نگاهی به قسمت سوم سریال قورباغه – برادرکشی

پس از تماشای قسمت دوم سریال قورباغه در هفته گذشته بسیاری از تماشاگران از سریال ناامید شده و نسبت به سرنوشت آن دچار تردید شدند. از جمله این‌که در یادداشت مخصوص این قسمت از سریال نیز این نگرانی را در گیم‌نیوز خواندید. این نظر منحصر به این نوشته نبود و بسیاری از حفره‌های داستانی که ایجاد شده بود ناراضی بودند. با این حساب باز هم در انتظار قسمت سوم سریال قورباغه نشستیم. به این امید که این افت زودهنگام برطرف شود. در ادامه با بررسی قسمت سوم سریال قورباغه با گیم‌نیوز همراه باشید.

یکی از موضوعاتی که کم‌تر به آن اشاره شده و و شایسته تمجید است استفاده هومن سیدی از بازیگرها و استعدادهای جوان در کنار بازیگران قوی و مطرح سریال است. این موضوع بسیار حائز اهمیت است هر چند که شاید کیفیت بازی‌ها به پای بازی بازیگرانی همچون صابر ابر و نوید محمدزاده نرسد اما فرصت دادن به بازیگران و استعدادهای جوان‌تر چیزی است که کمتر در سریال‌ها و فیلم‌های ایرانی دیده می‌شود. در این قسمت نیز بازی هادی تسلیمی بسیار به چشم می‌آید و حتی در برخی سکانس‌ها بسیار بهتر از صابر ابر عمل می‌کند و می‌درخشد.

بازی هادی تسلیمی در نقش یک معتاد پرحرف و نشئه بسیار خوب از آب درآمده و مخاطب را در تمام طول 50 دقیقه به تحسین وا می‌دارد و ترکیب او در کنار صابر ابر زوجی پر از تنش و جذاب را تشکیل داده است. بازی نوید محمدزاده همچنان کوتاه اما جذاب است و کارکتر منفی داستان مرموز باقی‌مانده است.

در این قسمت داستان به هفت ماه بعد از ماجرای کشته شدن دوستان رامین می‌رود.

جایی که مشخص می‌شود که صحنه‌سازی رامین و قصه‌اش او را از مخمصه تا حدودی نجات داده است. هر چند که آن صحنه‌سازی اصلا طبیعی نبود و حتی یک رهگذر ساده نیز از ساختگی بودن آن با خبر می‌شد اما خب به نظر می‌رسد پلیس آن را باور کرده و رامین اجازه دارد آزادانه در شهر بچرخد هر چند که تحت‌نظر است و نباید از تهران خارج شود.

در این قسمت بار دیگر شاهد فیلم‌برداری روی دست هستیم که با وجود جذابیت‌هایش برای مخاطب ایرانی ناآشنا است و گاهی توی ذوقشان می‌زند. اما از نظر استانداردهای سینما و تلویزیون کاملا درست اجرا شده و بدون نقض است. طراحی صحنه و اتمسفر سریال تاریکی و آشفتگی خودش را حفظ کرده و یکی از عجیب‌ترین آن‌ها طراحی صحنه خانه پدری رامین است.

در بخش موسیقی این سریال از همان قسمت اول بسیار قوی ظاهر شده و به خوبی در انتقال حس استرس و مرگ و خصوصا در سکانس پایانی خوب عمل می‌کند.

در ادامه بخش‌های مهمی از داستان قسمت سوم سریال قورباغه لوث می‌شود.

همه چیز به نظر خوب است تا زمانی که فرهاد برادر معتاد فرید وارد قصه می‌شود. با توجه به اینکه او می‌داند برادرش رانندگی بلد نبوده است حسابی به رامین مشکوک شده و همه جا او را تعقیب می‌کند. رامین تصمیم می‌گیرد از کشور فرار کند و برای این کار نیازمند به پول زیادی است. بنابراین دوباره خود را به خانه نوری می‌رساند و از آن‌ها بابت اتفاقات افتاده و البته مدرکی که به همراه دارد باج زیادی می‌گیرد. اما مشکل اصلی او حالا فرهاد است که زنگ خطر را برای او به صدا در می‌آورد.

رامین می‌داند که هر چقدر هم به فرهاد پول پرداخت کند او راضی نخواهد شد و مشکل‌ساز خواهد بود.

در اینجاست که ناگهان با نیمه‌تاریک شخصیت رامین آشنا می‌شویم و می‌بینیم که او چطور بی‌رحمانه فرهاد را به کام مرگ می‌فرستد. سکانس مرگ فرهاد دقیقا از سکانس‌هایی است که هومن سیدی می‌داند چطور باید آن را بسازد تا مخاطبش را آزار و تکان دهد و این بهترین پایان‌بندی ممکن برای قسمت سوم است.