Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

فیلم The Assistant به قلب یک داستان آشنای آزار جنسی نفوذ می‌کند – ترجمه

با قدرت گرفتن جنبش‌های مدافع حقوق زنان و شدت گرفتن مبارزات مدنی در سراسر دنیا در مقابل نابرابری و آزارهای جنسی، فیلم سازان و نویسندگان زیادی هم‌راستا با این حرکت‌های فمینیستی، تلاش کرده‌اند پیام خود را از طریق فیلم‌سازی و پرده‌های سینما به جهانیان برسانند و جنبه‌های مختلف این وقایع را به تصویر بکشند. در این مطلب نگاهی به تازه‌ترین اثر فیلم ساز اوکراینی «کیتی گرین» یعنی فیلم The Assistant خواهیم داشت. با گیم‌نیوز همراه باشید.

زمانی که جنبش #MeToo شروع به دعوت از زنان برای به اشتراک گذاری داستان‌های آزار و اذیت جنسی کرد، حجم زیاد داستان‌ها غیرقابل تحمل و غیرقابل درک بودند. پذیرفتن این‌که سوء رفتار و پنهان کاری برای مدت‌ها ادامه دار بوده است، بسیار سخت به نظر می‌رسید. «دستیار» فیلم روشنگرانه‌ی کیتی گرین با تمرکز بر زندگی یک دستیار تولید فیلم -که به مقابله با این رفتارهای مسموم می‌پردازد- دست روی همین موضوع گذاشته است. برخلاف فیلم Bombshell که نگاهی ملایم به فرآیند شکایت آزار جنسی از راجر آیلز مدیر اسبق شبکه فاکس نیوز داشت، دستیار نگاهی بسیار مستقیم به موضوع دارد. با تمرکز بر وقایع یک روز و تجربه یک شخصیت از آنها، گرین بدون آنکه نیازی به هیچ تزیین و چاشنی ای داشته باشد، به خوبی موفق به نمایش ترس های کار در یک محیط کار مسموم شده است.

جین (به بازی جولیا گارنر) قبل از آنکه حتی خورشید طلوع کرده باشد به سر کار آمده است. او تنها در دفتر شروع به مرتب کردن وسایل، بیرون بردن آشغال و حتی پاکسازی صندلی‌های دفتر رییس می‌کند. زمانی که ساعت اداری شروع بشود در کنار حجم بی‌‌پایانی از کارهای مشابه و وظایف تحقیر آمیز، جین باید با مشکلاتی که دو همکار مرد او برایش درست می‌کنند و آزارهای کلامی رییسش که همیشه توقع معذرت‌خواهی بابت عصبانی کردن وی را دارد نیز سروکله بزند. او همه این‌ها را تحمل می‌کند زیرا باور دارد این از ملزومات کارش است و او به این شغل به عنوان فرصتی برای پیشرفت در صنعت فیلم سازی نگاه می‌کند.

اما تمایل وی به سکوت زمانی که از او درخواست می‌شود یک دستیار را به هتل همراهی کند مورد آزمون قرار می‌گیرد. سیینا (به بازی کریستین فروسث) یک پیشخدمت جوان از ایالت آیداهو، به صورت اتفاقی در یک کنفرانس به چشم رییس می‌آید و وی می‌خواهد او را در خلوت ملاقات کند. زمانی که جیم به دفتر بازگشته، رییس (که شخصیت وی بدون نام و چهره تا پایان فیلم باقی می‌ماند) محل را به قصد هتل ترک کرده است. جین نگران از رخدادهای پیش آمده دست به عمل می‌زند.

دستیار به آسانی می‌توانست فیلمی درباره‌ شخصیت رییس که نیازی به نام و نشان ندارد تا متوجه شویم هاروی واینستین است، باشد. اما واینستین و متجاوزانی شبیه به او از سیستم قدرتی که آن‌ها را مجاز به تبدیل تجاوز جنسی به یک امر روزمره و جدا نشدنی از صنعت کرده است، مجزا نیستند. درحالی که همه می‌دانند شرایط به چه شکل است یک مدیر اجرایی قدیمی‌تر به جین می‌گوید که نگران نباشد و دختری که رییس وی از او استفاده جنسی می‌کند بیشتر از خود شخص رییس از این شرایط منعفت خواهد برد. و حتی دست منابع انسانی در لاپوشانی و بی اهمیت جلوه دادن ماجرا نیز در کار است.

روش واقع‌گرایانه و بدون احساس روایت داستان انتخاب جسورانه‌ای برای گرین به نظر می‌آید. وی پیش از «دستیار» توانایی خود را با مستندهای «اوکراین یک فاحشه خانه نیست» و Casting JonBenétبه اثبات رسانده بود. اثر پیشین او یک شاهکار است. گرین به کلورادو محل زندگی «جون بنت رمزی»، مدل زیبایی کودکان رفته تا با تظاهر به انتخاب بازیگر برای یک فیلم درباره قتل این کودک با اهالی مصاحبه کند. گرین خاطرات و نظرات آن‌ها در این باره را جویا شده تا داستانی درباره وسواس مردم نسبت به وقوع جرم و نه نفس خود جرم روایت کند. این مستند همچنین گهگاهی از موضوع اصلی خود فاصله گرفته تا به حقایق اجازه بیان شدن بدهد به جای آن‌که سعی در بیرون کشیدن پیامی از مصاحبه‌ها کند. گرین کاری مشابه در فیلم The Assistant انجام می‌دهد و در طول فیلم رفتارهای جین را محکوم یا تایید نمی‌کند و صرفا فیلم به طور کامل بر روی ساختار و مرزهای آزار جنسی تمرکز می‌کند به جای آن‌که به متجاوز بپردازد.

آن‌چه که درباره‌ی فیلم The Assistant بیننده را شوکه می‌کند نحوه ظرافت و تبحری است که گرین در انتقال پیام خود دارد. هیچکس در طول فیلم در مقابل دوربین مورد آزار جنسی قرار نمی‌گیرد و کارهای کوچکی که جین به اتمام می‌رساند به آرامی تبدیل به تصویر بزرگتر و آزار دهنده‌ای می‌شود. در ابتدا که وی یک گوشواره در دفتر کار رییس خود پیدا می‌کند یا زمانی که یک تماس از همسر گریان وی دریافت می‌کند سخنی به زبان نمی‌آورد. اما بالاخره زمانی که وی سعی می‌کند درباره مسائلی که او را آزار می‌دهند صحبتی کند، مسئول منابع انسانی (به بازی متیو کمفادین) به او اطمینان می‌دهد که «تو به سلیقه‌اش نمی‌خوری!»

گرین نیازی به پروبال دادن به تجربه جین برای رساندن میزان دل‌خراش بودن مسئله ندارد. خصوصا زمانی که مشخص می‌شود که هیچ نتیجه‌ی خوبی در انتظار وی نیست. اگر او هیچکاری نکند، چرخه آزار ادامه خواهد داشت. اگر درباره این شرایط سخن بگشاید تنها فردی که شغلش در خطر خواهد بود، خود اوست. او هیچکس را ندارد که از وی کمک بخواهد، زیرا تمام افراد اطراف او شرایط را همان‌گونه که هست قبول کرده‌اند. نحوه روایت گرین -تمرکز بر واقعیت بزرگتر در عوض جنبه‌های احساسی ماجرا- فیلم The Assistant را وارد قلمرو یک اثر خارق‌العاده می‌کند. چرا که این فیلم نه تنها جنبه‌های سو استفاده از قدرت را آشکار می‌سازد بلکه نگاهی هم به اطرافیانی که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند کاری در راستای تغییر هژمونی موجود انجام دهند دارد.

 

*مترجم: محمد قاسمی

منبع polygon

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.