد. اعتیاد، به زعم فیلمساز مشکل خودِ آدم‌ها است. نه مشکل اجتماع است و نه کسی مقصر است. فیلم دارکوب مدام اصرار می‌کند که معتاد شدن «انتخاب خود فرد» است و به همین سادگی موضع رسمی در قبال این موضوع اتخاذ می‌کند. سینما در خدمت پروپاگاندا.

نقد فیلم دارکوب

قصه‌ی فیلم دارکوب برای شکل‌گیری از یک زن معتاد استفاده می‌کند و در همین حد به اعتیاد می‌پردازد. این قصه به حضور چنین شخصیتی احتیاج دارد و او را به خوبی خلق می‌کند. شخصیت «مهسا» و محیط و آدم‌های مختلف اطراف او که به اندازه‌ی کافی ساخته و پرداخته شده‌اند، می‌تواند به عنوان مرکز ثقل داستان فیلم همه چیز را در خدمت روایت به کنترل خود در آورد. فیلم دارکوب از فرع به سمت اصل شروع به پیشروی می‌کند و این تکنیک روایی را به خوبی پیاده سازی می‌کند. موضوع اصلی فیلم دارکوب رفته رفته به «مادری» دگردیسی می‌کند و از نیمه به بعد حق مادر بودن و مبارزه برای آن از سوی «نیلوفر» (با بازی مهناز افشار) پیگیری اصلی ماجرا را شکل می‌دهد.

داستان فیلم را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد. بخش اول فیلم بیشتر به معرفی شخصیت‌ها و زمینه‌سازی برای شروع داستان اصلی می‌پردازد و بخش دوم به دنبال موضوع مادری به یک ژانر دیگر نقل مکان می‌کند. بخش ابتدایی فیلم محکم و استوار است و تاثیرگذار ادامه پیدا می‌کند. حضور نامبارک مهسا در زندگی «روزبه» (با بازی امین حیایی) و به هم‌ریختگی ناشی از آن، دردسرهایی که به صورت رفت و برگشتی در قصه برای خانواده‌ی جدید روزبه ایجاد می‌شوند، آشفتگی دل‌پذیری را در قصه و فیلم به وجود می‌آورد. آشفتگی به عنصر اصلی فیلمنامه تبدیل می‌شود و بعد از مدتی تکاپو برای مبارزه با این عنصر نامطلوب به دغدغه‌ی اصلی تماشاگر و شخصیت‌های طرف سالم ماجرا مبدل می‌گردد. بعد از این‌که فیلم این چالش را به خوبی معرفی می‌کند، دست به گره‌گشایی می‌زند و در پس این گره گشایی، زمانی که تماشاگر هم از راز اصلی قصه باخبر می‌شود (تقریبا همزمان با ورود شخصیت «مازیار» (با بازی هادی حجازی فر) به فیلم) زمینه برای شک کردن در این‌که طرف سالم ماجرا واقعا کدام است ایجاد می‌شود. فیلم با این‌که در اندک دقایقی این شک را در مخاطب به وجود می‌آورد،‌ فرصت دارد تا با پرداختی بیشتر به خاطره‌ای متعلق به شش سال پیش، به دنبال مقصر اصلی این تباهی به وجود آمده بگردد. فرصتی که از دست می‌رود و در پایان هم به آن پرداخته نمی‌شود. فیلم‌ساز در یک سکانس به این واقعه فلش‌بک می‌زند تا راوی بی‌طرف این قصه باشد، اما تکلیف را نامعلوم می‌گذارد. بالاخره معلوم نمی‌شود که «روزبه» به دنبال مهسا و دخترش آمده، کجا رفته، به چه قصدی رفته و به چه قصدی برگشته است؟

نقد فیلم دارکوب

اگر ورود «مهسا» به زندگی سر و سامان گرفته‌ی روزبه و نیلوفر، به مثابه ورود اعتیاد به جامعه‌ی ما در نظر گرفته شود، این که فیلمساز تکلیف تقصیر روزبه در جریان جاده‌ی برف‌گرفته را مشخص نمی‌کند، چندان تعجب‌برانگیز نیست. فیلم به سرعت وارد فاز بعدی می‌شود. حلقه‌ی اتصال دو بخش متفاوت فیلمنامه سکانسی است که نیلوفر به دنبال مهسا به پارک می‌رود و با واقعیت جامعه‌ی او از نزدیک مواجه می‌شود. سکانسی که هیچ محلی از اعراب در فیلم ندارد و الزامی برای به وجود آمدن آن یافت نمی‌شود. در این سکانس است که شعیبی تصاویری تبلیغاتی علیه اعتیاد به دست می‌دهد و به نوعی پروپاگاندای خود را تکمیل می‌کند. مخاطب این سکانس همه‌ی ما نیستیم. جامعه نیست. مسئولین جامعه نیستند. مخاطب این سکانس همه‌ی آن کسانی هستند که در قاب بهروز شعیبی گرفتار شده‌اند!

جشنواره فیلم فجر
1 از 42

فیلم دارکوب در ادامه با تکیه بر آن‌چه در ابتدا بنا کرده است، به پیشواز حل مسئله‌ی نهایی خود می‌رود. مسئله‌ای که در دام ساده‌سازی گرفتار می‌شود و قضیه آن‌چنان اتفاقی حل می‌شود که مخاطب هرگز موفق نمی‌شود ارتباطی با این بخش از داستان برقرار کند. احساساتی که در پایان فیلم قلقلک داده می‌شوند به واسطه‌ی روند قصه، جزئیات فیلمنامه و کارگردانی درست شعیبی نیست، بلکه به دلیل فضای حاکم بر درامی است که بیش از هر چیز به واسطه‌ی بازی مهناز افشار به وجود آمده است.

نقد فیلم دارکوب

سارا بهرامی که برای بازی در این نقش امسال نامزد دریافت جایزه‌ی بهترین بازیگر نقش اول زن هم شده است، بازی قابل قبولی از خود ارائه داده، اما لحن خوبی برای این بازی انتخاب نکرده است. گرچه این تغییر لحن می‌تواند به عنوان نکته‌ی اصل بازی سارا بهرامی شناخته شود، کمکی در شکل‌گیری شخصیت او نکرده بلکه در دقایق ابتدایی تماشاگر را آزار می‌دهد. گریم سارا بهرامی بزرگ‌ترین خیانت را به استعداد بازیگری او کرده و شخصیت مهسا را بیشتر از این‌که به معتاد تبدیل کند به زامبی شبیه کرده است. [سکانس ورود او به پارک بازی کودکان و فیگوری که دارد را به یاد آورید تا زامبی تداعی شود.]

فیلم دارکوب فیلم خوبی نیست. این‌که این فیلم در بسیاری از بخش‌های اصلی نامزد دریافت جایزه شده است، اما نه به معمایی شبیه است نه غافل‌گیری، بلکه بسیار بدیهی است. سینمای ایران به این انتخاب‌ها عادت دارد و شعیبی‌ها و مهدویان‌ها بعدها روی اصلی فیلمسازی خودشان را نشان می‌دهند. فیلم دارکوب نه اجتماعی است و نه فیلم خوب و سینمای صادقی است که بخواهد در تاریخ سینمای ایران بماند، بلکه به سرعت محو خواهد شد و همان‌جایی می‌رود که سیانور رفت.

نقد فیلم دارکوب را خواندید. اگر در مورد این مطلب نظری دارید حتما با ما در میان بگذارید. همچنین اگر در روزهای جشنواره موفق به تماشای این فیلم شده‌اید می‌توانید در بخش دیدگاه‌ها نظر خود را به ما و مخاطبین گیم‌نیوز منتقل کنید.

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.