بسیاری از بازیکنندهها از بازیهای سال 2007 به خوبی یاد میکنند. این مسئله به خاطر انتشار بازیهای مهم و بزرگی از فرنچایزهایی مختلف از جمله Mass Effect، Uncharted، The Witcher، Bioshock و بسیاری دیگر بوده است که باعث شده بود خیل عظیمی از بازیهای با کیفیت در این سال منتشر شوند و استاندارد بازیسازی تغییر پیدا کند. حتی بسیاری از عناوینی که در آن سال منتشر شدند زمینه را برای علاقهمند کردن مردم که بازیهای رایانهای را بیش از پیش فراهم کردند.
در این مطلب به بهترین بازیهای سال 2007 نگاهی خواهیم انداخت و تاثیری که طی این 10 سال گذشته گذاشتهاند را بررسی خواهیم کرد. با این که برخی از این بازیها بعدها ادامه پیدا کردند و بهتر از گذشته ادامه دادند، برخی از آنها هم به دست فراموشی سپرده شدهاند اما به هر جهت تاثیری که بازیهای سال 2007 در بازیسازی گذاشتهاند غیرقابل انکار بوده است. بازیهای آوردهشده در این لیست به ترتیب سال انتشار آنها آورده شدهاند.
Crackdown
برای بسیاری از بازیکنندگان، خرید Crackdown به نوعی الزامی بود؛ چرا که مایکروسافت نسخه ی آزمایشی بازی Halo 3 را نیز بههمراه آن عرضه می کرد که مخاطبین بسیاری داشت. این بازی تعریف جدیدی از محیط دنیای باز بود که تلاش نمیکرد به طور صرف از GTA تقلید کند. در نهایت بازی ایراداتی داشت که میتوان به رانندگی بسیار بد و داستان فراموششدنی آن اشاره کرد اما این ایرادات اهمیت زیادی نداشتند. چرا وقتی میتوانید به عنوان یک ابرقهرمان با سرعت بالا بدوید و از روی ساختمانها پرش کنید بخواهید رانندگی کنید؟ مشکل داستانی نیز از این جهت مهم نیست که تا زمانی که داستان ساختهی خودتان بهتر خواهد بود، نیازی به داستان نیست.
حتی امروزه هم Crackdown بازی جالب و سرگرم کنندهای است که شبیه به آن (به جز بازیهای مقلدی همچون Saint Row IV) یافت نمیشود و این موضوع باعث شده است که انتظار کشیدن برای انتشار بازی Crackdown 3 دشوارتر باشد.
Stalker: Shadow of Chernobyl
حتی امروز و در سال 2017 هم این بازی هیبریدی میان ژانرهای تیراندازی اول شخص و نقشآفرینی، یکی از عناوین درخشان در ساخت دنیاست. ایجاد فضا و جو، یکی از مفاهیمی است که در زمینهی بازیهای ویدئویی مقداری نامشخص است اما این بازی توانسته است که حس گیر افتادن در دنیایی خطرناک را به خوبی بازسازی کند. افکتهای آب و هوایی پویا به همراه طراحی صدای هوشمندانه، علیالخصوص در رابطه با بارش باران و طوفان، حس لازم برای بودن در یک محیط مردهی پر از تشعشعات هستهای را ایجاد میکنند. موتور گرافیکی این بازی همچنین از نورپردازی پویا و پردازش تصویر اچدیآر نیز پشتیبانی میکنند که باعث میشود تا به امروز هم بتواند محیطی واقعی را به بازیکننده برساند. مدل شخصیتها و انیمیشنهای آنها باعث میشود که بتوانید تفاوت این بازی را با بازیهای امروزی متوجه شوید اما برخی از ویژگیهای این بازی تا به امروز هم از بهترینها هستند.
«استاکر» مشکلاتی بنیادی در زمینه ی عملکرد تکنیکی و درجهی سختی نیز داشت. هنگامی که این بازی به تازگی منتشر شده بود، مرتبا از بازی خارج میشد و نرخ تصویر ناپایداری داشت که باعث میشد تجربهی مناسبی از آن در ذهن ثبت نشود. موجودات درون بازی از دیوارها عبور میکردند و در جاهای نامتعارفی ظاهر میشدند که در برخی شرایط باعث خراب شدن ماموریتها میشد. درجهی سختی بازی عملکردی عجیب داشت، به طوری که در حالت آسان، همه (از جمله خود شما) آسیب کمتری وارد میکردند و باعث میشد که مجبور باشید از مهمات کمیاب بازی، بیشتر از حالت معمول استفاده کنید.
اما در پس این مشکلات تکنیکی، یک بازی خاص قرار دارد که میتوانید روشهای خودتان را برای درگیری و مبارزه انتخاب کنید و حتی به جاهایی خواهید رسید که از خودتان سوال میکنید اصلا باید درگیری را آغاز کنید یا خیر، که بسیار بازی را به شبیهسازیها نزدیکتر میکند. هوش مصنوعی بازی غیرقابل پیشبینی است و باعث می شود که همیشه حواستان جمع باشد و در بازی تعلیق ایجاد میکند. همچنین عناصر ترسناک و ماوراءالطبیعی نیز به اندازه در بازی وجود دارند. متاسفانه مجموعهی استاکر آن طور که باید در فروش موفق عمل نکرد و باعث شد که خالق این عنوان یعنی استودیوی GSC Game World تا مرز ورشکستگی پیش برود. در حال حاضر چند سالی میشود که هیچ فعالیتی از جانب این استودیو دیده نشده است. اما بهتازگی خبر خوشحالکننده ای منتشر شده که نشان میدهد این استودیو قصد بازگشت به میادین دارد.
Bioshock
این بازی که توسط استودیو Irrational Games ساخته شده بود، از بسیاری جهات به بازی کلاسیک اکشن و نقشآفرینی System Shock 2 شباهت داشت. بایوشاک در ماه آگوست سال 2007 منتشر شد که آغازی برای انتشار چندین بازی مهم تا انتهای همان سال بود و توانست که به یکی از بازیهایی بدل شود که تجربهی بازی روی کنسولها را تغییر دهد. بایوشاک برای رساندن مفهوم اوتوپیایی غنی خود از انتخابهای خلاقانه و غافلگیر کنندهای استفاده کرده بود که در نتیجه دنیایی را به تصویر کشیده بود که یک صنعتگرای میانهی قرن بیستمی میتواند آن را متصور شود.
این بازی یکی از اولین برخوردها با یک عنوان شبیهسازی درگیرکننده بود که البته نسبت به دیگر بازیهای قدیمیتر همین توسعهدهنده پسرفت داشت. تعلیق و هیجان محیط بازی به سرعت شما را تحت تاثیر خود قرار میدهد. علاوه بر اینها تواناییهای ژنتیکی خلاقانه و قابلیت ساخت سلاح با تکههای یافته شده از محیط نیز به جذابیت بازی میافزودند. به ندرت به یک بازی برخواهید خورد که به شما اجازه دهد از دستان خود زنبور شلیک کنید و سپس با اسلحهی عجیب ساختهی خودتان به شلیک کردن بپردازید.
بیشتر از همه، تاثیرگذاری بازی آنجایی است که روایت بازی همه چیز را به هم متصل میکند. اولین بازی بایوشاک یک عنوان مقتدر بود و بازیهایی که به دنبال آن ساخته شدند حتی از آن نیز بهتر بودند و این مسئله باعث میشود که وضعیت نامشخص فعلی این بازی ناراحت کننده باشد. به هر جهت، تاثیر بایوشاک فراموش نشدنی است.
Metroid Prime 3: Corruption
سومین عنوانی که Retro Studios از مجموعه بازیهای متروید منتشر کرد، در دهمین ماه عرضهی کنسول نینتندو Wii منتشر شد و مهر تائیدی برای این کنسول که با حسگرهای حرکتی کنترل میشد بود. نینتندو کنترلر این کنسول را به عنوان بهترین کنترلر برای بازیهای تیراندازی اول شخص معرفی کرده بود اما تا آن زمان تنها بازی که برای آن منتشر شده بود، Red Steel از یوبیسافت بود که به عقیدهی بسیاری از بازیکنان و منتقدین، یک بازی متوسط بیشتر نبود.
بدین ترتیب، Corruption اولین بازی مهمی بود که توانست توانایی و پتانسیل Wii Remote برای بازیهای جدی را به نمایش بگذارد و توانست به خوبی اثبات کند که استفادهی درست از این کنترلر نامتعارف، میتواند به برخی از ژانرهای خاص کمک کند. با این که دو نسخه ی اول Metroid Prime دوست داشتنی بودند، این بازی تجربهای متفاوت و بهتر از آنها را به ارمغان آورده بود که میتوانستید در آن به کمک نشانگر مادونقرمز کنترلر وی، با سرعت و دقت بیشتری به دشمنان شلیک کنید. همچنین از این کنترلرهای حرکتی برای بازکردن قفلهای برخی از درها و یا استفاده از Grapple Beam و از بین بردن سپر دشمنان نیز استفاده میشد.
این موارد تمام نوآوریهای این بازی نبودهاند. در Corruption برای اولین بار بازیکنان این توانایی را پیدا کردند تا از کشتی نظامی ساموس استفاده کنند و میتوانستند از آن برای سفر به دیگر سیارات و یا بمباران کردن یک منطقه بهره بگیرند. همچنین این بازی برخی از میخکوبکنندهترین تصاویر محیطی تا به امروز را در مجموعهی بازیهای متروید به همراه داشت. نحوهی کنترل در بازی Corruption به اندازهای تاثیرگذار بود که نینتندو تصمیم گرفتم که هر دو بازی پیشیت پرایم را با پشتیبانی از این کنترلر مجددا منتشر کند. در نهایت هر سه بازی این مجموعه به عنوان یک کلکسیون منتشر شدند.
Skate
هیچ بازی ورزشیای وجود ندارد که به اندازهی Skate به فرهنگ پیرامون ورزش مربوطه وفادار بوده باشد. با این که گیمپلی آرکید-گونهی این بازی بیشتر شبیه به این است که سوپرمن روی اسکیت رفته باشد، اما Skate بازیکنان را با اصل بنیادی این ورزش، یعنی تکرار و تمرین فراوان تا زمان فراگیری یک مهارت خاص آشنا میکند.
با تماشای هر ویدئوی اسکیت میتوانید حرکاتی فوقالعاده را تماشا کنید که توسط افرادی به ظاهر عادی اجرا میشوند و باعث میشود که این کار ساده به نظر برسد، اما در واقع شما به عنوان یک اسکیتباز میبایست حتی برای اجرای یکی از سادهترین حرکات آن تمرین بسیار زیادی داشته باشید. این موضوع در ویدئوهای مربوط به اسکیت به چشم نمیخورد و تلاشهای متعدد اسکیتبازها به منظور فراگیری کامل یک مهارت را نخواهید دید.
در این بازی شما نقش یک اسکیتباز را ایفا میکنید که تنها توسط انگشتان شست خود میتواند جذابترین مهارتهای این حرفه را اجرا کند. با پیشرفت در این بازی سطح شما افزایش پیدا نمیکند و نمیتوانید اسکیتبوردهای بهتری خریداری کنید و یا آن را ارتقاء دهید، بلکه بهتر شدن شما در بازی مانند آنچیزی است که اسکیتبازان واقعی با آن مواجهاند؛ تمرین کردن. فراگرفتن نکات و ریزهکاریهای آنالوگ سمت راست برای پیادهکردن مهارتهای خاص چیزی است که مسئولیتش بر روی دوش خودتان است و همانند اسکیتبازی واقعی، این که ببینید میتوانید یک کار یا حرکت نمایشی خاص را اجرا کنید، بینهایت لذتبخش و راضیکننده است.
از بسیاری جهات به نظر میرسد ایدهآلهای بازی Skate از دوران دیگری آمده باشند. عمده بازیهای آن دوران (و حتی امروزه) با ارائهی راههای جدید (و از لحاظ ظاهری بهتر) برای کشتن دشمنان به شما این حس را منتقل خواهند کرد که در بازی درحال پیشرفت هستید. اما با داشتن کنترل کامل روی اسکیتبورد و دانستن این که میتوانید هرکاری با آن انجام دهید، حس مشابهی با حرفهای شدن در بازی سوپر ماریو و از حفظ بودن تمامی مراحل آن به شما دست خواهد داد.
بهترین بازی اون زمان جنگجویان سامورایی ۲ بود که وقتی اومد غوغا کرد الان بازهم سراسر دنیا طرفداران بسزائی داره