استدیو است یکی از حامیان رویداد ویگما است که طراحی هویت بصری، پوستر و تندیس این رویداد را هم بر عهده داشته است. فعالیت این استدیو در حوزه بازیهای ویدئویی با طراحی رویداد، طراحی هویت بصری، پوستر، لوگو و سایت برای بخشهای مختلف بنیاد ملی بازیهای رایانهای مانند رویداد بینالمللی TGC و اسرا (ESRA نظام رده بندی سنی بازیهای رایانهای) و همینطور جشنواره بازیهای رایانهای تهران ادامه پیدا کرده است.
استدیو است متشکل از چهار عضو اصلی است و با بسیاری طراحان و هنرمندان برای پروژههای مختلف همکاری میکند.
علیرضا احمدی (دانش آموخته سینما)، مهرداد مهآبادی (دانش آموخته گرافیک) و عطیه تفتی (دانش آموخته انیمیشن) با مدیریت پگاه سیفی (دانش آموخته گرافیک) اعضای اصلی این مجموعهاند.
استدیو است که سال 1398، جایزه سرو نقرهای بهترین استدیو را از انجمن حرفهای طراحان گرافیک ایران دریافت کرده است و در سابقه کاری آنها طراحی کتاب ایران در جامجهانی فوتبال به سفارش فدراسیون فوتبال و فناپ پلاس و ساخت انیمیشن ورزشی برای برنامه نود به تهیهکنندگی مشترک با عادل فردوسی پور و طراحی فونت رسمی این فصل دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به چشم میخورد.
در حال حاضر در این استدیو طیف وسیعی از فعالیتهای تبلیغاتی، طراحی، ساخت موشن گرافیک و… انجام میشود و این استدیو در حوزه برندینگ بالغ بر 20 پروژه موفق انجام دادهاند که این برندها در حال فعالیت هستند.
نشانی استدیو است www.astcreativestudio.com و آی دی شبکههای مجازی استدیو است @astcreativestudio هستند که میتوانید از این طریق فعالیت آنها را دنبال کنید. برای معرفی و آشنایی بیشتر با این استودیو و فعالیتهای آنها گفتگوی مختصری با آنها انجام دادهایم که در ادامه میتوانید بخوانید.
فعایت استدیو به کی بر می گرده و چطور به این جمع حاضر رسیدید؟
استدیو است خرداد امسال چهار ساله میشه و جمع شدن ما به عنوان استدیو اتفاقی رقم خورد. البته سه نفر اصلی ما یعنی علیرضا احمدی و مهرداد مهآبادی و پگاه سیفی در پروسه یک کار تحقیقاتی با هم همکاری داشتند که همدیگر رو به عنوان هم تیمی پیدا کردند و اما ما پیش از اون به خاطر درس خوندن در یک دانشگاه با هم دوست بودیم. عطیه تفتی هم از همون ماه های اولیه به ما پیوست.
تعریف استدیو برای شما در همکاری و کار گروهی به چه شکل ایجاد شده و تقسیم مسولیتها به چه نحو انجام میشه؟
خوب هر کدوم از ما از ابتدا به واسطه توانایی و تحصیل کارهایی رو انجام دادیم که پوشش مناسبی از فعالیتهای حرفهای رو شامل میشد، اما از ابتدا تصمیم گرفتیم یک سیستم مدیریت یکپارچه برای کلیت پروژهها قرار بدیم که اون مسئولیت رو مدیر استدیو (studio manager) انجام میده و هر کار هم یک مدیر هنری داره. از بین خودمون نحوه مدیریت کیفیت کار و خیلی فرآیندهای دیگه رو هم منظم ساختیم و تصمیم اول که تا الانم پابرجا بوده نحوه ایدهیابی و صحت سنجی کارها هست که همیشه گروهی انجام شدن.
کار گروهی به این شکل سختیهای خودش رو داره، شما چطور سعی میکنید از پس این کار بر بیاید؟
خوب ما خیلی جلسه میذاریم، برای جلساتمون زمان شروع و پایان مشخص قرار میدیم و اهداف روشن، سعی میشه مدیر جلسه هدایت جلسات رو به سمت اهداف کنترل کنه و چیزی که برای انجام به مدیر هنری هر کار به عنوان خروجی جلسات سپرده میشه یک بریف کامل و درست باشه.
پس در آغاز بریف به روند کار شما خیلی کمک میکنه؟
بله در آغاز برای ما و پیش از اون در گرفتن بریف از سفارشدهنده هم همینطور وسواس به خرج میدیم.
روش خاصی برای این کار دارید؟
به تناسب رسانه و محتوای پروژه از شکلهای استاندارد و خلاقانهی شخصیتر برای همه مراحل استفاده میکنیم.
شما سال گذشته جایزه استدیو برتر دوسالانه سرو نقرهای رو گرفتید، این جایزه به چه چیزی اختصاص داده شده است؟
رویداد سرو نقرهای، یک رویداد حرفهای هست که برنامههای مشخص خودش رو برای ارزیابی داره که در فراخوان و بیانیههای نهایی اونها رو تبیین کرده. جایزهای که ما گرفتیم اولین سال در این رویداد بهوجود اومده بود ولی رقبای ما استدیوهای باسابقه بودن که هم در اصطلاح کارهای فرهنگی خوبی داشتن و هم استدیوهای تبلیغاتی بینشون دیده میشد که دارن موفق عمل میکنن و قطعا در این انتخاب نظر داورها دخیل بوده است. اما اگه درست سوالتون رو متوجه شده باشم باید بگم هر استدیو یک کتاب از فعالیتها و همینطور منتخبی از حدود 10 پروژه را به جشنواره سرو نقرهای میتونست ارسال کنه.
همکاری شما با آقای فردوسیپور چطور شکل گرفت؟
قبل از کار با آقای فردوسیپور ما برای فدراسیون فوتبال کتاب جام جهانی 2018 رو کار کرده بودیم که یک کتاب مفصل بود از دیزاین خاصی که داشت تا محتوای بصری شامل تصویر سازی و بصری سازی تاریخچه فوتبال ایران در جام جهانی. بعد از اون کار خروجی پروژه باعث شکل گرفتن ارتباط ما شد و آقای فردوسیپور سفارش ساخت انیمیشنی برای برنامه نود دادن که به مناسبت دربی استقلال و پرسپولیس بود.
تکنیکی که در اون کار استفاده کردید رو شرح میدید؟
روش کار روتوسکوپی بود و تامین آرشیو رو برنامه نود به عهده داشت. ما براساس صحنههای مهم دربی یک مسابقه خیالی بین استقلال و پرسپولیس از طریق آرشیو شکل دادیم که همه اسطورههای زنده و از بین ما رفته دو تیم تو این رویداد باشن و انگار در یک مسابقه با هم بازی میکنند. برای خود ما هیجانآمیز بود که عابدزاده بتونه در مقابل یک بازیکن امروزی استقلال تو دروازه بایسته، بعد از رد شدن از چالش روایت که برای طرفدارهای فوتبال خیلی مهم بود چالش زیبایی شناسی کار جدیتر شد و تکنیک مداد رنگی و ماژیک برای پوست صورتها رو تست زدیم و سعی کردیم فضای ورزشی و نوستالژیک رو با هم به یک ترکیب مناسب برسونیم. هر فریم انیمیشن رو به چند فریم جدا تبدیل کردیم که تک تک با دست طراحی میشدن یعنی پوست بدن، لباس رنگی و دسنهای سیاه و نهایتا دسن سفید که روی کاغذ رنگی انجام میشد و در مراحل بعد از اسکن این چند فریم دوباره ترکیب میشدند. بیش از 4000 فریم برای اون انیمیشن تک تک کشیده شدند.
برای تصویر سازیهای کتاب جام جهانی هم همین پروسه طی شده بود؟
نه، کتاب جام جهانی کار با آبرنگ و دیجیتال پینتینگ بود و کاملا متفاوت انجام شدند.
بنابر این باید تکنیکهای مختلف رو تست و انجام داده باشید؟
بله در تست اولیه روشهای زیادی امتحان شدند و برای هر پروژه هم همینطور است. البته ما همیشه از همکاران (freelancer) در پروژهها استفاده میکنیم که روحیه متنوع و همینطور مورد نظرمون رو به دست بیاریم. این کار باعث میشه به محدودیت تکنیکی برنخوریم.
اما باید خودتون اون تکنیک رو بشناسید؟
بله. نه لزوما برای اجرای فاینال اما برای مدیریت کار و مباحث زیبایی شناسی قطعا.
شما در زمینه برندینگ فعالیتهای زیادی داشتهاید، در مورد این عرصه چه نظری دارید؟
برندینگ امر پیچیدهای از یک همکاری فراگیر با گروههای مختلف درون هر برند است. البته بسیاری از برندها که روحیه استارتاپی رایج در کشورمون رو دارن آزادی عمل بالایی دارند، اما در بسیاری از مواقع برندینگ یک کار حساس و دقیق است که بیشتر نیازمند مطالعه و تحقیق و توسعه است. شناخت برند کار سختی است.
بیشتر توضیح میدهید؟
خوب برندها مطابق همان بحثهای نظری پیرامون DNA اونها و خیلی دیگر محدودیتهای حرفهای شکل میگیرند و در نهایت باید شخصیت زنده و قابل لمسی ارائه شود. شناخت برند، پیشبینی و هدایت کار برای چنین خروجیای کمک میکند شخصیت منسجم و درست باشد. بخش حساس دیگر طول عمر برند است که زیاد است و به طبع سرمایهگذاریهای پنهان در کار حساسیتهای مالی زیادی را برای پروسه ایجاد میکنند و یکی از مهمترین بخشهایی که برند شکل میگیرد در پروسه کار ماست پس همفکری با تمام دیگر بخشهای برند ضروری میشود. یعنی تنها با ایده و یک ایماژ منحصر بفرد خروجی کار قابل دفاع نیست و پروسه کار بسیار حرفهای و دقیق است.
همکاری شما با بنیاد ملی بازیهای رایانهای به چه صورت بوده است؟
ابتدا ما کار را با آقای امیرحسین عرفانی شروع و همینطور بعدتر با آقای عرفان علیمحمدی ادامه دادیم. هر دو مدیران هنری مجموعه بنیاد ملی بازیهای رایانهای بودند. اما به تناسب هر کار باید با مدیر داخلی هر بخش تعامل بیشتری اتفاق میافتاد مانند رویداد بین المللی TGC که حدود دو سال با آقای مهرداد آشتیانی دائما جلسات هفتگی داشتیم و پیکهای کاری فشرده را تا پاسی از شب تجربه میکردیم.
از رویداد تی جی سی گفتید، این بحث را کمی بشکافید در این پروژه شما دقیقا چه کردید؟
کارهای زیادی. رویداد تی جی سی با یک لوگوی از قبل طراحی شده پیش ما اومد ما با بازطراحی لوگو رو شروع کردیم، و با پیشبینی درست همکاران درون تیم پروژه مراحل ریبرندینگ رو به لهجه و بیان شکل دادیم. وقتی نهایت به اولین بیانیه عمومی رویداد که پوستر بود رسیدیم متوجه شدیم که خوشبختانه آنچه ما سعی در ساختش داشتیم، در خارج از تیم بزرگ ما و TGC هم درست درک شده است. اما بعد از آن ابعاد اقیانوسی و وسیع کار خودنمایی کرد. نمیتوانیم بگوییم ما پیشبینی غیر از این داشتیم و که اگر غیر از این بود بارها پروژه شکست میخورد اما در بین پروژههای مشابه هنوز کاری در این حجم در پروژههای داخلی ایران ندیدهایم. چراکه مثلا تک تک پنلها و ترکهای سخنرانی چارتهای اجرایی و برنامههای آموزشی مستر کلاس تحت پوش هویت بصری قرار گرفتند و تعداد آنها به دهها میرسید. همینطور همزمانی حضور چند ده غرفه در دو بخش حرفهای و تازهکارها طراحی فضای داخلی را سخت میکرد، یکپارچگی محیط و سردرگم نشدن افراد و خیلی دیگر از تمهیدات اجرایی عملا با هویت بصری شکل میگرفت.
بین المللی بودن پروژه و همینطور مسئله دوره اول بودن رویداد باعث میشد حجم زیادی از توجیه اسپانسرها و افراد بینالمللی برای حضور در رویداد با فضای بصری از رویدادی شکل بگیرد که هیچ سند مشابهی نداشت. ما در میانه کار از عکاسی تبلیغاتی استفاده کردیم و برای شرکت کنندههای بینالمللی فضای فرهنگی و همینطور کل رویداد را بازسازی کردیم و در ادامه سعی کردیم این یکپارچگی هرگز صدمه نبیند.
در مورد روز رویداد وقتی داشتیم در آنجا قدم میزدیم و فضا را میدیدیم با خودمون گفتیم خداروشکر.
پس راضی بودید؟
البته، برآیند یک رضایت همه جانبه بود. برای سال بعد مشاور پروژه که مجموعه فرانسوی گیم کانکشن بود، خودش سرمایه گذاری مستقیم در رویداد انجام داد و شریک پروژه شد. ما در این موفقیت خودمان را سهیم میدیدیم.
پس دوره دوم هم شما حضور داشتید؟
بله، و در همانجا هویت TGC را از همویت بصری هر دورهاش تفکیک کردیم تا TGC برند مستقل و هر دوره یک اتمسفر منحصر به فرد داشته باشد.
شما اخیرا برای تیمهای استقلال و پرسپولیس فونت طراحی کردهاید، لطفا در این باره توضیح دهید؟
پیشنهاد طراحی این فونتها این بار چرخه معکوسی طی کرد. یعنی تیم ما به اسپانسر لباس این دو تیم پیشنهاد این کار را داد. آنها را توجیه کردیم که برای دو باشگاه با ریشه و پر طرفدار، استفاده از فونتهای غیر اصلی و غیر قانونی دیگر باشگاههای دنیا کار خفیفی است و برای هواداران این کار ارزشمندی خواهد بود و البته آنها هم پذیرفتند. و برای هرکدام نسبت به هویت و فضای بصری فونت جداگانهای کار کردیم.
بازخوردها چطور بود؟
بازخورد هواداران که خیلی جالب بود، در فرومهای ورزشی و کامنتها کلی بینشان کل کل شده بود، مخصوصا دو ستاره تیم استقلال که تا مدتها بعد از رونمایی بحث میکردند. البته همین هم مد نظر و پیشبینی پروژه بود تا اسپانسر ورزشی هم بتواند فروش هواداری را تجربه کند و علیرغم ناامیدی آنها به خاطر بازار لباس تقلبی و این حواشی خداروشکر آنچه ما پیش بینی کردیم اتفاق افتاد.
هم کار دیده شد و هم با استقبال فروش مواجه شد.
در حال حاضر چه پروژهای در دست انجام دارید؟
در حال حاضر با دو بانک سامان و پست بانک کارهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی را انجام میدهیم. همینطور دو پروژه ریبرند در حال اجرا داریم. بنیاد ملی بازیهای رایانهای و ری برندیگ استدیویی است.
یعنی دارید خودتان را بازطراحی میکنید؟
بله، تقریبا تا الان این کار را هر دوسال انجام دادهایم. اما اینبار خیلی وسیعتر.
عالی و موفق باشید، اسم استدیو شما جالب است از کجا به این اسم رسیدید؟
اسم استدیو به لحاظ کلمه در یک نشست دوستانه مهرداد و تعدادی از دوستان قدیمی اتفاقی شکل گرفت و از دل شوخیهای آنها. اما بعدا به مرور به آن شکل معنایی مورد نظرمان را اضافه کردیم. ما یک فعل هستیم. است، که دقیقا وجودیترین شکل بودن است. یعنی یک حالت کلی بیشتر تا یک وجود جسمی. در فارسی برای بودن یک هر چیز به طور فیزیکی میگوییم «هست» و به لحاظ معنوی و حالات میگوییم «است» و صد البته ما اگر فعل هستیم یک فعل حال هستیم. برای همین لحظه.
ممنونم، در پایان چیزی هست که بخواید بگید.
ما هم ممنونیم ازشما. بله قطعا ما همیشه بهترین همکاران را داشتهایم و با آنها زندگی کردهایم، از همهشان برای همه چیز ممنونیم و همینطور از خانوادههامون تشکر میکنیم که همیشه ما رو یاری کردند و واقعیت استثنایی بودهاند. از گربهامون که الان خوابیده هم تشکر میکنیم.
*استودیو خلاقه است حامی طلایی رویداد ویگما است و این مطلب به سبب حمایتهای این استودیو در طراحی هویت بصری این رویداد تهیه و منتشر شده است و جنبه تبلیغاتی دارد.