بی مقدمه بگویم ، نقد فوق حاوی اسپویلر می باشد زیرا با لو ندادن قسمت های خاصی از این داستان ، نقد بنده نیمه کاره می ماند و طبیعتا بنده علاقه ای ندارم که مخاطب را برنجانم.
مطمئنا شما هم خسته شده اید از تعریف ها و تمجید هایی که از زوج اسنایدر/کاپولو کردم ؟ درست است ؟ پس نمیخواهم تملقات و تعلقاتم نسبت به این دو را برای بار چندم بیان کنم و مستقیم به سوی اصل مطلب میروم. البته قبل از آن قراراست بگویم این نقد شامل عکس هایی هم می شود که داستان را ممکن است لوث کند و هشداری دادم که مشکلی پیش نیاید.
رزیدنت جوکر
در نقد قبلی اشاره ای کردم که اسنایدر ” پایان بازی ” را خیلی گُنگ نوشته است. شاید دوس داشته سوالات بسیار برای مخاطب ایجاد کند و در آخر همه را با یک چیز ممکن پاسخ دهد. البته این امر در حرکت جالب می باشد و بقول معروف گفتی ” پرستیژ ” یک اثر مرموز را حفظ می کند اما به نظرم این یک ضعف است. چرا؟ سوال خوبی است! زیرا امکان آن وجود دارد که طلسم موفقیت اسنایدر بشکند و در آخر نتواند آن پایان درخور تمامی سوالات را نگوید. بله ما غصه ی جناب اسنایدر را میخوریم وگرنه چه کسی جرعت دارد از سری بتمن ایراد بگیرد ؟
در آخر قسمت دوم دیدیم که جناب ” بوردر ” همان ” جوکر ” از آب در آمد و ضمن ابراز علاقه ی شدید نثار به بروس وین / بتمن او را در تیمارستان آرکام مسموم و بیهوش کرد. گنگی اول آن دقیقا اینجا شروع می شود. بروس در غار خفاشی و در کنار آلفرد و جولیا به هوش می آید. خب سوال اول این است که چطور بروس را نجات داده اند؟ سوال خوبیست اما متاسفانه جوابی در پی ندارد و با صبر باید آن را بدست آورد.
بروس ردای خفاشی خود را بر تن می کند و حین رسیدن به گاتهام ، تماسی با جناب ” جیم گوردون ” در باب برگشت جوکر میگیرد. پانل ابتدایی تماس بتمن به جیمبو را شخصا می ستایم و احتمالا میدانم که جیم قرار است در یک مسابقه ” کی بیشتر از همه سیگار میکشه ” ، جان کنستانتین را شکست بدهد. او که مضطرب از بازگشت کابوس همیشگی خود و شهر گاتهام است بی درنگ و با یک حس عصبانیت خاصی میخواهد بداند بتمن ” پادزهر ” سم جوکر را دارد یا نه؟ ظاهرا این به اصطلاح پادزهر بتمن دیگر پاسخگوی ویروس جدید جوکر و خود او نیست و بروس “زهی خیال باطل” را به معنای واقعی درک میکند.
گذشته از آن بتمن تماما معنای یک شوک خفیف را نیز تجربه میکند.او متوجه می شود اکثر مردم گاتهام مبتلا به ویروس جوکر شده اند و او باید زودتر دست به کار شود!
من ” پایان بازی ” را آرک بسیار زیبایی میدانم اما باورتان بشود یا خیر قسمت سوم یک سر و گردن از بقیه قسمت ها بالاتر است. هم از لحاظ هیجان و هم طراحی. به نظرم لغت ” غوغا ” را می توانم در این قسمت معنی کنم. اسنایدر مرز های نویسندگی یک آرک استاندارد برای بتمن را کنار زده و شخصیتی را در این داستان برمیگرداند که شخصا از دیدن او میترسم. منظور بنده جوکر نیست! زیرا او هنوز ما را نترسانده و این ابتدای کار اوست. منظور من ” جو چیل ” است.
اگر نمیدانید جو چیل کیست بنده شخصا درب خروج را نشانتان میدهم و با کمال احترام شما را به بیرون راهنمایی خواهم کرد البته دلیل موجه برای ندانستن هویت جو چیل می توان آورد و آن هم حذف او از دنیای کمیک های دی سی برای مدت مدیدی بود. در رابطه با خواندن این کامیک پیشنهاد میکنم تکیه بر صندلی بدهید و درب اتاق را ببندید و نگران هیچ چیز جز آن داستانی که مطالعه می شود ، نباشید!
” دوک ” را به یاد دارید؟ همان پسر سیاه پوست که در آرک ” سال صفر ” معرفی شد ؟ این بار او و خانواده اش توسط جو چیل گیر انداخته می شوند. شغل جو چیل یتیم کردن بچه هاست. پس او که آلوده به ویروس است میخواهد پدر و مادر دوک را در جایی شبیه سازی شده به ” خیابان جرم ” که مدفن پدر و مادر بروس بوده ، به قتل برساند. بروس که پشت شیشه ای در حال تماشای چنین لحظه ی ملال آوری است و همزمان صحبت های جوکر او را اذیت می کند ، در چنین لحظه ای دو حالت خواهد داشت : 1- احساساتی شود و نتواند کاری انجام دهد 2- با توجه به جنگ روانی که جوکر با کلمات خود ایجاد می کند بتواند جلوی چیل را بگیرد.
طبیعتا شماره 2 انتخاب بروس است و او دوس ندارد ببیند کسی مثل دوک روزی مانند او شود پس جلوی گلوله ی چیل شیرجه میزند.
همانند بروس ، جیم گوردون که مشغول تحقیق بر روی هویت و حضور جوکر است یکه میخورد ! دلقک عزیزمان به منزل جیمبو حمله کرده است و او نمیداند دقیقا چه کند! او درست در تنگنای دو انتخاب قرار میگیرد و قانون خود را زیر پا میگذارد. جوکر را به ضرب گلوله از پا می اندازد! این خبر یا شما را خوشحال می کند و یا ناراحت اما واقعا این تمام ماجراست؟ جوکر به همین راحتی مرده و تنها مشکل بتمن پاکسازی شهر و نجات دوک است؟ خیر.
جوکر در کمال تعجب و با یک توئیست جالب در آخر کمیک تلفن را از دست جیمز میگیرد و سلامی گرم خدمت ” بروس ” میرساند. طبیعتا سوالی پیش می آید که شما را به تعجب وا داشته است. جوکر چگونه زنده است ؟ واقعا او چطور زنده است؟ او مگر یک انسان مثل بقیه ی ما نیست ؟ شاید جوکر فراتر از یک انسان و یک جنایتکار معمولی است که میخواهد گاتهام و بتمن را نابود کند ! در واقع قسمت سوم برای شما سوالات تازه ای ایجاد می کند که جذابیت خاص خودشان را دارند.
از تمام آن ها بگذریم نبوغ ” گرگ کاپولو ” را در پانل چینی می ستایم. او نشان داده است که می تواند برای مدت بسیاری زیادی در کنار اسکات اسنایدر بر روی کامیک های سری بتمن کار کنند بی آنکه مخاطب را خسته کنند و هر سری و شماره ی جدید حرکتی نو برای آن بزنند.
ظرافت کار ، ایجاد و القای حس اضطراب و هیجان خاص آن هم در دوره ای که جلوه های ویژه و انواع افکت سرتاسر سینما و رسانه های دیگر را گرفته، آن هم با نقاشی کشیدن و طراحی پانل در کامیک بوک کار هرکسی نیست. واقعا دی سی باید قدر کاپولو را بداند!(برای فهمیدن این موضوغ به تمام تصاویر این نقد و توضیحاتش دقت کنید)
کلام آخر
مثل همیشه پیشنهاد میکنم آرک “پایان بازی” را از دست ندهید. . هیجان و همینطور داستانی مرموز شما را به وجد می آورد و طبق معمول نمره دادن را واگذار به شما مخاطب عزیز میکنم. اگر عمری باقی بود نقد قسمت چهارم را هم به زودی زود به رشته ی تحریر در خواهم آورد. در ضمن میتوانید از اینجا این شماره ی جذاب را دانلود کنید.
موفق باشید!