Red Dead Redemption 2، مگاتن محبوب راکاستار، موردانتظارترین و بزرگترین بازی نسل است و میخواهد مثل هر بازی دیگری از این سازنده، استانداردهای ساختن یک بازی اپن ورلد را تا زمان نسخهی بعدیاش جابهجا کند. بعد از گذشت ۸ سال، نسخهی دوم Red Dead Redemption همین هفته عرضه میشود و انتظارات از آن در بالاترین سطح است. اگر بخواهیم خودمان را برای تجربهی این بازی آماده کنیم، فقط باید آمادگی دیدن جزییات بینظیر و سرسامآور را داشته باشیم.
تاکنون راکاستار اطلاعات زیادی از بازی منتشر کرده که بیشتر آنها در مورد همین جزییاتی است که همه منتظر دیدن آن در غرب وحشی هستند. میدانیم که این نسخه پیشدرآمدی برای بازی Red Dead Redemption است که سال ۲۰۱۰ برای کنسولهای نسل هفتم عرضه شد؛ پس قرار نیست هستهی اصلی تشکیلدهندهی بازی تغییر خاصی بکند. Red Dead Redemption 2 اینبار با بلوغ بیشتر راکاستار در قصهگویی و خلق دنیاهای باورپذیر، بهعلاوهی پیشرفت تکنولوژی در نسل هشتم، قرار است باورپذیرترین تجربهای باشد که یک انسان از غرب وحشی را ارائه کند. حقیقت این است که ما نمیتوانیم در زمان سفر کنیم، پس تنها راهی که میتوان یک آزادمرد و عضوی از یک گروه تبهکاری شد، بازی کردن Red Dead Redemption 2 است!
داستان این نسخه ۱۲ سال قبل از تراژدی جان مارستون اتفاق میافتد. سال ۱۸۹۹، جایی که گنگ داچ ون در لینده، با ستمگرانی که با اسم تمدن به مردم ظلم میکنند، مبارزه میکند. شخصیتهای آشنایی مثل مرد اصلی نسخهی قبل، جان مارستون و دوستانش مثل بیل ویلیامسون، یا همسر و فرزندش ابیگیل و جک هم در این نسخه حاضر هستند. اما اینبار، شخصیت اصلی بازی یکی از افراد مورد اعتماد داچ و البته از اعضای کلیدی گنگ اوست. «آرتور مورگان» یک هفتتیرکش ترسناک و دستراست داچ برای رهبری گنگ، بازیکن را با زندگی یک خلافکار و تحتتعقیب که دائم درحال خدمت به مردمش یا جنگیدن با سربازان قانون و بقیهی خلافکاران است، آشنا میکند.

در نسخهی قبلی، جان مارستون دنبال شکار کردن و کشتن اعضای اصلی داچ و خود او بود. بهخاطر اینکه داچ بعد از مدتی، بهجای شرافت و حفظ آرامش مردمش، دیوانه شده بود و دنبال پول و قدرت بیشتر بود. در این نسخه، وجه دیگر گنگ داچ و افراد او را میبینیم که بیشتر سعی در خدمت به مردمی دارند که به آنها پناه دادهاند. ارتباط آرتور با مردمی که در گنگ زندگی میکنند، شاید اولین و واضحترین تعامل پرجزییات بازی باشد که بازیکن میبیند. مردم واکنش مستقیم به کارهایی که میکنند دارند و عکسالعمل آنها، در بازی تاثیر مستقیم دارد. برای دورهم نگه داشتن مردم، باید به شکار بروید و غذای آنها را تامین کنید. با برنامهای که تعیین میکنید، در ساعت مشخصی، مردم برای غذا خوردن دورهم جمع میشوند و احتمالاً بیبرنامگی یا تامین نکردن غذای آنها، باعث میشود آنها به این اتفاق واکنش نشان بدهند. در مدیریت کمپ و مردمی که در آن زندگی میکنند، بهعلاوهی تامین نیازهای اولیهی آنها، میتوانید مهمات و وسایلی که پیدا کردهاید را هم ذخیره کنید.
تعامل با مردم، فقط به اعضای گنگ ختم نمیشود؛ اگر در بازی مینیمپ را خاموش کنید، باید از مردم برای پیدا کردن راهتان آدرس بپرسید. این یکی از جزییاتی است که همه منتظرند ببینند چگونه اجرا میشود. ممکن است با پرسیدن آدرس، درگیر اتفاقات کوچکی بشوید که بهعنوان ماموریتهای جانبی در بازی قرار گرفتهاند. مثلاً با پرسیدن آدرس، فردی سعی در به دام انداختن شما داشته باشد، یا اگر بخواهید جای مخفیای را کشف کنید، باید از افرادی که ممکن است اطلاعات داشته باشند، بازجویی کنید. اینها احتمالاتی هستند که هنوز بهدرستی نمیدانیم در بازی حضور دارند یا نه، اما با توجه به شناختی که از راکاستار در ساختن ماموریتهای جانبی غافلگیر کننده و تصادفی داریم، میتوان حدس زد که از این دست ماموریتهای فرعی در بازی وجود دارد.
این فقط یکی از لایههای دنیای بزرگ و البته عمیقی است که راکاستار ساخته است. انتظار داریم کمپین دستکم ۶۰ ساعتهی بازی، پر از غافلگیری باشد و مثل نسخهی قبلی، ماموریتهای جانبی هم پر از جزییات و خاطرهانگیز باشند. اما درنهایت این خط اصلی داستان بازی است که تعیین میکند Red Dead Redemption 2، در داستانگویی چقدر خوب عمل میکند. ماموریتهای اصلی بازی، به دستههای متنوعتری تقسیم میشوند. بهجز شکار کردن و ماموریتهای تیراندازی، مثل GTA V، قرار است دزدیهای بزرگی انجام بدهید که بهنظر اصلیترین مراحل بازی هستند.

تا الان که تریلر عرضهی بازی هم منتشر شده، دو تریلر از گیمپلی بازی منتشر شده که مکانیکهای اصلی که انتظار دیدن آنها را هم بهخاطر تجربهی نسخهی اول داشتیم، برای همه مشخص شده. هستهی اصلی بازی، از همان مکانیکهایی تشکیل شدهاند که در نسخهی اول دیدهایم. تیراندازی بازی از لذتبخشترین نکاتی است که این فرانچایز داشته. حس تیراندازی با هفتتیر یا وینچستر، با انیمیشنهای ریلود و صداگذاری دقیق، بسیار باورپذیر و فوقالعاده خواهد بود.
بیشتر از ۵۰ مدل اسلحهی خاص با قابلیت شخصیسازی در بازی وجود دارد، که نحوهی استفاده از آنها متفاوت است. همچنین راکاستار اعلام کرده که همهی اسلحههایی که آرتور حمل میکند، درظاهر او هم مشخص هستند. این شاید به این معنا هم باشد که تعداد اسلحههایی که میتوانید همزمان حمل کنید، محدود است. اسلحهها هم اینبار در استفاده کردن عمق بیشتری دارند. مثلاً میتوانید تیرهوایی بزنید و به حریفتان هشدار بدهید. همانطور که شما میتوانید با تیر زدن به اسلحهی دشمن آنها را خلع سلاح کنید، آنها هم میتوانند اسلحهی شما را از کار بیاندازند. یا اگر با اسلحهی غلاف نشده از آب بگذرید، ممکن است بعداً لولهی اسلحه زنگ بزند و خراب بشود.
نکتهی دیگری که تجربهی تیراندازی و درکل بازی کردن را جذابتر میکند، دوربین اول شخص بازی است. Red Dead Redemption 2 را میتوانید از ابتدا تا انتها بهصورت اول شخص بازی کنید. این قابلیت باعث میشود در مواقعی که میخواهید کمی تجربهی واقعیتر داشته باشید، به ماجراجویی خود تنوعی بدهید و آن را از نمایی دیگر تجربه کنید. اسب سواری و تیراندازی در غرب وحشی ساختهی راکاستار، از بهترین اتفاقات این نسل خواهد بود!

بیشتر خبرنگارانی که بازی را تجربه کردهاند، مبهوت هوشمصنوعی دشمنان شده بودند. همانطور که بالاتر خواندید، مردم در بازی به هر عمل شما واکنش نشان میدهند. دشمنان هم مثل مردم، رفتار شما را بررسی میکنند و چه در مبارزه، چه در گشت و گذار، رفتاری طبیعی دارند. به گفتهی یکی از کسانی که بازی را تجربه کرده، دشمنان موقع مبارزه باهم حرف میزنند و برنامهریزی میکنند. گاهی به همدیگر مهمات و اسلحه میرسانند و به کمک مجروحان میروند. در گشت و گذار هم مردم با توجه به درگیریهایی که قبلاً آنجا داشتهاید، ممکن است کلانتر شهر را خبر کنند.
بهخاطر رفتار متغیر مردم، اینکه چگونه بازی کنید دست شماست. آزادید که مثل یک مرد شریف به مردم کمک کنید و با آنها مهربان باشید، یا اینکه یک مرد خشن و قاتلی بیرحم باشید که دولت برای کشتن شما جایزه بدهد. در نسخهی قبلی هم نوار افتخار یا Honor با توجه به کارهای شما وجود داشت که تاثیر خاصی روی رفتار مردم با شما نداشت. اما اینبار همه چیز فرق میکند و مثل دنیای واقعی، نتیجهی هرکاری را که انجام میدهید را خواهید دید. هنوز نمیدانیم شرافت در رفتار با بقیه، روی خط اصلی داستان هم تاثیر میگذارد یا خیر. اگر این اتفاق بیافتد، بدون شک یکی از متفاوتترین تجربههای داستان غیرخطی را در این بازی خواهیم دید.

نسخهی قبلی Red Dead Redemption از بهترین بازیهای تاریخ است. داستان زیبا و احساسیاش، گیمپلی بینظیر و جزییات گرافیکی خیرهکنندهاش، باعث شد تا حالا برای تجربه کردن نسخهی دوم آن صبر کنیم. حالا کمتر از یک هفته به عرضهی بازی در تاریخ ۲۶ اکتبر مانده و تریلر لانچ بازی هم منتشر شده و راکاستار آماده است بزرگترین بازیاش را عرضه کند. عنوانی که حتی از بازی بلندپروازانهی GTA V هم بزرگتر و پرجزییاتتر است، میتواند به بهترین بازی نسل هم تبدیل شود. به جرأت میتوان گفت Red Dead Redemption 2، حتی بقیه عناوین مهم این نسل هم بزرگتر است. باید ببینیم ترکیب این جزییات که تاکنون شبیهش را در هیچ بازی دیگری ندیدیم، با گیمپلی قوی و داستان بازی،