فیلم Love and Monsters از جدیدترین فیلمهای سبک آخرالزمانی به کارگردانی مایکل متیوس و بازی دیلن اوبرایان است که از طریق سرویس استریم نتفلیکس پخش شده است. در نگاه اول این فیلم شاید بسیار شبیه به Zombieland باشد و فقط کافی است به جای زامبیها، حشرات غولپیکر قرار دهید. داستان فیلم درباره نوجوانی به نام جوئل داوسون است که هفت سال بعد از یک حادثه که منجر به جهش ژنتیکی حشرات شده به همراه دیگر بازماندگان در پناهگاهی زیرزمینی زندگی میکند. در ادامه با نقد فیلم Love and Monsters با گیمنیوز همراه باشید.
این نقد و بررسی بخشهایی از داستان فیلم Love and Monsters را لوث میکند. بنابراین خواندن ادامه مطلب به کسانی که فیلم را هنوز تماشا نکردهاند توصیه نمیشود.
جوئل داوسون بعد از برقراری ارتباط مجدد از طریق رادیو با دوست دخترش ایمی که درست هفت سال پیش به علت حادثه بزرگ از وی جدا شده و اکنون در فاصله 80 مایلی او در یک پناهگاه ساحلی ساکن است، تصمیم میگیرد برای رسیدن به معشوق خودش سفری را آغاز کند. در همین حین او متوجه میشود که دیگر چیزی برای او در پنهان شدن در یک پناهگاه زیرزمینی وجود ندارد و با وجود همه خطرها و موجودات غولپیکری که در سطح زمین هستند، تصمیم میگیرد تا این سفر را آغاز کند. در واقع، حدود 20 دقیقه اول کاملاً شبیه به فیلم Zombieland است. با این حال، هرچه فیلم جلو میرود، شباهتهایی که بین این دو فیلم وجود دارد کمرنگ میشوند و داستان خاص عشق و هیولاها شکوفا میگردد.
دیلن اوبرایان که بیشتر به خاطر بازی خود در مجموعه فیلمهای Maze Runner و American Assassins شهرت دارد در اینجا نقشی کاملا متفاوت از گذشته را ایفا میکند. نقشی که از قضا بسیار هم خوب از پس آن برآمده است. جوئل کسی نیست که شما دلتان بخواهد در شرایطی که هیولاها و حشرات غولپیکر دنیا را تصرف کردهاند همراه خود داشته باشید. با این حال، از آنجا که فیلم از دید او روایت میشود، هرگز نواقص او به چشم نمیآیند.
جوئل بیشتر مسیر خود را همراه یک سگ میگذراند و باید اعتراف کنیم، با پیوستن سگی که Boy نام دارد فیلم بینهایت بیشتر قابل تماشا و لذت میشود. قرار دادن این حیوان در کنار شخصیت جوئل باعث میشود شخصیت وی کاملا متفاوت از برخورد با افرادی که میتوانند درباره او قضاوت کنند، رشد کند.
نمیتوان دربارهی این فیلم صحبت کرد اما نامی از «مایکل روکر» که او را از فیلم Guardians of the Galaxy میشناسیم نیاورد. حضور او کوتاه اما بسیار جذاب است. او نسخهی نرمتر شده و مهربانتر شخصیت تالاهاسی (وودی هارلسون) در فیلم Zombieland است. وارد شدن او و دختری کوچک به نام مینو به مسیر ماجراجویی جوئل تاثیر مهمی روی شخصیت و تصمیمات وی در آینده میگذارد. بنابراین این حضور کوتاه بیمعنی نیست.
فیلم Love and Monsters بسیار نرمتر و خانوادگیتر از فیلمهای هم سبک خودش است. فیلم استرسها و هیجانات خاص خودش را دارد اما به میزان کافی. و همین آن را به طرز عجیبی آسان و لذتبخش برای تماشا با خانواده کرده است.
نکته اینجاست که این ویژگی از فیلم نه تنها نقطه ضعفش نیست بلکه به عنوان یک عامل جذاب برای مخاطب عمل میکند. هنوز عشق، غم و اندوه ناخوشایند در این فیلم وجود دارد، که ربطی به سبک و یا آخرالزمانی بودن آن ندارند. بلکه آنها واقعیتهایی از زندگی هستند که در کنار شوخطبعی و طنز فیلم به صورت کاملا جدی بیان میشوند. شاید فکر کنید که این فیلم دربارهی ایمی و عشق جوئل به او است اما واقعیت این است که این داستان فقط و فقط دربارهی جوئل است و حتی زمانی که فیلم به ایمی میپردازد دچار افت میشود. چرا که ما را از داستان و شخصیت اصلی و در حال رشد خود منحرف میکند. در واقع ایمی و عشق او تبدیل به بهانهای میشود تا بالاخره جوئل خودش را پیدا کند.
«دیلن اوبرایان» در این فیلم نشان میدهد که بازیگری ماهر و انعطافپذیر است. او لازم نیست حتما ابرقهرمانی انتقامجو و مسلح باشد که روح و روانی آسیب دیده و گذشتهای تاریک دارد. او میتواند یک شخصیت مهربان، دوست داشتنی، گاهی شجاع و گاهی ترسو باشد و این بسیار به حقیقت نزدیکتر است.
قطعا هیچکس نمیتواند در مواجه با یک مورچه غولپیکر ابرقهرمان باشد و درجا او را بکشد. جوئل و این فیلم کاری را انجام میدهند که قهرمانانهترین فیلمهای آخرالزمانی از انجام آن عاجز هستند: او تردید میکند. بنابراین اگرچه فیلم در قالب یک دنیای آخرالزمانی و پر از هیولا روایت شود اما در واقع یک داستان درباره بزرگ شدن و یاد گرفتن و اعتماد به نفس است.
توجه به جزئیات بصری در فیلم Love and Monsters بسیار شایسته ستایش است. طراحی صحنهها و همچنین سرزمینهای جنگزده و پسا آخرالزمانی بسیار خوب از آب درآمدهاند. هیولاهای فیلم نیز که اکثرا حشراتی غولپیکر هستند به خوبی طراحی و پردازش شدهاند. به جرات میتوان این فیلم را در بخش جلوههای ویژه و بصری در کنار فیلمی مثل Godzilla vs. Kong قرار داد. مایکل متیوس توانسته با بودجهای بسیار کم به این مهم دست پیدا کند که بسیار شایسته تقدیر است. این فیلم میتواند نمونه درستی از حمایت کافی از سینمای مستقل باشد.
از نظر موضوعی شاید، فیلم کمی توخالی به نظر میرسد. اصرار آن به ارجاع به بیشتر فیلمهای آخرالزمانی (البته او یک سگ پیدا می کند) کمکی نمیکند. اما به اندازه کافی سرگرم کننده و جذاب است که میتواند از هر نقطه ضعف روایی بگذرد. اگر به دنبال تماشای یک فیلم خانوادگی هیجانانگیز و ماجراجویانه با المانهای کمدی هستید، دیدن فیلم Love and Monsters را به شما پیشنهاد میکنم.
فیلم Love and Monsters در مراسم اسکار 2021 نامزد دریافت جایزه بهترین جلوههای ویژه شده است. همانطور که در این متن خواندید این فیلم از جلوههای ویژه خوبی برخوردار است، و شاید بتواند جایزهی اسکار را از آن خود کند. اگرچه به نظر این موفقیت دور از ذهن است و این فیلم کار سختی در برابر رقبایی چون Tenet خواهد داشت.
نقد شما به فیلم Love and Monsters چیست؟ آیا این فیلم را تماشا کردهاید؟ نظر خود درباره آن را با ما در میان بگذارید.