فیلم (Humane (2024 یک اثر سینمایی در ژانر ترسناک و آخرالزمانی و اولین فیلم بلند داستانی «کیتلین کراننبرگ» (Caitlin Cronenberg) است. این فیلم، که نویسندگی آن را «مایکل اسپاراگا» بر عهده داشته، با بازی جی باروشل، امیلی همپشایر، و پیتر گلگر، توانسته توجهات بسیاری را به خود جلب کند. فیلم داستانی پیچیده و چند لایه را در قالب یک خانواده در شرایط آخرالزمانی روایت میکند. در ادامه با نقد و بررسی فیلم سینمایی Humane همراه گیمنیوز باشید.
نقد و بررسی فیلم سینمایی Humane
فیلم Humane اولین اثر بلند کیتلین کراننبرگ به عنوان کارگردان، نقاط ضعف و قوت بسیاری دارد. این فیلم که در ژانر ترسناک و آخرالزمانی قرار دارد، با موضوعی جسورانه و معاصر که بحران آب و هوایی را به تصویر میکشد، تلاش میکند توجه عموم مردم را به خود جلب کند. کراننبرگ در این فیلم توانسته تعادلی میان عناصر ترسناک و درام خانوادگی ایجاد کند و به موضوعاتی چون انتخابهای اخلاقی و بقای انسانیت در شرایط بحرانی بپردازد. با این حال، فیلم در برخی جنبهها مانند عمق داستانی و پرداخت شخصیتها دچار ضعف است و برخی از موضوعات اجتماعی و اخلاقی را تنها به صورت سطحی بررسی میکند.
بیشتر جنبههای خلاقانه فیلم در حاشیههای آن قرار دارند و فیلم در برخورد با موضوعات اجتماعی، به جای پرداخت عمیقتر، به لمس سطحی آنها بسنده کرده است. اما به طور کلی، و با توجه به تازهکار بودن کارگردان و تلاش او برای ایجاد فضای منحصر به فردش، میتوان از برخی ایرادات فیلم چشمپوشی کرد. فیلم به هر حال قادر است لحظاتی دلهرهآور و نفسگیر را خلق کند و تلنگرهای لازم را به بیننده بزند. اگرچه کمدی تاریک فیلم شاید به مذاق همهی مخاطبان خوش نیاید. در نهایت، کارگردانی فیلم Humane را میتوان به عنوان یک تلاش جسورانه و نوآورانه در نظر گرفت که توانسته برخی از تماشاگران را با داستانی معاصر و موضوعات مهم همراه کند.
داستان در پی شخصیتها
این فیلم سینمایی داستانی پیچیده و چند لایه را در قالب یک خانواده در شرایط آخرالزمانی روایت میکند. شخصیتهای این فیلم، هر کدام داستانها و پیچیدگیهای خاص خود را دارند که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.
جرد یورک (با بازی جی باروشل) یکی از شخصیتهای اصلی فیلم پسر و یک خبرنگار بازنشسته است که تصمیم میگیرد در طرح جدید دولت برای کاهش جمعیت از طریق برنامه انتخابی اوتانازی شرکت کند. او شخصیتی پیچیده و چند بعدی دارد که در طول فیلم، تلاشهای او برای مقابله با واقعیتهای تلخ جدیدی که جهان با آن روبرو است، نمایان میشود. در کنار او، ریچل یورک (با بازی امیلی همپشایر) خواهرش قرار گرفته که یک شخصیت قوی و مستقل است. زنی که با وجود شرایط دشوار، تلاش میکند تا خانواده خود را حفظ کند. او نماینده زنانی است که در شرایط بحرانی، نقش رهبری و حمایتی را بر عهده میگیرند.
چارلز یورک (با بازی پیتر گلگر) پدر خانواده یورک، شخصیتی است که با ایدههای سنتی و محافظهکارانه، در تضاد با تغییرات جدید جهان قرار میگیرد. او نماینده نسلی است که با دنیای در حال تغییر کنار نمیآید و این تضاد در طول فیلم به تصویر کشیده میشود. و در مقابل او، نواه یورک (با بازی سباستین چاکن) پسر جوان خانواده و شخصیتی است که نمایانگر نسل جدید و نگرشهای مدرن است. او با دیدگاههای پدرش مخالف است و به دنبال راههای جدید برای حل مشکلات است. علاوه بر او، اشلی یورک (با بازی آلانا بیل) دختر خانواده و شخصیتی است که با واقعیتهای جدید به شکلی متفاوت برخورد میکند. او نمایانگر جوانانی است که با چالشهای زیستمحیطی روبرو هستند و به دنبال راههای خلاقانه برای مقابله با آنها هستند.
داستان توسط این شخصیتها و با کمک گرفتن از ویژگیها و تفکرات نمادین هر یک، پیش میرود. میتوان گفت که بیشتر بار معنایی داستان از طریق شخصیتها و مراودات آنها به مخاطب منتقل میشود. در حالی که بار دراماتیک فیلم بر دوش کارگردانی و گاهی نیز دیالوگها قرار گرفته است.
دیگر شخصیتهای فیلم مثل میا یورک (با بازی سیرنا گولامگاوس) و باب (با بازی انریکو کولانتونی) هم نقشهایی در پیشبرد داستان فیلم دارند. اگرچه در حاشیه قرار میگیرند. میا، خواهر کوچکتر، شخصیتی است که نمایانگر بیگناهی و امید در داستان است. او با نگاهی خوشبینانه به آینده، تلاش میکند تا خانوادهاش را در شرایط سخت همراهی کند. باب، مامور اجرای برنامه، شخصیتی است که با حس طنز و بینشی به ظاهر عمیق اما خودخواهانه، به خانواده فشار میآورد تا علیه یکدیگر متحد شوند.
فضاسازی در فیلم Humane
شخصیتها، هر کدام با داستانها و پیچیدگیهای خود، به فیلم Humane عمق و جذابیت میبخشند و مخاطبان را به تأمل در مورد مسائل اجتماعی و زیستمحیطی دعوت میکنند. فیلم با نمایش تضادها و تعارضهای درونی شخصیتها، به بیننده اجازه میدهد تا با آنها همذاتپنداری کند و درک بهتری از شرایط دشواری که با آن روبرو هستند، پیدا کند. با این حال، فضاسازی در فیلم نقش کلیدی در باورپذیر شدن داستان و اتفاقات دراماتیک ایفا میکند. فضاسازی خاصی که با بهکارگیری سبک ویژهی فیلمبرداری، بازیگری و نیز موسیقی متن ایجاد شده است.
موسیقی متن توسط تودور کوباکوف ساخته شده است، که یک آهنگساز معاصر با استعداد و خلاقیت بالا است. موسیقی متن این فیلم توانسته با ایجاد جوی متناسب با موضوعات ترسناک و آخرالزمانی، تأثیر قابل توجهی بر روی تماشاگران بگذارد. کوباکوف با استفاده از ترکیبی از سازهای کلاسیک و الکترونیک، فضایی متنوع و چند بعدی را خلق کرده که به خوبی با تمهای فیلم هماهنگ است. موسیقی متن فیلم Humane با تأکید بر نوتهای تیره و ملودیهای مرموز، به خلق حسی از اضطراب و تنش کمک کرده و در عین حال، لحظات احساسی و دراماتیک فیلم را با ظرافت تقویت میکند. این موسیقی، به خوبی میتواند احساسات مخاطب را درگیر کند و به آنها امکان دهد تا عمق داستان را بهتر درک کنند.
در نهایت، موسیقی متن فیلم Humane را میتوان یکی از عناصر موفق و تأثیرگذار این اثر دانست. عنصری که به طور مؤثری به ساختار کلی فیلم و تجربه تماشاگران افزوده است. این موسیقی، نه تنها به عنوان پسزمینهای برای صحنهها عمل میکند، بلکه به عنوان یک عنصر حیاتی در روایت داستان و انتقال احساسات شخصیتها به شمار میرود.
جمع بندی
در مجموع، (Humane (2024 فیلمی است که میتواند تجربهای هیجانانگیز و تفکربرانگیز برای تماشاگران باشد. با وجود برخی نکات منفی، این فیلم به عنوان یک اثر سینمایی که به موضوعات مهمی مانند بحران آب و هوایی میپردازد، ارزش تماشا را دارد. این فیلم سینمایی، با ترکیبی از عناصر ترسناک و درام خانوادگی، میکوشد تا نگاهی نو به چالشهای پیش روی بشریت ارائه دهد و مخاطبان را به تأمل در مورد آینده زمین و نسلهای آتی دعوت کند.