آکیرا کوروساوا نویسنده و کارگردان بزرگی بود که سینمای ژاپن را به همهی جهان معرفی کرد. او در مسیری گام برمیداشت که از فیلمهای تبلیغاتی تا درامهای موسوم به جیدای-گکی و… همه چیز را در بر میگرفت. این فیلمساز نابغه، یک سینماگر جهانی بود. چراکه توانست با ترکیب عناصر فرهنگی شرقی و غربی به سبک تازهای دست پیدا کند؛ سبکی مطابق با ذائقهی تمام مخاطبان سینما.
در طول پنجاه و هفت سال زندگی حرفهای، آکیرا کوروساوا تقریبا سی و یک فیلم ساخت. به همین دلیل، عدهای نمیدانند که باید سینمای کوروساوا را از کجا شروع کنند. اگر شما هم جزء این دسته از افراد هستید، قطعا مقالهی پیش رو به دردتان میخورد. پس با گیمنیوز همراه شوید تا پنج فیلم برتر این غول سینمای ژاپن را به شما معرفی کنیم.
Seven Samurai
«هفت سامورایی» تنها یکی از بهترین فیلمهای کوروساوا نیست. این فیلمی است که هر عاشق سینمایی باید دیده باشد. همچنین معروفترین فیلم در ژانر جیدای-گکی یا درام دورهای است که کوروساوا استاد آن بود. داستان دربارهی هفت رونین سرگردان است (رونینها همان ساموراییهای بیارباب هستند) که تلاش میکنند از مردم بیپناه یک روستا در برابر راهزنان محافظت کنند.
فیلم «هفت سامورایی» در کشورهای غربی بسیار دیده شد. بیشتر به این دلیل که شباهت زیادی به فیلمهای وسترن (راهزنان، قانونشکنان، شهرهای مرزی و…) داشت. نیز در پیدایش فیلمهای اکشن هالیوودی تاثیرگذار بود. اگر میخواهید به سراغ سینمای کوروساوا بروید، حتما از «هفت سامورایی» شروع کنید.
Yojimbo
در فیلم «یوجیمبو» توشیرو میفونه نقش کوواباتاکه سانجورو، یک سامورایی عاقل و خسته از جهان، را بازی میکند. بهجرئت میتوان گفت که بهترین بازی عمر توشیرو میفونه، همین است. علاوه بر بازی شگفتانگیز میفونه، موسیقی متن فیلم و خط داستانی آن هم جالب توجه هستند. در کل، «یوجیمبو» سرگرمکننده است و گاهی خندهدار؛ و فیلمی است که تا همیشه در یاد و خاطرهی شما خواهد ماند.
شایان ذکر است که «یوجیمبو» در زمان خود الهامبخش بسیاری از وسترنهای آمریکایی و غیرآمریکایی شد. مانند فیلم «به خاطر یک مشت دلار» (اولین قسمت از سهگانهی دلار به کارگردانی سرجو لئونه) که در واقع بازسازی فیلم «یوجیمبو» محسوب میشود.
Throne of Blood
«سریر خون» با نام اصلی «قلعهی تار عنکبوت» اقتباسی آزادانه از مکبث شکسپیر و بهترین فیلم اقتباسی کوروساوا در دههی پنجاه میلادی است. آکیرا کوروساوا با ساختن این فیلم به همگان ثابت کرد که شایستهترین کارگردان دنیا برای اقتباس از نمایشنامههای شکسپیر است.
بیشتر صحنههایی که در «سریر خون» میبینیم، در کوهستان فوجی (نام کوهی در کشور ژاپن) فیلمبرداری شده است و استفادهی بینظیر کوروساوا از جلوههای طبیعت را نشان میدهد. زوزهی بادها روی خاک، باریدن باران بر سر شاخههای درختان و… همگی نقش مهمی در فیلم «سریر خون» دارند. این مظاهر طبیعی، بهخوبی فضای وهمناک و منحصربهفرد فیلم را به تصویر کشیدهاند.
Ikiru
چهاردهمین فیلم بلند آکیرا کوروساوا، بدون شک تاثیرگذارترین فیلم اوست. «زیستن» قصهی تلخ و شیرین پیرمردی در آستانهی مرگ است، قصهی خوبْ زندگی کردن و خوبْ مردن. همچنین نقد تند و تیزی است به بوروکراسی ناکارآمد ژاپن.
در این فیلم، تاکاشی شیمورا (بازیگر همیشگی فیلمهای کوروساوا) نقش کانجی واتانابه را بازی میکند. بوروکرات سالخوردهای که تنها تا یک سال دیگر زنده خواهد ماند. او طی ماههای باقیماندهی عمر خود، تا جایی که در تواناش هست، تفریح و خوشگذرانی میکند. اما چیزی نمیگذرد که باز هم دچار نوعی یاس فلسفی میشود. گفتن بیشتر دربارهی این شاهکار کوروساوا ممکن نیست. باید خودتان به تماشای فیلم «زیستن» بنشینید تا عظمت بیاندازهی آن را دریابید.
High and Low
«بالا و پایین» یا «بهشت و دوزخ» اقتباسی از رمان باج پادشاه (نوشتهی اد مکبین) و متفاوتترین فیلم آکیرا کوروساوا در کارنامهی عریض و طویل این کارگردان است. علاوه بر این، شامل یکی از دغدغههای مهم کوروساوا نیز هست: فساد ناشی از پول، قدرت و اعتبار.
«بالا و پایین» داستان فوقالعادهای دارد: کینگو گوندو -با نقشآفرینی توشیرو میفونه- تاجر ثروتمندی است که در یک تماس تلفنی، از فرد ناشناسی میشنود که پسرش را ربوده است. کینگو برای آزادی پسرش، باید پول زیادی به آن فرد ناشناس بدهد که باعث ورشکستگی او خواهد شد. اما وقتی مشخص میشود آدمربا پسر گوندو را با فرزند دیگری اشتباه گرفته، مضمون فیلم از یک بحران شخصی به یک سوال اخلاقی تغییر میکند: بهای جان یک انسان چقدر است؟