نمیتوان از تاثیری که پروژه سینمایی Blair Witch بر ژانر وحشت داشت چشمپوشی کرد؛ حال زمان آن رسیده است تا بار دیگر برای پیدا کردن جادوگر مرموز این جهان دل به جنگلی مرموز بزنیم و مسیری برای رستگاری پروتاگونیست بازی پیدا کنیم. در ادامه مطلب با نقد و بررسی بازی Blair Witch همراه ما باشید.
شاید بازی Blair Witch همانند پروژهی سینماییاش جهش چندانی در جهت بهبود المانهای سبک ترس و بقا ایجاد نکند، با این حال موفق شده تا با خلق اتمسفری هولناک، تجربهای لذتبخش را برای علاقهمندان به سبک بقا به ارمغان آورد. بازی Blair Witch روایتگر داستان «الیس»، مامور سابق پلیس است که برای یافتن پسر بچهای گمشده راهی جنگل بلک هیلز میشود. اما از همان آغاز بازی میتوان گفت که داستان در مورد این پسرک گمشده نیست بلکه در مورد تلاش الیس برای فرار از اشتباهات گذشته خود و رسیدن به رستگاری است.
در Blair Witch شما تنها نیستید و سگی به نام «بولت» شما را همراهی میکند. گرچه در برخی موارد هوش مصنوعی این ژرمن شپرد دوست داشتنی با مشکلاتی رو به رو میشود اما در مجموع حضور بولت در کنار الیس کاملا ضروری است و بدون او شما در این جنگل نفرین شده راهی به پیش نخواهید برد.
با توجه به آنچه که در بازی Blair Witch دیدیم، میتوان گفت که با گذشت زمان کوتاهی از بازی، بازیکننده بیش از آن که به یافتن پسرک گمشده بیاندیشد، به حفاظت از بولت مشغول میشود. میتوان گفت که بلوبر تیم، سازنده این بازی به خوبی توانسته است با برانگیختن حس مسئولیت در بازیکنندگان، آنها را به محافظت از بولت تشویق کنند. Blair Witch از اتمسفری نفسگیر برخوردار است و به خوبی توانسته تا در طول شب حس تنهایی و فراموشی در این جنگل هولناک را به بازیکننده منتقل کند؛ به طوری که در طول شب شما بیصبرانه منتظر فرا رسیدن سپیده دم و روشنایی گرما بخش خورشید هستید.
شاید بتوان گفت که جلوههای دیداری Blair Witch در مقایسه با دیگر بازیهای سال جاری حرفی برای گفتن نداشته باشد، با این حال هنوز هم توانسته است تا حس ترس و تلاش برای زنده ماندن را به خوبی به تصویر بکشد. البته بازی از برخی باگها رنج میبرد که همین موضوع ممکن است سبب شود تا آنطور که باید از تجربه بازی لذت نبرید. Blair Witch از صداگذاری بسیار خوبی برخوردار است و به خوبی توانسته تا حس تنهایی و انزوا را به شما منتقل کند. از طرفی دیگر موسیقی بازی بسیار شبیه به دیگر آثار این ژانر است و چیز جدیدی برای گفتن ندارد.
گرچه در Blair Witch سیستم مبارزه خاصی وجود ندارد ولی با دشمنان اندک بازی هنوز هم پراسترس است. جنگل بلک هیلز سبب میشود که الیس بارها به خود تردید کند و در بسیاری از مواقع مرز بین واقعیت و خیال را تشخیص ندهد.
درواقع الیس قصد دارد از گذشته پر دردسر خود فرار کند و به همین منظور به تیم نجات پسرک میپیوندد، بلکه بتواند با انجام کاری نیک به رستگاری برسد. با این حال جادوگر قصه ما برنامههای دیگری برای او تدارک دیده است؛ برنامههایی که ممکن است سبب نفرین ابدی الیس شود. به مانند پروژه سینمایی، در بازی Blair Witch شما هیچگاه به صورت مستقیم نمیتوانید جادوگر مرموز داستان را ملاقات کنید. گویی که بازی میخواهد به بازیکننده بگوید که این صدای وجدان درونی الیس است که قصد دارد او را به رستگاری برساند. از میانههای داستان، Blair Witch چهره واقعی خود را نشان میدهد و سعی میکند ترسی تا سر حد جنون را در دل مخاطب بیاندازد. بازی به خوبی توانسته تا ایدههای متفاوتی برای ترساندن بازیکنندگان ارائه کند و تا حدودی از موضوعات کلیشهای فاصله گرفته است.
در مجموع میتوان گفت که Blair Witch یکی از موفقترین بازیهای ترسناک چند سال اخیر است که سعی کرده تا با ایجاد حس وهم و خیال در شخصیت اصلی، بذر شک و تردید را در دل او بکارد و مرز بین واقعیت و خیال را از بین ببرد. موضوعی که ممکن است سبب شقاوت ابدی «الیس» شود. با این حال این شما هستید که تصمیم میگیرید الی به آرامش و رستگاری برسد یا به خاطر اشتباهات گذشته خود مجازات شود.