چه از طرفداران فعلی ایکس باکس باشید و چه بهتازگی این کنسول را خریداری کرده باشید، در این مطلب قصد داریم 30 بازی برتر کنسول ایکس باکس وان را به شما معرفی کنیم. این عناوین هم میتوانند شروع خوبی برای شکل دادن کلکسیون بازیهای شما باشند و هم در صورتی که به یک بازی جدید نیاز دارید، پیشنهادهای خیلی خوبی محسوب میشوند. با بخش اول از لیست 30 بازی برتر ایکس باکس وان که تا پیش از شروع نسل نهم باید بازی کنید با گیمنیوز همراه باشید.
احتمالا با برخی از عناوین این لیست آشنا هستید یا آنها را امتحان کردهاید، اما برای کسانی که تازه به جمع دارندگان کنسول ایکس باکس وان اضافه شدهاند یا به هر دلیلی به تازگی تصمیم گرفتهاند عناوین برتر نسل هشتم در کنسول مایکروسافت را امتحان کنند، در اختیار داشتن یک لیست راهنمای بهترین بازیهایی که باید تا پیش از آغاز موج جدید بازیهای انحصاری و عناوین AAA تجربه کرد یک امر ضروری به نظر میرسد.
قبلا بازیهای برتر کنسول پلی استیشن 4 را معرفی کردهایم که میتوانید بخش اول 30 بازی برتر کنسول پلی استیشن 4 که باید تا پیش از شروع نسل نهم بازی کنید را اینجا بخوانید.
احتمالا بهترین موقع برای این باشد که با داشتن کنسولهای ایکس باکس وان و ایکس باکس وان ایکس، به دنیای بازیهای این پلتفرم بپیوندید. شاید مایکروسافت در زمینه فروش دست بالا را نداشته باشد، اما طی چند سال گذشته، این شرکت خلاقیتهای جذابی را در این پلتفرم به نمایش گذاشته است.
درواقع به نظر میرسد که مشکلات جدی مایکروسافت در زمینهی بازیهای انحصاری باعث شده باشد تا مسئولین ایکس باکس به پیادهسازی طرحهای خلاقانه روی آورده باشند.
مایکروسافت چندین سال است که مشغول کمرنگ کردن مرز میان بازیهای پیسی و کنسولها است و توانسته که موفقیت ایکس باکس را از وابستگی به آمار فروش کنسول برهاند. با انتشار قسمتهای بعدی، این مطلب بهروز خواهد شد.
30 بازی برتر ایکس باکس وان که باید تجربه کنید
در میان عناوین پرشمار منتشر شده برای ایکس باکس وان، بازیهای فوقالعادهی زیادی وجود دارند، اما بهترین بازیهای این کنسول الزاما عناوین انحصاری نیستند. در لیست حاضر تعداد قابل توجهی از بازیهای نسل هشتم وجود دارند که برای پی سی یا کنسول پلی استیشن 4 هم عرضه شدهاند. با این حال، ایکس باکس وان یا ایکس باکس وان ایکس بهترین پلتفرمی است که میتوانید برای بازی کردن آنها پیدا کنید.
30. Doom Eternal
دقت کردهاید که برای نشان دادن این موضوع که یک نوجوان ژولیده از آن دسته آدمهایی است که تنهایی خود را ترجیح میدهند، معمولا او را در حال بازی کردن نشان میدهند و اتاقی را برای او تصویر میکنند که پر از تنقلات است و دیوارهای آن را پوسترهای موسیقی متال پوشانده است؟
بازی مورد نظر در این مواقع معمولا یک پارودی از بازیهای ویدئویی خشونتآمیز است و در آن کشتن و دلوروده بیرون ریختن دیده میشود. نقش این نوجوان را معمولا یک بازیگر حدودا بیستساله بازی میکند که به شکلی خندهدار کنترلر بازی را در دست گرفته تا به نظر برسد که بازی بینهایت دشوار است یا این که بازیکن ضریب هوشی در حد جلبک دارد.
این بازی همان Doom Eternal است. از هر نظر که بخواهید به آن بنگرید. پوسترهای متال، تنقلات، شیوهی نگهداری مضحک کنترلر و تمامی اینها.
29. Ori and The Will of the Wisps
در بازی Ori and The Will of the Wisps، به رقصیدن در دنیایی زیبا دعوت میشوید. خب البته مبارزه هم وجود دارد، خطراتی نیز در بازی به چشم میخورند، اما تمرکز همیشه روی رقصیدن و زیبایی محیط پیرامون بازیکن است.
بازی Ori and The Will of the Wisps، اولین عنوان استودیو بازیسازی Moon، به همین دلیل شناخته میشود. این بازی، یک پلترفرمر دوبعدی بود که توانست حد وسطی از یک انیمیشن کوتاه پیکار و تصویری از یک جنگل فوقالعاده را پیدا کند و از آن بهره بگیرد. ظواهر بازی Will of the Wisps حتی از این هم زیباتر و متنوعتر است و پرداخت جزئیات آن به حدی است که آدم گمان میکند بیشتر فریمهای بازی، بیشتر شبیه به نقاشی هستند تا یک بازی کامپیوتری. باید گفت که تریلرها و تصاویر بازی، بهخوبی نمیتوانند میزان زیبایی آن را به نمایش بگذارند.
28. Journey to the Savage Planet
اولین مواجهه با یک موجود بیگانه در دنیای بازی Journey to the Savage Planet میتواند لحن بازی را به شکلی بینقص مشخص کند.
پرنده بیپر و گوشتالویی را دیدم که به نظر بیازار میرسید و در غاری اطراف سفینهی سقوطکردهی من برای خود میچرخید. هوش مصنوعی سفینه اشاره کرد که این پرنده، منابعی را میتواند در اختیار من بگذارند که به آن نیاز دارم و سپس به عنوان یک راهنمایی پیشنهاد کرد که از حملهی نزدیک استفاده کنم. دکمه را که زدم، با شدتی که انتظارش را نداشتم با پشت دست به پرنده ضربه زدم و ناگهان مادهی لزج سبز رنگ و شبتابی به دیوارها و زمین و سر و رویم پاشید.
27. Gears 5
ما که به سرعت عاشق حالت داستانی بازی Gears 5 شدیم. در این بخش از بازی تلاش شده بود تا به اهداف رسیده شود و میتوان گفت که بازی در رسیدن به اکثر هدفهای خود نیز موفق بود.
برخی از قسمتهای حالت داستانی بازی برای لذت بردن صرف طراحی شده بودند و در خلال آنها بازیکن میتوانست به آرامی و به اختیار خود، در دنیای باز این بازی سیر کند و در راه خود، به کشف اسرار و کسب اطلاعاتی در خصوص دنیای بازی Gears of War بپردازد.
از دیگر بخشهای آن میتوان به قسمتهایی اشاره کرد که به اندازهی فیلمهای مجموعهی اونجرز مارول هیجان دارند و شلوغاند؛ مانند مواقعی که مجبور میشوید با شلیک کردن راه خود را در راهروهای کوچک یا سالنهای بزرگ یا شرکتهای عظیم باز کنید و برای شلیک کردن و از بین بردن هیولاها، یواشکی از پناهگاه خود خارج شده و آنها را هدف بگیرید.
برخی اوقات نیز بازی ترکیبی از این دو است. مثل زمانی که در بازی به یک مرحلهی مخفیانه (آن هم در بازی Gears of War!) رسیده بودیم و با اشتباهمان، محیط آرام بازی ناگهان جای خود را به شلیک و هرجومرج داد.
چنین تغییراتی در سرعت و لحن بازی، معمولا موضوعی منفی تلقی میشود اما با این حال در این بازی موفقیتآمیز پیادهسازی شده است. همین است که Gears 5 را تا این اندازه مهم کرده است. تازه باید توجه داشته باشید که در این معرفی مختصر، هیچ اشارهای به گزینههای بازی چندنفره نکردهایم. نقد این بازی را میتوانید اینجا در گیمنیوز بخوانید و متوجه شوید که چرا این بازی در بین بازیهای مهم لیست 30 بازی برتر ایکس باکس وان قرار گرفته است.
26. Outer Wilds
چطور میتوان در وصف این بازی چیزی گفت و عواملی را که باعث خوب بودن آن میشوند را از بین نبرد؟
خب، دشوار است. چرا؟ چون هرچه بیشتر راجع به این بازی حرف زده شود، از مرموز بودن آن کاسته میشود و بخش عمدهی جذابیت بازی، مشروط به حفظ این ناشناختگی و مرموز بودن آن است.
عامل جذابیت بازی Outer Wilds همانقدر که فلسفی است، مکانیکی هم هست. بازی داستان گونههای جانوزی بیگانهای را روایت میکند و شما با سفینههای چوبی دوستداشتنی در منظومه شمسی گشتوگذار میکنید. در جریان همین گشتوگذار، رازی برملا میشود که لوث کردن آن میتواند حکم یک تراژدی را داشته باشد.
25. Control
بازی Control در حین عجیب بودن، زیبا و دوستداشتنی است.
داستان و شخصیتهای موجود در این بازی، همگی به نوبهی خود چالشبرانگیز، گیجکننده و جذاب هستند. هیچکدام از عناصر بازی به اندازهای شدید و زیاد از حد نیستند که باعث شوند بخواهید آن را پس بزنید و همهچیز بازی باعث میشود تا دلتان بخواهد بیشتر در آن غرق شوید و چیزهای بیشتری از بازی یاد بگیرید.
شیوهی به کارگیری نور و سایه در بازی Control به نحوی است که نهتنها بازی عالی به نظر میرسد، بلکه در شکلگیری روایت داستانی بازی هم تاثیرگذار است. شاید جنبههای مختلف بازی کمی ازهمگسسته به نظر برسند، اما بدانید که همهچیز در این بازی تعمدی است و اگر از بازی دست نکشید، خودتان متوجه این موضوع خواهید شد.
24. Sekiro: Shadows Die Twice
بازی Sekiro: Shadows Die Twice نماد بسیار مناسبی برای یکدهه فعالیت بیرقیب استودیو فرامسافتور است. این استودیو در این مدت بازیهایی را ساخته که بازیکنان را برای نمردن به چالش میکشد. طراحی بازیهای این استودیو بهگونهای انجام شده که –حتی برخی اوقات بهشکلی آزاردهنده- دشوار باشند. با این حال بازیهای این استودیو از محبوبیت و تاثیرگذاری بسیار بالایی برخوردارند.
راه رسیدن به چنین دستاوردی، تولید بازیهایی است که از کیفیت بسیار بالایی برخوردارند. حقیقت این است که اگر قصد شما خلق بازیهای عجیب است، باید در این کار توانایی بالایی داشته باشید و استودیو فرامسافتور توانسته با خلق بازی Sekiro: Shadows Die Twice در این راه موفق باشد.
این بازی بهگونهای طراحی شده بود که در صورت مردن، بازیکن احساس حماقت میکرد و در صورت بقاء، حس ابرقدرتی به او دست میداد. تاکنون هیچ استودیوی دیگری نتوانسته روی مرز بین طاقتفرسایی و ناامیدکننده بودن با لذت خالص قدم بردارد، اما شما میتوانید با بازی کردن Sekiro این حس را بهخوبی تجربه کنید. نقد و بررسی این بازی را میتوانید اینجا در گیمنیوز بخوانید و تماشا کنید و ببینید که چرا این بازی در لیست 30 بازی برتر ایکس باکس وان قرار گرفته است.
23. Resident Evil 2 (2019)
ممکن است گفتن این حرف مقداری اغراقآمیز به نظر برسد، اما حقیقت این است که بازی Resident Evil 2 تمامی ویژگیهایی که یک بازی بازسازیشده باید داشته باشد را دارد.
بخشی از این بازی بازسازی و بخش دیگر آن بازخلق شده است. فقط بحث بافت و کیفیت بیشتر و زیباتر مطرح نیست. بازی Resident Evil 2 حاصل تفکر مجددی است که از بازی اول این مجموعه (1998) الهام گرفته است و توانسته این کار را در قالب فرنچایزی انجام دهد که برخی اوقات موفق شده عناوین بسیار خوبی را ارائه کند و بعضی اوقات نیز در این راه موفقیت چندانی کسب نکرده است.
توسعهدهندگان کپکام که مسئولیت ساخت بازی Resident Evil 2 را بر عهده داشتهاند، میدانند که برای خلق یک بازی خوب در این مجموعه، به ترکیبی از معما، کمبود منابع، فضای بسته، و صدای پای کسی نیاز است که همیشه و همهجا به دنبال شماست؛ و جالب اینجاست که آنها توانستهاند تمامی اینها را در فرمی به مخاطب ارائهکنند که همزمان هم مدرن است و هم بوی بازیهای قدیمی را میدهد.
22. Return of the Obra Dinn
بازی Return of the Obra Dinn با یک معمای فوقالعاده دربارهی کشتی قرن ۱۹ شروع میشود که با پنج سال تاخیر به مقصد میرسد. پیشتر گمان میشده که این کشتی مفقود شده و حالا کار شما این است که راز ماجرا را کشف کنید.
جلوههای بصری خاص این بازی یادآور دورانی است که سختافزارهای مرسوم، قدرت لازم برای پردازش رنگها را نداشتند و بهترینها آنهایی بودند که نقطهگذاری بهتری داشتند. اگر در دههی هشتاد یا حتی اوایل دههی نود میلادی به پیسی دسترسی داشتهاید، فقط دیدن اسکرینشاتهای بازی هم میتواند حس نوستالژیکی را در شما ایجاد کند. بازی را میتوانید در پلتفرمهای دیگر هم امتحان کنید اما حتما دلیلی داشته که این بازی در لیست 30 بازی برتر ایکس باکس وان جای گرفته است!
21. Red Dead Redemption 2
بازی Red Dead Redemption 2 یک بازی خارقالعاده و خیرهکننده را در دنیایی خلق کرده که در طراحی آن بسیار به جزئیات توجه شده و لیاقت این را دارد که از تکتک قسمتهای آن لذت برده شود. نقد و بررسی بازی Red Dead Redemption 2 را اینجا در گیمنیوز بخوانید.
بخشی از این بازی به سبک بازیهای اکشن است، بخشی دیگر شبیهساز زندگی کابویی و بخشی دیگر از آن به ایدآلهای موجود و متصورشدهی آمریکایی میپردازند. میتوان گفت که راکستار توانسته یک شاهکار حماسی بزرگ –و بعضا حتی شوکهکننده و ناامیدکننده- خلق کند که به اندازهی فیلمها و رمانهای وسترنی که منابع الهامش بودهاند، باشکوه است.
در هر گوشهی این بازی، هر انیمیشنی که برای شخصیتهای آن خلق شده و در هر یک از مناظر بازی میتوان میزان تلاشی که برای به حقیقت پیوستن این بازی صورت گرفته است را دید.
قسمت دوم این مقاله را میتوانید در این لینک بخوانید.
ادامه دارد…