به پایان سال 2017 رسیدهایم و نوبتی هم که باشد، نوبت بررسی و معرفی بهترین سریالهای سال 2017 است که طی این سال از شبکههای مختلف پخش شدهاند و توانستهاند مخاطبین بسیاری داشته باشند. مطمئنا سریالهای قابل ذکر دیگری جز عناونینی که در این لیست آمدهاند نیز وجود داشتهاند که برخی از آنها صرفا به خاطر انتخابهای متفاوت، و برخی دیگر به دلیل شناختهشده بودن (مانند سریالهای بازی تاج و تخت و ریک اند مورتی) در این لیست جای داده نشدهاند.
Twin Peaks
مارک فراست و دیوید لینچ موفق شدند که با زنده کردن سریال مهم و شناختهشدهی دهه نودی خود به راحتی در صدر لیست بهترین سریالهای سال 2017 قرار بگیرند. دیوید لینچ هر 18 قسمت از این فصل را کارگردانی کرده است و معتقد است The Return، فیلمی است که در واقع در 18 قسمت روایت میشود. این سریال همانند کارهای سینمایی لینچ، ساخته شده است تا فرضیات شما را به چالش بکشد و از شما میخواهد که با ذهن باز و کنار آمدن با این واقعیت که برخی از سوالها قرار نیست جواب داده شوند، به تماشای آن بپردازید. این به این معنی نیست که The Return داستانی دارد که تنها عدهای خاص قادر به درک آن هستند و زیادی پیچیده است. داستان این فصل چیزی در حدود 25 سال پس از این که مامور ویژهی افبیآی، دیل کوپر، در زندان متافیزیکی به نام Black Lodge گیر میافتد و همزاد او در دنیای واقعی نقش وی را بازی میکند، اتفاق میافتد و به اتفاقات مرموزی میپردازد که در سه مکان مختلف شکل میگیرند اما همهی آنها پیرامون تلاشهای کوپر برای بازگشت به دنیای واقعی هستند.
The Leftovers
اگر از آن دسته افرادی هستید که گفتهاند نخواهند توانست کسانی را که باعث و بانی پایان سریال Lost را ببخشند، و هنوز سریال The Leftovers را تماشا نکردهاند؛ بهتر است سریعا این سریال را تماشا کنید تا بتوانید دیمون لیندلوف را ببخشید. این نویسنده یکی از کسانی بوده است که نوشتن قسمت پایانی سریال «گمشده» را بر عهده داشته و یکی از کسانی بوده است که در ساخت سریال The Leftovers سهیم بوده است. داستان این سریال دربارهی ناپدید شدن ناگهانی دو درصد از جمعیت کردهی زمین است. فصل سوم این سریال پاسخگوی ابهامات بسیار آن بوده است و به مسائل پیرامون زندگی بازماندههای این واقعهی دردناک میپردازد. ظرافت و داستانپردازی غنی این سریال باعث شده است که از بهترین سریالهای سال 2017 باشد.
Better Call Saul
در این فصل از سریال پیشدرآمد سریال محبوب Breaking Bad، به شخصیتها و تایملاین سریال اصلی بیشتر نزدیک شدیم و شاهد شخصیتها و موقعیتهایی بودیم که باعث شدند جیمز مکگیل، تبدیل به وکیل فاسدی به نام سال گودمن شود. با این که کسانیکه سریال Breaking Bad را تماشا کردهاند میدانند سرنوشت جیمی و مایک در چند سال آینده چگونه خواهد بود، اما پرداختن این سریال به انتخابهای شخصیتها بوده است که باعث شده طرفداران زیادی داشته باشد و تبدیل به یکی از بهترین سریالهای سال 2017 شود.
Fargo
وقایع داستان در سال 2010 در «مینسوتا»، یکی از ایالتهای شمالی و سردسیر آمریکا رخ میدهند و مانند اثر اصلی برادران کوئن، ادعایی مبنی بر واقعی بودن رخدادهای موجود در مجموعه وجود دارد که باز هم مانند فیلم فارگو، ریشهای در واقعیت ندارد و برای تاثیرگذاری بیشتر بر بیننده استفاده شده که به نظر در این زمینه موفق هم بوده است، چرا که در بسیاری از مباحث شکل گرفته پیرامون سریال، نظراتی دیده میشوند که توجیه برخی اتفاقات را در واقعی بودن وقایع آن میدانند. اولین مسئلهی مرتبط، صحنهی آغازین سریال است که یک شهروند آلمانی در حال رد اتهامات علیه خودش است و بازپرس بر این اصرار دارد که او شخصی اوکراینی است و دوست دختر خود را به قتل رسانده. این صحنه در واقع به رمان «محاکمه» از «فرانز کافکا» اشارهی ادبی دارد که در آن فردی در حال رفع اتهام از خود است و هیچ اطلاعی ندارد که چه کار اشتباهی مرتکب شده است.
برای مطالعهی ادامهی بررسی اختصاصی گیمنیوز از فصل چهارم سریال Fargo، به این لینک مراجعه کنید.
The Good Place
متاسفانه نمیتوان بدون این که از نکتهی اصلی داستانی این سریال حرفی زد،راجع به آن سخن گفت و فقط باید به این بسنده کنیم که پس از پایان جنجالی فصل اول این سریال در ماه ژانویه، خالق این سریال، مایکل شور، فصل دوم را نیز به همان اندازه هیجانی و کامل عرضه کرده است. باید در نظر داشته باشید که این سریال بیش از هرچیز دربارهی بدیهای ما به یکدیگر است و این که چگونه قادر خواهیم بود حتی پس از مردن، انسان بهتری باشیم.
Brooklyn Nine Nine
کمدی پلیسی پر سر و صدای شبکه FOX. اولین چیزی که در رابطه با این سریال به ذهن میرسد این است که تکلیف این سریال با خود مشخص است: این سریال یک سریال کمدیاست. به این معنی که تمامی دیالوگها و موقعیتهای سریال رنگ و بوی اغراق شدهی کمدی دارد. طنز سریال گاهی به اتفاق یا مشکلی طعنه میزند؛ گاهی به لودگی نزدیک میشود که در قالب فضای ساخته شده توسط سریال قابل درک و لذت بخش است و گاهی بیننده را با خندهای بر لب احساساتی میکند. بیشک در میان انتخابهای ژانر کمدی، این سریال از بهترینهای حال حاضر است.
این نقلقول، برگرفته از یکی از مطالب گذشتهی گیمنیوز است که در آن به معرفی 10 سریال برای گذراندن اوقاتتان پرداخته بودیم. برای مشاهدهی این مطلب اینجا کلیک کنید.
Stranger Things
این سریال در فصل دوم خود به نقطهای رسیده است که بسیاری از سریالهای موفق (چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ خلاقیت) نیز رسیده بودهاند و آن نقطه، جایی است که انتظارات از سریال آنقدر بالا رفته که به اندازهی کافی به آن بها داده نشده است. با این حال باز هم به ندرت پیش میآید که فصل دوم یم سریال موفق مانند Stranger Things به این اندازه سرگرمکننده و سرزنده از آب دربیاید. برادران دافر در اینن فصل آنچنان به عمق سریال خود نیافزودهاند و یا حتی روش خود را نیر تغییر ندادهاند. آنها همچنین به خاطر محبوبیت سریالشان کار را زیادی جدی نگرفتند. همهی این عوامل دست به دست هم دادهاند تا فصل دوم Stranger Things یکی از بهترین سریالهای سال 2017 باشد.
Black-ish
این سریال تنها به خاطر قسمت Lemons هم که شده، باید در تمامی لیستهای بهترینهای تلویزیون سال 2017 جای بگیرد. این قسمت در ماه ژانویه پخش گردید و بیپرده و تاثیرگذار به پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحدهی آمریکا پرداخت. این سیتکام طی نیمهی دوم فصل سوم و نیمهی اول فصل چهارم خود نیز به روند مثبت خود ادامه داد تا از هرچیز ممکنی طنز خلق کند؛ از تعداد محدود اسباببازیهای طراحی شده برای کودکان آفریقایی-آمریکایی گرفته تا بحثهای خانوادهی جانسون بر سر میزان کمک مالی به دوستی که به تازگی از زندان بیرون آمده است. تیم سیتکامهای شبکهی ABC با وجود سریالهای مانند The Goldbergs، The Middle و Modern Family بسیار قابل است اما میتوان گفت حساب Black-ish از اینها جداست. این موضوع به خاطر باتجربه بودن بازیگران سریال و تمایل به معذب کردن بینندگان است.
Bojack Horseman
به نظر میرسد که سریال انیمیشنی بوجک هورسمن که داستانهای زندگی یک بازیگر افسرده و بدزبان و دوستان او -که شامل حیوانات سخنگو و انسانها میشوند- را روایت میکند توانسته که یکی از بهترین و پرطرفدارترین عناوین کمدی فعلی و یکی از بهترین سریالهای سال 2017 باشد.
The Americans
خالق و تولید کنندهی این سریال، «جو وایزبرگ» (به همراه گراهام یوست، خالق سریال جاستیفاید) است که دربارهی او میتوان به سابقهی فعالیتش در سازمان اطلاعاتی آمریکا (CIA) اشاره کرد. دانستن این مسئله به سریالی که محوریت جاسوسی دارد ابعاد تازهای میبخشد و میتوان آن را یکی از دلایل ملموس بودن و قابل دسترس بودن شخصیتهای تصویر شده در آن دانست. فعالیت او به عنوان یک مامور سازمان سیا و بهرهمندیاش از اطلاعات درونسازمانی، بیشک در جزئیاتی مانند روشهای ارتباطی، نوع زندگی و نحوهی اجرای ماموریتها بیتاثیر نبوده است.
برای مطالعهی مطلب اختصاصی گیمنیوز در معرفی سریال The Americans به این لینک مراجعه کنید.