پس از سال ها زندگی دریافتیم که اشتباه کردن فرآیندی اجتناب ناپذیر است. درست است که ابرقهرمانان به پیشرفته ترین تکنولوژی ها و خارق العاده ترین نیروی های فراطبیعی مجهز هستند؛ اما باز هم آنها انسان هستند و خطا کردن بخشی از طبیعت انسان است. اتفاقا این ویژگی خطاپذیر بودن آنها است که باعث جالبتر شدن شخصیت آن ها میشود. دوست داریم تا باهم به بررسی بزرگترین اشتباهات ابرقهرمانان دنیای سینمایی مارول بپردازیم.
این مقاله بخش هایی از داستانهای فیلمهای سینمایی دنیای مارول را لو میدهد. اگر بخش هایی از داستان برایتان لو رفت، مسئولیت آن با خودتان است.
1. استیو راجرز به گذشته برمیگردد
یکی از سکانس هایی که باعث شد احساسات هواداران برانگیخته شود، سکانس ماندن و زندگی کردن کاپیتان امریکا در گذشته بود. ایراد قضیه اینجاست که اگر او به گذشته برگشته و تصمیم گرفته است که دیگر ابرقهرمان بودن را کنار بگذارد، این بدین معناست که او دیگر در مبارزه با آدم بدها نقشی نداشته است! از طرفی او زندگی زنی که زمانی عاشقش بوده را دزدیده است. چرا که ما میدانیم سرنوشت پگی کارتر «معشوق کاپیتان آمریکا» زندگی در کنار او نبوده و کاپیتان آمریکا با بازنویسی خط زمانی و سفر در زمان دست به همچین کاری زده است. یعنی او به نوعی باعث عوض شدن سرنوشت یک نفر دیگر شده است.
با تمام این تفاسیر، درست است که در خط زمانی جدید خودش در کنار دوستانش مبارزه نکرده است، همچنان توانسته صلح را به نوعی به ارمغان بیاورد و وظیفه اصلیاش را انجام بدهد.
2. تونی استارک یک سلاح خیلی خطرناک را به یک نوجوان واگذار میکند
درست است که «پیتر پارکر» یک نوجوان نابغه است؛ با اینحال سپردن یک ابرسلاح به دستان او چندان هم فکر جالبی نیست. در سکانسی از «مردعنکبوتی: دور از خانه» دیدیم که پیتر پارکر به همراه دوستانش در اتوبوس حضور دارد. پیتر سعی دارد تا به چگونگی کارکردن با آن عینکی که تونی استارک برایش به ارث گذاشته بود، پی ببرد. پیتر در حین کارکردن با عینک، به صورت تصادفی باعث شلیک یک موشک به اتوبوس میشود! در نهایت پیتر پارکر نوجوان مجبور میشود تا به سختی خرابکاریاش را جبران کند
.با اینحال متوجه میشویم که سپردن یک سلاح خیلی پیشرفته به دستان یک نوجوان چندان هم فکر جالبی نبود
3. تونی استارک یک نوجوان تازه کار را استخدام میکند
و یک اشتباه دیگر از معروفترین ابرقهرمانان دنیای سینمایی مارول. ما برای اولین بار مردعنکبوتی دنیای سینمایی مارول را در فیلم «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» ملاقات کردیم. در آن زمان پیتر پارکر یک نوجوان 16 ساله و بیتجربه بود که بیشتر مشغول مبارزه با خلافکارهای خردهپای نیویورک بود. اما پس از درگیری میان کاپیتان آمریکا و مرد آهنی، تونی استارک از پیترپارکر میخواهد تا به تیم او بپیوندد. در واقع از یک نوجوان بیتجربه دعوت به مبارزه در مقابل تیمی متشکل از افراد باتجربه میکند که سالها در مقابل خلافکاران و شروران متفاوت و قدرتمندی جنگیدهاند.
بازهم یک تصمیم نادرست دیگر از جناب آقای استارک.
4. بروس بنر و تونی استارک اولتران را میسازند
اولتران یک هوش مصنوعی ساختهشده توسط ابرقهرمانان دنیای سینمایی مارول «بروس بنر» و «تونی استارک» بود. چیزی که باعث تمایز اولتران با بقیه ساختههای این دونابغه تکنولوژی شد، طغیان ناگهانی اولتران علیه بشریت بود. درست است که اولتران از اول قرار نبود به منظور نابودی بشریت ساختهشود اما یادمان نرود که تقریبا نزدیک بود تا به هدف خودش برسد.
5. سرگذشت باکی بارنز و ناتاشا رومانوف
نمیتوانیم منکر کمک زیاد این دو قهرمان در نجات زمین شویم. «ناتاشا رومانوف» با قربانی کردن جان خود باعث شد تا انتقامجویان بتوانند دنیا را نجات دهند. همینطور «باکی» هم در میدان جنگ تا جایی که توانست به انتقام جویان کمک کرد تا علیه لشکر ثانوس مقاومت کنند. اما آنها گذشته تاریکی نیز دارند. گذشتهای پر از ترور و قتل برای سازمانهایشان.
هرچند تمام آن کارها براثر شستوشوی مغزیای بود که رویشان شکل گرفته بود و خودشان از قصد انجام چنین جنایاتی را نداشتند، بازهم نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
6. کلینت بارتون و تظاهر به نداشتن خانواده
ما هیچ اطلاعی از سرگذشت شخصیت «کلینت» در دنیای سینمایی نداشتیم. اصلا نمیدانستیم او چگونه به چشم شاهین تبدیل شده یا از کجا آمدهاست. اما قصه از آن جایی عجیب شد که کماندار دنیای ما در فیلم «عصر آلتران» خانواده خودش را معرفی کرد! اما دلیلی که ما این حرکت کلینت را بد تلقی میکنیم این نیست که او خانواده دارد یا خانوادهاش را مخفی کردهاست،
بلکه اینکه شما یک خانواده داشته باشید ولی تمام طول مدت با دیگر اعضای انتقام جویان کارهای خطرناک انجام بدهید و وقتی برای خانواده اصلی خود نداشته باشید، حرکت شایستهای تلقی نمیشود.
7. هاکای حالا یک قاتل سریالی است
در «انتقام جویان: بازی آخر»، شاهد یکی از عجیبترین اتفاقات MCU بودیم. کلینت بارتون، کماندار قهرمان داستان ما حالا تبدیل به یک قاتل سریالی شده است! همین حرکت به تنهایی کافیست تا اسم او را نیز در این لیست بیاوریم.
8. واندا یک شهر را شست و شوی مغزی داد
واندا در سریال «واندا ویژن» به عنوان رهبر فرقه نه چندان بزرگ خود، و در یک واقعیت فرعی، باعث شست و شوی ذهنی پیروان خود در آن واقعیت شدهبود. هرچند برای ما به عنوان مخاطب لحظاتی جذاب و سرگرم کننده پدید آمده بود ولی یادمان نرود این حرکت از نظر اخلاقی واقعا وحشتناک است.
9. ویژن تقریبا باعث مرگ رودی شد
هنوز آن سکانس محشر فرودگاه برلین را به خاطر داریم. همان سکانسی که پر بود از مبارزههای جذاب و نفسگیر ابرقهرمانان دنیای سینمایی مارول. اما متاسفانه همانطور که اشاره کردیم شاهد مبارزه بودیم و میدانیم هر مبارزه محکوم به دادن تلفات است. در اواخر آن مبارزهها بود که ویژن به سم «فالکون» لیزری از سنگ خود شلیک کرد اما سم در مقابل این تیر جاخالی داد و تیر به «رودی» اصابت کرد. اصابتی که موجب سقوط رودی از ارتفاعی بسیار بلند شد.
رودی پس از این اتفاق، تا مدتی توانایی راه رفتن خود را از دست داده بود ولی خوشبختانه زنده ماند.
10. شاهزاده تچالا نزدیک بود باکی را به قتل برساند
دلیل این حرکت شاهزاده هم کاملا برای ما واضح بود. شاهزاده «تچالا»، باکی بارنز را مسئول مرگ پدر خود میدانست. گرچه که همه میدانیم باکی بیگناه بود و تمام این اتهامها به دلیلی پاپوشی بود که برای او دوخته بودند، اما پلنگ سیاه اهمیتی به این حرفها نمیداد. تنها چیزی که او میخواست انتقام بود و تقریبا هم موفق به گرفتن آن میشد اگر رفیق قدیمی باکی، یعنی کاپیتان آمریکا به داد او نمیرسید!
11. رفتار مرموز دکتر استرنج در مورد تنها راه موجود
از 14 میلیون و 651 مورد فقط در یکی از آنها امکان پیروزی وجود دارد! دکتر استرنج با مشاهده آیندههای متفاوت تنها راه پیروزی را میدانست اما برای چه هیچوقت آن را بیان نکرد؟ آیا اگر از قبل تنها راه پیروزی را میگفت، از مرگ مردآهنی و دیگر ابرقهرمانان دنیای سینمایی مارول جلوگیری میشد؟
12. اسکات مجرم
اسکات لنگ یا همان «مرد مورچهای»، نه تنها از ابتدا یک قهرمان نبود، بلکه یک خلافکار بود! اسکات که یک مجرم خرده پا بود پروندههای معدودی داشت. اصلا یادمان نرود که او به خاطر دزدی کردن از خانه پیم، به یک باره سرنوشتش عوض و به یک ابرقهرمان تبدیل شد.
13. سم سپر کاپیتان آمریکا را تحویل میدهد
توضیح این مورد بسیار ساده است. اگر یادتان باشد کاپیتان آمریکا پس از زندگی در گذشته «مورد اول همین لیست» وقتی به زمان حال برگشت که دیگر بسیار پیر بود. برای همین سپر خود را به سم واگذار کرد تا جانشین او باشد. پس از آن ما سم را در سریال «کاپیتان آمریکا و سرباز زمستان» دیدیم که دارد سپر را به دولت میدهد. اگر سم سپر کاپیتان آمریکا را به دولت تحویل نمیداد، اصلا کل وقایع سریال «کاپیتان آمریکا و سرباز زمستان» اتفاق نمیافتاد. به همین سادگی.
14. سکوت چندین و چندساله جاودانگان
«جاودانگان» (The Eternals) جدیدترین قهرمانان معرفی شده توسط مارول هستند. آنها ابرقهرمانهایی خداگونه هستند که تقریبا 100ها سال است برروی کره زمین زندگی میکنند. درست است که آنها دلیل خوبی برای سالها مخفی ماندن و کمک نکردن داشتند؛ ولی بیایید تصور کنید اگر آنها در وقایع بزرگ MCU دخالت میکردند، چقدر روند این دنیا میتوانست متفاوتتر دنبال شود.