اسپایک لی، کارگردان آثاری مثل «چیز درست را بگو»، «مالکوم ایکس»، «ساعت بیست و پنجم» و «سوار اتوبوس شو»، برای بیش از سه دهه، چهره اول و بهترین درگاه برای ورود به جهان زیستی جامعه سیاه پوستان آمریکا در قالب سینما بوده است. و با وجود آنکه بسیاری از آثارش، هم وزن و هم طراز آثار نامبرده نبودهاند، وی همواره در جذب مخاطب هدفاش کاملا موفق عمل کرده. فیلم تازهی اسپایک لی که در جشنواره کن مورد استقبال قرار گرفت، در راستای جهانبینی این کارگردان تاثیرگذار ساخته شده و حرفهای زیادی دارد. در ادامه با نقد و بررسی فیلم Blackkklansman با گیمنیوز همراه باشید.
با ظهور نسل جدیدی از کارگردانهای جوان آفریقایی-آمریکایی مثل جردن پیل و رایان کوگلر و خلق آثار برجستهای مانند «برو بیرون» و «ایستگاه فروتویل»، به نظر میرسید که لی در شصت و یک سالگی آماده انتقال مشعل به دست نسل بعدی خالقان برجسته سیاه پوست باشد. اما درست در همین زمان، لی دست به خلق «بلکککلنزمن» میزند. اثری که سرشار از جوانی، جذابیت و شجاعت است و وظیفه روایت داستانی را بر عهده میگیرد که علیرغم حساسیت و بحث برانگیزی بسیارش، نیاز شدیدی برای گفته شدن دارد، چرا که هنوز، درست مثل زمان وقوع داستان در دهه 70 میلادی، مسائل دردناک فیلم در جامعه به میزان عجیبی وجود دارد.
فیلم روایتگر داستان ران استالورث، اولین پلیس سیاه پوست شهر کلورادو است که پس از مدت زمان کوتاهی فعالیت در بخش اداری و درگیری با رفتارهای نژاد پرستانهی دیگر افسرها تصمیم میگیرد که به عنوان مامور مخفی فعالیت کند تا از مواجهه با دیگر افسرها تا حد زیادی مصون باقی بماند. پس از حضور مخفیانه در گردهمایی سخنرانی یکی از اعضای پلنگهای سیاه، جامعه اعتراضی سیاه پوستان که با سرکوب دولت مواجه شد، ران با پاتریس، رئیس انجمن سیاه پوستان دانشگاه کلورادو مواجه میشود و با او رابطهای عاطفی آغاز میکند. در همین میان ران با تبلیغ عضوگیری یک کلن برتری سفیدپوستان در روزنامه مواجه میشود و با تماس با شماره در تبلیغ، به عضوی از کلن تبدیل میشود.
برای پیشروی در کلن، ران نیاز به فعالیت حضوری دارد و همکار او فلیپ زیمرمن، وظیفه بازی کردن نقش فیزیکی او را برعهده میگیرد. ران که با ناشیگری، از اسم اصلیاش استفاده کرده، در تماس با افراد عالی رتبه کو کلاکس کلن، با استفاده از حقههای محاورهای و خوش مشربیاش، متوجه برنامههای بزرگ سیاسی کلن میشود. فلیپ با سختی زیاد موفق میشود در جامعه محلی کلن نفوذ پیدا کند و به یکی از مراسمهای آنها راه یابد. در میان رفتارهای جامعه محلی کلن و سخنهای بازماندههای مبارزات سیاه پوستان، از دردها و آسیبها و تحقیرهای طولانی مدتی که سیاه پوستان آمریکا در جوامع معاصر تحمل کردهاند، پردهبرداری میشود. با نقشههای پیچیده و چاشنی شانس، ران و فلیپ موفق میشوند تحقیقشان را با موفقیت به پایان برسانند اما این تحقیق از سوی عوامل بالا دستی سرکوب میشود. با این حال آنها موفق میشوند نژادپرستترین عضو نیروی پلیس را حذف کنند و ران رابطه عاطفی زیبایی با پاتریس شکل میدهد. اما پایان نسبتا خوش داستان با برش هوشمندانهای از گردهمایی کلن برتری سفید پوستان در سال 2018 و یک فاجعه دردناک پایان مییابد تا هر مخاطبی در جایش یخ بزند.
لی با مهارتی باور نکردنی، با جذابیت و تنش، داستانی واقعی را برای مخاطبانش روایت میکند و در سالهایی که اکثر کارگردانها شروع به خلق آثاری ضعیف کرده و رو به افول میروند، بهترین و تاثیرگذارترین اثرش را بر پرده سینما مینشاند. با فیلمنامهای درخشان که برداشتی از مجموعه خاطرات ران استالورث و حاصل همکاری لی با سه نویسنده دیگر است، اسپایک لی یکی از مهمترین فیلمهای سال و بهترین آثار برای درک تحقیر سیستماتیک سیاهپوستان در جامعه آمریکا خلق میکند و در عین حال، روایتی به شدت جذاب، با شخصیتهای پرداخت شده و چندوجهی، با بازیهای درخشان و غیرقابل چشم پوشی و لحظات تعلیق فوقالعاده را خلق میکند. مجموعهای از آگاهی و سرگرمی که در کمترین فیلمی در این سالها به وقوع میپیوندد.
با وجود پایان کم و بیش خوش روایت فیلم، مونتاژ پایانی مخاطب را از حریم امنی که در تمام طول روایت در درون آن حضور داشت و از پنجره آن داستانی متعلق به گذشته، به زمانی پیشین، را بدون احساس خطری مشاهده میکرد بیرون میکشد و ترسی واقعی را به او نشان میدهد. ترسی که در هیچ فیلمی از ژانر وحشت به این اندازه واقعی بروز نمیکند. ترس از انسانهایی که شاید کنار ما در خیابان، در اتوبوس، در سالن سینما زیست میکنند. انسانهایی که غیرقابل باورترین زجرهای انسانی را به دیگران اعمال میکنند، چرا که احساس برتری در آنها شکفته شده، چرا که مقامهای بالای کشور این احساس ترس از بیگانه، این احساس دون بودن هر فرد غیر سفید پوستی را با شدت در آنها تقویت میکنند.
فیلم بالاتر از یک اثر سینمایی برجسته و یک روایت قابل همذاتپنداری و جذاب، یک زنگ بیداری است برای همهی ما در هر نقطه از جهان که زندگی میکنیم. زنگی برای خارج شدن از توهمات برتری، براساس هر پیش فرض نژادی، اجتماعی و طبقاتی. زنگی برای دست برداشتن از نفرت.