سال 2020 سال بسیار عجیبی بود و بسیاری از ما درگیر پاندمی، مشکلات اقتصادی و مسائل سیاسی شدیم. حالا سال 2021 نیز آنچنان خوب شروع نشده است. بنابراین چه چیزی بهتر از بازیهای ویدئویی میتواند ما را سرحال و امیدوار نگه دارد؟ خصوصا اگر کنسول ایکس باکس سری ایکس یا یک پی سی قدرتمند داشته باشید. به همین دلیل تصمیم گرفتیم 10 بازی مهم در گیم پس را که حال ما را بهتر میکنند و به ما امیدواری میدهند را به شما معرفی کنیم. در ادامه با گیمنیوز همراه باشید.
10 بازی امیدوارکننده گیم پس مایکروسافت
فراموش نکنید که این بازیها در حال حاضر در گیم پس هستند. اما ممکن است به زودی آنها از این سرویس خارج شوند (که البته بعید است). پس تا دیر نشده آنها را دریافت کنید. همچنین توجه داشته باشید که این لیست ترتیب خاصی ندارد. ما بازیها را بر اساس آنچه هستند دستهبندی کردهایم نه ترتیبی که باید بازیشان کنید. شاید پیش از این نام این بازیها را شنیده باشید و یا امتحانشان کرده باشید. اما فایده سرویس گیم پس این است که هر زمان اراده کنید میتوانید به بازیها دست پیدا کنید. فرقی نمیکند بازی مورد انتظارتان باشد یا یکی از این 10 بازی امیدوارکننده که در گیم پس هستند.
Outer Wilds
اولین بازی از این 10 بازی Outer Wilds است. این بازی در بدو شروع شاید خیلی امیدوارانه به نظر نرسد. شما به عنوان یک فضانورد بازی می کنید که قصد دارد اولین مأموریت خود را در فضا انجام دهد، اما با شروع کاوش در سیاره خانه خود اتفاق غیرمنتظرهای میافتد: خورشید منفجر میشود، و شما میمیرید. اما دوباره از همان مکان و با تمام خاطرات دست نخورده کار را شروع میکنید. شما خیلی زود متوجه میشوید که این یک لوپ 22 دقیقهای تکرارشونده است. با کاوش در سیارات Outer Wilds میتوانید جزئیات جدیدی درباره چرایی این اتفاق بیاموزید و برخی از اسرار بزرگ کیهان را کشف کنید. و با استفاده از آنچه در هر لوپ پیدا کردید سعی کنید این پازل بزرگ را کامل کنید.
هنوز هم البته این یک بازی در مورد پایان جهان است. پس چرا در این لیست قرار دارد؟ بدون لوث کردن داستان، Outer Wilds به خوبی عمل می کند تا ایده بازگشت به حالت عادی را به چالش بکشد. در واقع، این بازی مربوط به اجتناب ناپذیری تغییر است – گاهی تغییر غیرمنتظره، خشونتآمیز – و معنای آن برای همه چیز است نه فقط زندگی یا تلاشهای شما. همه چیز، به موقع خودش تغییر خواهد کرد اما در درک فرآیند و پذیرش آن میتوان آرامشی یافت.
Microsoft Flight Simulator (PC only)
هنگامی که شبیه ساز پرواز مایکروسافت در آگوست سال 2020 عرضه شد، من اولین کسی بودم که در مورد مقیاس و جاهطلبی آن اظهار نظر کردم – اما همچنین به بسیاری از ایرادات آن اشاره کردم. دنیایی که در تابستان گذشته در داخل بازی وجود داشت دنیایی عجیب بود، رودخانهها در کناره کوهها و بافتهایی که درست نبودند و تصویری بسیار مبهم داشتند را در بازی دیدم. اکنون همه این موارد برطرف نشده است و هیچوقت هم انتظار ندارم که برطرف شوند.
اما توسعهدهندگان در Asobo Studio در اوایل دوره آلفا این بازی به من گفتند که آنها در حال برنامه ریزی برای بهبود مداوم شبیه سازی در شبیه ساز پرواز مایکروسافت هستند. آنها از این بازی به عنوان یک پلتفرم و نه فقط یک بازی یاد میکنند. اقدامات آنها از زمان راهاندازی نشاندهنده تعهد به این هدف بوده است. به روزرسانیهای جهانی جزئیات و اصلاحات بیشتری را به مناطق عظیم مانند ژاپن و ایالات متحده اضافه کرده است. در اوایل سال 2021 بهبودهایی در انگلستان به وجود آمد. آنچه که آنها دنبال میکنند چیزی فراتر از یکسری به روزرسانی عادی است.
اگر پی سی قدرتمندی دارید این بازی را حتما بر روی گیم پس تجربه کنید.
Haven
دو عاشق، که به دلایل مرموزی در حال فرار هستند با سفینه خود در یک سیاره عجیب سقوط میکنند. آنها به مرور داستان خود را میسازند در حالی که با هم کار میکنند تا محیط جدید خود را کشف کنند، آنها یاد میگیرند چگونه زنده بمانند و در یک سیاره با کلی منظره سرسبز و رنگارنگ پرواز میکنند – همه اینها در حالی که مراقب یکدیگر نیز هستند.
بسیاری از بازیهای دیگر شما را در سرزمینهای ناشناخته به نوعی رها میکنند. اما تعداد کمی تصمیم دارند که به جای بقیه ماجراهای فضایی، روی رابطه بین قهرمانان در آنجا تمرکز کنند. این زوج به نامهای یو و کی بازی را با هم میگذرانند. شما میتوانید هر دو شخصیت را خودتان به نوبت بازی کنید، یا با یک بازیکن دیگر برای کار با هم تیم شوید و از گزینههای گفتگو یکی را انتخاب کنید تا شخصیتها را از یکدیگر راضی نگهدارید – وقتی شرایط خیلی سخت میشود، شوخی میکنید و سعی میکنید در کنار یکدیگر بمانید. محیط بازی و داستان تا حد زیادی تکراری است اما اینها پوششی برای هدف اصلی این عنوان هستند: عشقی که این دو ماجراجو نسبت به یکدیگر دارند و کاری که مایلند برای کنار هم ماندن انجام دهند.
در مصاحبهای که با یکی از سازندگان این بازی انجام شده، وی بازی Haven را به داستان رومئو و ژولیت تشبیه کرده است و گفته این بار اما به جای مرگ آنها فرار به فضای بیکران را انتخاب کردهاند.
Celeste
Celeste که توسط استودیوی TowerFall Matt Makes Games ساخته شده است، یک بازی بسیار سخت است. آنها با استفاده از مکانیکهای کلاسیک سبک پلتفرمر سطوح و مراحل پیچیده در سرتاسر کوه سلست را طراحی کردهاند. بازیکن اغلب شکست میخورد. اما خود بازی امیدوارکننده است و در نهایت ناکامیها را به موفقیت تبدیل میکند.
این درس اخلاقی (تبدیل شدن ناکامیها به موفقیت) از طریق داستان بیان میشود. بازیکن شخصیتی به نام مادلین را کنترل میکند که با افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم میکند. مدلین با این احساسات مقابله میکند و این موضوع به معنای واقعی کلمه در تمام مراحل دیده میشود. همین جریان زیرپوستی در Celeste و همچنین گیمپلی سخت اما مجازاتکننده آن باعث میشود که بازیکن احساس امیدواری کند – مانند چیزی که میتوانید از پس آن برآیید.
این یکی از بازیهایی است که هر جا باشد باید امتحانش کنید. فرقی ندارد در لیست بازیهای سخت سال یا 10 بازی پیشنهادی از گیم پس مایکروسافت.
Spiritfarer
شخصیت اصلی، استلا چوپان مردگان برای زندگی پس از مرگ است. اما او همچنین باید از آنها مراقبت کند و به آنها کمک کند تا آخرین نیازهای خود را قبل از اینکه آماده رفتن شوند، برطرف کنند. اقدامات او به شکل گیم پلی از نوع مدیریت است: جمع آوری و برداشت کالا از مجموعه در حال رشد مغازهها و خانههای داخل کشتی و بازدید از مناطق مختلف جهان برای جمع آوری منابع و سایر موارد خاص. هدف بازی در درون شخصیتها یافت میشود که اغلب ناقص و پیچیده هستند. زندگی آنها میتواند بهم ریخته باشد، اما استلا بدون قضاوت از آنها مراقبت میکند. این داستانهاست که باعث میشود گیمپلی گاها تکراری Spiritfarer را ارزشمند کند.
در اینجا تمرکز بر آرامش و عشق است. Spiritfarer یک دکمه آغوش دارد که به استلا اجازه میدهد از نظر جسمی افرادی را که از آنها مراقبت میکند راحت کند. این یک دکمه کوچک عالی است. البته بعضی اوقات شخصیتها آغوش نمیخواهند، و این اشکالی ندارد.
Lovers in a Dangerous Spacetime
بسیاری از ما هرگز قادر به نجات جهان نیستیم، اما همه ما میتوانیم تصمیم بگیریم که بهتر از خود و افرادی که زندگی خود را با آنها شریک هستیم مراقبت کنیم. که به نوعی تمام نکته Lovers in a Dangerous Spacetime است.
شما و کمک خلبان خود – که میتواند یک حیوان خانگی با هوش مصنوعی باشد که میتوانید به او دستور دهید – وظیفه دارید یک سفینه فضایی مدور را که با ترمینالهای مختلف پوشانده شده است در مسیرهای خطرناک فضایی پرواز دهید. باید یک ماموریت نجات را به سرانجام برسانید. هر ترمینال عملکرد متفاوتی دارد: سفینه شما دارای سلاح در هر چهار جهت اصلی است و در هر بخش سفینه شما میتوانید کار به خصوصی را انجام دهید.
شما همیشه شرایط را به سختی کنترل میکنید و هر شرایطی برای زنده ماندن به ترکیبی متفاوت از ترمینالها نیاز دارد. تنها راه برای گذراندن این شرایط سخت این است که حسابی تلاش کنید، با هم کار کنید و آنچه را که لازم است انجام دهید. سپس باید زمانبندی خود را تنظیم کنید. اگر نمیتوانید فضا را ایمن کنید، اگر نتوانستید مواردی را که میخواهند شما را بکشند برطرف کنید، تنها کاری که میتوانید انجام دهید این است که یاد بگیرید در مورد آنچه را که میگذرانید صحبت کنید و مایل باشید که کمک را بپذیرید و خودتان به خودتان کمک کنید.
Eastshade
Eastshade داستان سفر به جزیرهای است که مادر درون شما همیشه دوست داشت شما آن را ببینید و تجسم میکرد. بازی چیز زیادی به شما توضیح و یا ارائه نمیدهد و پس از فرود به این جزیره زیبا این شما هستید که باید کاوش کنید، با افراد صحبت کنید و چیزهای زیبایی را که می بینید نقاشی کنید و درباره این مکان و حیوانات انساننمایی که در آنجا زندگی میکنند بیشتر بیاموزید.
مبارزات به طور کل در بازیها ذاتاً خوب و یا بد نیستند، اما در بازیهای ویدیویی تمایل زیادی به استفاده از آنها است. بنابراین شروع به بازی کردن در یک بازی که تنها هدف آن این است که با رفتن به مکانهای جدید و به دست آوردن بهترین تصویر برای رنگآمیزی، میزان “الهام” خود را دوباره پر کنید. مانند یک اعتبارسنج برای احساسات است، که زندگی بیش از یک شغل، مدرسه و تعهدات است. اگر به روح خود غذا ندهید، پژمرده خواهد شد.
Eastshade پیامی دارد که در سال 2021 از اهمیت زیادی برخوردار است: دیدن چیزهای جدید، ملاقات با افراد جدید و ایجاد چیزهای جدید. قسمت مهمی از آنچه که هستیم است، چه به صورت جداگانه و چه به عنوان یک گونه. مدتی است که نتوانستهایم کارهای زیادی را انجام دهیم، اما دوباره به آنجا برمیگردیم و وقتی این کار را انجام میدهیم، مهم است که وقت بگذاریم و مکانهایی را که باعث آواز روح ما میشوند پیدا کنیم یا حداقل آنها را نقاشی کنیم.
Among Us
Among Us در ابتدا در سال 2018 منتشر شد، اما تا وقایع سال 2020 طول کشید تا به یک پدیده جهانی تبدیل شود. شما میتوانید با حداکثر 10 بازیکن بازی کنید، در اطراف بدوید و سعی کنید کارها را به پایان برسانید. در حالی که یک متقلب (یا چندین نفر) سعی میکنند بدون اینکه لو بروند دیگران را بکشند. در واقع این یک الهام درست از The Thing است، اما به عنوان یک بازی اجتماعی با چندین سطح استراتژی بهینه شده. اینکه چطور متقلب سعی میکند بازی را پیش ببرد و وقتی جلسات اضطراری برگذار میشود راه خود را برای حل فرار پیدا کند خودش نصف بیشتر لذت و هیجان این بازی است.
The Mass Effect series (via EA Play)
من سنگینی تبدیل شدن به اولین شبح انسان را احساس کردم. به عنوان فرمانده شپرد در ساعات اولیه سه گانه Mass Effect. تقریباً اختیارات نامحدودی به من سپرده شده بود که برای انجام مأموریتم هر کاری که لازم بود انجام دهم. میخواستم به کهکشان نشان دهم که میتوان به ما اعتماد کرد. من میخواستم نیرویی همیشگی باشم و در این راه به کسانی که میتوانم کمک کنم و راهی برای نشان دادن اینکه انسانها به طور کلی آماده هستند تا جای خود را در میان سایر موجودات هوشمند ستارهها بگیرند پیدا کنم.
بنابراین من اینگونه بازی کردم. اگر کسی به کمک احتیاج داشت، سعی میکردم کمک کنم. این سه گانه اغلب بازیکنان را در شرایطی قرار میدهد که تصمیم صحیح یا غلط مشخصی ندارند که بخشی از هیجان ماجراست. به نظر میرسد یک فرد خوب و درست بودن کار پیچیدهای است. مطمئناً میتوانید تصمیم بگیرید که یک عوضی باشید، اما من دوست ندارم اینطور بازی کنم و این چیزی نیست که بازی را در این لیست قرار میدهد. این بازی فرصتی است که میتواند نیرویی برای همیشه در یک کهکشان و داستانی بزرگی و جالب باشد. فرصتی است که نمی توان آن را رد کرد وقتی که ما اغلب در زندگی واقعی چنین نگرانیها و مشکلات خود را برطرف می کنیم. انجام یک بازی که در آن میدانید که به شما کمک میکند میتواند تجربه آرام بخشی باشد.
با ورود سرویس EA Play به گیم پس حال میتوان این سه گانه را از مهمترین و جذابترینهای این 10 بازی دانست.
نظر شما دربارهی این 10 بازی گیم پس چیست؟ آیا هیچکدام از آنها را تجربه کردهاید؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.