بالاخره پس از تاخیرهای پی در پی Wonder Woman 1984 روز کریسمس منتشر شد. با توجه به موفقیت و فروش فیلم اول، انتظارات بالایی از این فیلم میرفت که متاسفانه آنطور که باید و شاید برآورده نشدند. با بررسی فیلم Wonder Woman 1984 در گیمنیوز با ما همراه باشید.
به عنوان فیلمی که در ژانر ابرقهرمانی و اکشن دستهبندی میشود، باید گفت صحنههای اکشن به نسبت مدت زمان فلیم کمتر به چشم میآیند. حتی همان اندک صحنهها هم به طرز خندهداری فیلمبرداری شدهاند.
به صراحت بگویم این صحنهها بیشتر نوجوانپسندانه هستند.
این سکانسها به قدری کش آمدهاند که به جای حس اکشن و هیجان، بیشتر حس خوابآلودگی را به مخاطب القا میکنند. برخی صحنهها هم انگار که از روی اجبار به فیلم اضافه شدهاند و به سرعت و بدون نتیجهی منطقی به پایان میرسند.
یکی از فاکتورهای مهم در چنین فیلمهایی جلوههای ویژه است که میتواند سرنوشت یک فیلم را از این رو به آن رو کند. جلوههای ویژهی فیلم Wonder Woman 1984 تکراری و حتی در بعضی مواقع غیرطبیعی است. برای اثری در سال 2020 با بودجهی بالا دیدن چنین صحنههایی در فیلم ناامیدکننده است.
به تجربهی شخص من، گریم و طراحی لباس برای چنین فیلم مهمی حتی نزدیک به خوب هم نیست. در هیچ یک از لحظات فیلم حس سال 1984 القا نمیشود. برعکس حتی میتوان گفت این فیلم هیچ تفاوتی با اثری که داستانی را در سال 2020 روایت میکند، ندارد.
هدف داستان چه بود؟ نجات دنیا؟ پرداختن به جنبهی انسانی ابرقهرمانها؟ شکلگیری شخصیت ابرشرور؟ مشکلات اجتماعی؟ برانگیختن احساسات مخاطب؟ و… متاسفانه فیلم مدام هدف خود را گم میکند و سعی دارد تمام موارد نام برده را در خود بگنجاند. محصول نهایی مخلوطی از هدفهای سرسری و سطحی است که هر یک در دقایقی از فیلم ذهن شما را درگیر میکنند.
در نهایت با اینکه به دنبال فیلمی اکشن هستیم، اما با محصولی رمانتیک، اجتماعی، در برخی لحظات کمدی و هر چیزی جز اکشن طرف هستیم.
متاسفانه فیلم حتی در پیادهسازی اهداف خود هم ناکام است. پیش از این هم چنین موضوعاتی را در فیلمهای مختلف دیده بودیم که به دقت و موشکافانه بررسی شده بودند. با این وجود فیلم Wonder Woman 1984 سعی دارد به صورت سطحی، شلخته و بدون منطق هر هدف را بررسی کند. در همین راستا شخصیت باربارا شکل میگیرد. شخصیتی که با بازی نسبتاً خوب کریستین ویگ یک تغییر ناگهانی را تجربه میکند. اضافه شدن چنین فردی به داستان نه تنها به روند منطقی آن کمک نمیکند بلکه به پیچیده شدن و درنهایت بیمنطق شدن ماجرا هم میافزاید.
در مقابل شخصیت منفی دیگر ماجرا، مکسول لرد، به خوبی ساخته و پرداخته شده است و میتوان گفت در دنیای بیهدف Wonder Woman 1984 مکسول هدفمندترین عنصر داستان است. این شخصیتپردازی قوی با بازی بینظیر پدرو پاسکال تکمیل شده است.
با وجود چنین آنتاگونیست قویای در داستان حضور باربارا واقعاً بیمعنی و در یک کلام اضافی است.
با اینکه اضافه کردن جنبههای انسانی به ابرقهرمانها تبدیل به کلیشهای بین فیلمهای ابرقهرمانی شده، اما حتی این کلیشه هم در Wonder Woman 1984 محو است. برای درک جنبههای انسانی یک فرد باید زمان بیشتری را با او سپری کرد و احساساتش را از نزدیک لمس کرد. برای فیلمی که اهداف مختلفی را در سر دارد و سه شخصیت اصلی و مهم را در خود جای داده است، متمرکز شدن روی احساسات یک فرد بسیار سخت است بگذریم که فیلمنامه هم قصدی برای کمک در این زمینه ندارد.
در این راستا باید بگویم فیلمنامه به قدری ضعیف است که به راحتی با استفاده از یک توری میتوان یک ساعت از فیلم را حذف کرد. اکثر سکانسهایی که در یک ساعت اول فیلم گنجانده شدهاند، تنها احساساتی زودگذر را به مخاطب القا میکنند و به پیشرفت داستان هیچ کمکی نمیکنند.
ناگفته نماند که این بیمنطق بودن فیلمنامه و داستان به شخصیت دوست داشتنی استیو ترور هم رحم نکرده است. با وجود بازی خوب کریس پاین که ما را به حس و حال فیلم اول این مجموعه برمیگرداند، نحوهی بازگشت این شخصیت به فیلم دوم بسیار غیرمنطقی و مسخره است.
از بازی فوقالعادهی گل گدوت هم نمیتوان غافل نماند. او به قدری در نقش خود عالی ظاهر شده است که مخاطب به راحتی میتواند با شخصیتش در داستان همسو شود.
در کنار بازی خوب شخصیتهای مثبت، موسیقی فیلم هم به خوبی ساخته و پرداخته شده است که متاسفانه در آشفتگی داستان چندان به چشم نمیآید.
در پایان Wonder Woman 1984 احساسات بیشماری را در مخاطب ایجاد میکند که به هیچ کدام به درستی در داستان پرداخته نشده است.
آیا دی سی قصد دارد راه مارول را در پیش بگیرد؟
همه ما کم و بیش با فیلمهای دنیای مارول و موفقیت چشمگیر آنها آشنا هستیم. دی سی هم با مجموعه ابرقهرمانهای خود به راحتی پتانسیل تکرار موفقیتهای مارول را دارد. اما در این خصوص باید به چند نکته دقت کرد. اول آن که فرمول موفقیت مارول برای دی سی کارساز نخواهد بود. به این خاطر که اساساً ماهیت قهرمانهای این دو دنیا با هم متفاوت است. ابرقهرمانهای دی سی بیشتر از دل جامعه زاده شدهاند و همین آنها را منحصربهفرد و دوستداشتنی کرده است. دوم آن که اگر دی سی قصد دارد با فیلمی ضعیف مانند Wonder Woman 1984 به تقلید از مارول بپردازد باید بهتر از اینها عمل کند. به گمان من دی سی با توجه به ماهیت متفاوتی که دارد باید به دنبال فرمول متناسب خود و روشهای متفاوت و نوینتری برای جذب مخاطب باشد.