Game News | گیم نیوز
All Things About Games!

چرا حضور شخصیت‌های سیاه پوست در سریال ارباب حلقه‌ها غیرضروری است؟

4

نه، ما نژادپرست نیستیم.

در ماهی که گذشت اطلاعات زیادی از سریال ارباب حلقه‌ها منتشر شد. این سریال توسط آمازون در حال ساخت است و با بودجه‌ای بالغ بر 500 میلیون دلار، از همین حالا پرخرج‌ترین سریال تاریخ نیز محسوب می‌شود. سریال برای چند فصل بعد نیز تمدید شده و احتمال موفقیتش بسیار بالاست، تریلری هم که از این برنامه منتشر شد در یک هفته توانست بیش از 257 میلیون بازدید به دست آورد و در این زمینه هم از خود رکورد به جا بگذارد. اما همه این موارد را کنار بگذارید و چند دقیقه‌ای همراه یک طرفدار دو آتشه‌ تالکین و دنیای سرزمین میانه باشید و شکوایه‌های من در خصوص سریال را گوش دهید. شکوایه‌هایی که قرار نیست اصلاح شوند و تا چندین فصل باید تحمل‌شان کنم؛ حالا کیفیت سریال چه خوب باشد و چه بد. همانطور که از تیتر مقاله نیز فهمیدید، در این نوشته می‌خواهم از تنوع نژادی و عدم نیاز به این تنوع نژادی در سریال ارباب حلقه‌ها بگویم. هر وقت حس کردید چیزی که در حال خواندنش هستید باعث ناراحتی‌تان است، به اولین خط مقاله برگردید و خواندن را دوباره از سر بگیرید.

تاریخچه حضور شخصیت‌های رنگین پوست در سرزمین میانه

شاید برایتان جالب باشد که بدانید سریال ارباب حلقه‌ها اولین اثری نیست که از شخصیتی رنگین پوست در سرزمین میانه استفاده می‌کند. سال 2015 بود که سومین فیلم از سه‌گانه هابیت منتشر شد و با نام The Hobbit: The Battle of Five Armies به اکران عموم در آمد. در یکی از سکانس‌های این فیلم، وقتی که قاتل اژدها در حال صحبت در میان مردم شهر «دیل» است، دوربین می‌چرخد و جمعیت را نشان می‌دهد. زاویه طلایی دوربین روی زنی می‌ایستد که سیاه پوست است و با تمام افرادی که در آن جمع حاضر هستند متفاوت به نظر می‌رسد.

با اینکه این شخصیت نه اسمی داشت، نه تاریخچه‌ای داشت، نه نقشی در فیلم داشت و نه تاثیری روی داستان داشت، حسابی طرفداران تالکین را عصبانی کرد. فیلم‌های هابیت تفاوت زیادی با کتاب داشتند و گرچه از منظر سینمایی با اثر قابل قبولی مواجه بودیم، اما از لحاظ اقتباس، اصلا شاهد اثری وفادار به منبع اصلی خود نبودیم. خلق کاراکترهای جدید، حذف کردن برخی از بخش‌های مهم قصه، دیالوگ‌های اضافه و خیلی موارد دیگر باعث شدند که این فیلم فرسنگ‌ها با چیزی که پیتر جکسون در سال‌های 2001 تا 2003 با اقتباس ارباب حلقه‌ها ساخته بود متفاوت باشد. شخصیت زن رنگین پوست نیز یکی از همین مواردی بود که فیلم هابیت از خود خلق کرد و اعتراض هواداران را به جان خرید. حال شاید بگویید خب این خانم که فقط چند ثانیه روی پرده است و بعد از ان دیگر حضور هم ندارد، پس اعتراض برای چه؟ مشکل ما نیز دقیقا همینجاست، همینجا معلوم می‌شود که (حداقل خود ما) از دید نژادپرستی به اثر نگاه نمی‌کنیم، بلکه می‌خواهیم اقتباسی ببینیم که کاملا به منبع اصلی وفادار باشد.

تاریخ نشان داده که وقتی فیلم‌سازان و فیلمنامه نویس‌های مدرن دست به تغییر آنچه خود تالکین ساخته می‌زنند، موفق نمی‌شوند و به زمین می‌خورند. یک اقتباس سر راست و مستقیم مثل سه‌گانه ارباب حلقه‌ها اما می‌تواند هم هواداران را راضی سازد و هم برای خود سازندگان موفقیت به دنبال داشته باشد. پس اولین چیزی که باید به خاطر داشته باشیم این است که اضافه کردن کاراکتر رنگین پوست به سرزمین میانه قبلا آزمایش شده و چندان موفق و محبوب نبوده (حداقل نزد هواداران)، و همین می‌تواند زنگ هشداری برای آمازون باشد که می‌خواهد در سریال ارباب حلقه‌ها از بازیگران رنگین پوست متعددی بهره ببرد.

تنوع نژادی از دیدگاه تالکین

جان رونالد رئول تالکین که با نام مختصر ج. آر. آر. تالکین شناحته می‌شود، پروفسور و استاد دانشگاه بود و مطالعات گسترده‌ای روی افسانه‌ها و فولکلور انگلستان، اسکاتلند و ایرلند انجام داده بود. او پس از اختراع یک زبان و طرح قواعد و احکام برای ان زبان، تصمیم گرفت که دنیایی هم بسازد تا زبانی که خلق کرده در آن دنیای خیالی استفاده شود؛ این جهان فانتزی قرار بود با مطالعاتی که روی فولکلور انجام داده بود پر شوند؛ یا لااقل پس‌زمینه این دنیا باید با افسانه‌هایی که از قبل وجود داشتند پر می‌شد. برای همین سرزمین میانه پر شد از الف‌ها، دورف‌ها، هابیت‌ها و دیگر موجوداتی که تالکین با انها آشنایی کامل داشت.

مردم آن نواحی در هزاران سال پیش وقتی در حال تدوین افسانه‌های خود بودند هیچ برخوردی با مردم و ملل دیگر نداشتند. هیچ پیوند فرهنگی بین مردم انگلستان و مثلا آفریقا، چین یا ایران وجود نداشت. تنها چیزی که می‌دیدند ملت خودشان بود و بس. برای همین هنگام خلق افسانه‌ها نیز این مورد را رعایت کردند و برای مثال در ذهن خود هیچ الف سیاه پوستی به تصویر نکشیدند، یا هیچ یک از قهرمانان‌شان را آسیایی تبار نمی‌دانستند، چرا که اصلا ذهنیتی از این نژادها نداشتند و دنیایی که خلق کرده بودند منحصر بود به چیزهایی که می‌دیدند. تالکین نیز هنگام خلق جهان سرزمین میانه به این مورد احترام گذاشت و سعی کرد تا جایی که می‌تواند به میراث پیشینیان وفادار بماند. برای همین کاراکتر سیاه پوستی در دنیای خود جاگذاری نکرد، چرا که اصلا منطقی به نظر نمی‌رسید و چیزی بر خلاف تمام آموزه‌هایی بود که طی ده‌ها سال مطالعه فرا گرفته بود.

با نگاهی کوتاه به سه‌گانه ارباب حلقه‌ها نیز می‌توانید متوجه این قضیه شوید. هیچ شخصیتی، عملا هیچ شخصیتی رنگین پوست نیست و همه همانطوری هستند که خالق اثر یعنی تالکین توصیف کرده بود. او حتی در نوشته‌های خود در کتاب سیلماریلیون به این موضوع اشاره می‌کند و وقتی که از خلقت الف‌ها صحبت می‌کند، برای توصیف آنان از واژه «درخشان» استفاده می‌کند. موجوداتی که درخشان هستند و در زیبایی همانندی برایشان پیدا نمی‌شود. دورف‌ها یا همان کوتوله‌ها نیز طبق افسانه‌های اسکاندیناوی از کرم‌هایی خلق شده‌اند که از جسد اولین غول جهان بیرون آمده بودند. آن کرم‌ها تبدیل به کوتوله‌ها شدند و برای ماهیت کرم‌گونه خود، به زیر زمین فرستاده شدند تا آنجا سکنی گزینند و زندگی کنند. حال سوالی که پیش می‌اید این است که چگونه الف‌هایی که در زیبایی مثال زدنی بودند و «درخشندگی» از ویژگی‌های بارزشان بود، و دورف‌هایی که در زیر زمین زندگی می‌کردند و هیچ برخوردی با نور آفتاب نداشتند، پوست سیاه پیدا کرده‌اند و حتی چهره آسیایی‌تبار و زرد پوست دارند؟!

یکی از بازیگران سریال، لنی هنری (Lenny Henry) در یکی از مصاحبه‌هایی که داشت اعلام کرد که سریال دارای هابیت‌های سیاه پوست، زرد پوست و حتی آسیایی خواهد بود! هابیت‌هایی که از دل افسانه‌های اسکاتلندی بیرون آمده‌اند و در سوراخ‌های خود در شایر زندگی می‌کنند چطور باید زرد پوست باشند؟ تنوع نژادی چیز بدی نیست ولی زمانی که به ماهیت اثر ضربه بزند قطعا نکوهیده خواهد شد و از چشم مخاطبین خواهد افتاد. چه بسا که خود تالکین تنوع نژادی را رعایت می‌کند و دیدگاهش را محدود به رنگ پوست موجودات نمی‌کند. او در دنیای خود نژادهای مختلف مثل الف‌ها، هابیت‌ها، دورف‌ها و انسان‌ها را دارد. او جهانی را نشان می‌دهد که هر کسی صرفا به فکر قلمروی خودش است و اصلا از غریبه ها خوشش نمی‌آید. نبردهای نژادی و نژادپرستانه در این دنیا به نمایش گذاشته می‌شود و حتی به بهترین شکل نیز مطرح می‌شود، اما نه در قالب رنگ پوست افراد، بلکه در قالب مثلا نبرد الف‌ها و دورف‌ها، که از نژاد همدیگر متنفر هستند و هر کاری می‌کنند تا دیگری را به زمین بزنند. این مورد در سه گانه ارباب حلقه‌ها به خوبی نشان داده می‌شود و در انتها وقتی گیملی (دورف) و لگولاس (الف) با هم به رابطه جدایی ناپذیری می‌رسند، می‌فهمیم که تالکین با چه مهارتی به مسائل نژادپرستانه نگاه داشته و آن را نکوهش کرده. نه مثل آمازون که با قرار دادن تعداد زیادی از بازیگران رنگین پوست می‌خواهد به جنگ نژادپرستی برود و همین ابتدای کار باعث شده نفرت پراکنی حول بازیگران بیشتر شود.

الف‌های تاریکی

الف‌ها و مایار موجوداتی بودند که از نور خلق شدند، حتی سارون که ارباب تاریکی بود نیز ابتدا یکی از مایار بود. بعدتر ملکور (ارباب سارون) راه خود را از روشنایی جدا کرد و تصمیم گرفت بر خلاف میل ایلوواتار و باقی اعضای والار (به مانند خدایان سرزمین میانه) عمل کند. او قادر به خلق هیچ چیزی نبود، بلکه فقط می‌توانست مخلوقات روشنایی را تغییر دهد و آنها را فاسد کند. پس تعدادی از الف‌ها و مایار را فریب داد و به جمع خود آورد، سپس آنها را تغییر داده و تبدیل به موجودات تاریکی یا همان اورک‌ها کرد! این موجودات از همه نظر با الف‌ها که مظهر نور و روشنایی بودند اختلاف داشتند. زبان‌شان فرق داشت، قسی القلب بودند، به کشت و کشتار علاقه داشتند، از الف‌ها متنفر بودند، با قرار گرفتن زیر نور و روشنایی عضیف می‌شدند و هم وجودی تاریک و هم ظاهری تاریک داشتند!

این اختلاف الف‌ها و اورک‌ها به خودی خود نشان می‌دهد که سیاه تصور کردن الف‌ها به خودی خود یک اشتباه بزرگ است. چطور موجوداتی که مظهر نور بودند باید ظاهری سیاه داشته باشند که ویژگی اورک‌ها بود (باز هم اشاره می‌کنم، این مطالب نژادپرستانه نیستند و صرفا چیزی که در دنیای تالکین خلق شده را توصیف می‌کنند).

توقع دیدن موجودات رنگین پوست در ارباب حلقه‌هایی که عملا از افسانه‌های شمال اروپا الهام گرفته همانند این است که انتظار داشته باشیم در افسانه‌های آفریقایی، موجودات سفید پوست وجود داشته باشند؛ همین قدر مضحک و همین قدر بدون منطق.

در سالیان اخیر مقوله دایورسیتی و احترام به تنوع نژادی در دنیای فیلم و سریال قوت زیادی گرفته، اما ای کاش این موج روی همه چیز خراب نمی‌شد و به دنیاهایی مثل ارباب حلقه‌ها یا ویچر که از قبل تدوین شده‌اند احترام می‌گذاشت و سیاست‌هایش را واردشان نمی‌کرد.

4 نظر برای این مطلب
  1. کورو‌ش کبير می‌گوید

    دمت گرم. کاملا حرفت درسته. سریال ارباب حلقه ها یکی از مزخرف ترین سریال های جهانه. وحتی از از فصل هفتم مردگان متحرک و فصل آخر گیم آف ترونز هم بدتره. یعنی کسی که سه گانه ارباب حلقه ها و هابیت ها رو دیده باشه اون هم چندین و چند بار نمیتونه این سریال رو ببینه. باز هم درود به شرف سازندگان سریال های اسپین آف جنگ ستارگان. همشون قشنگ بودند. اندور و مندلورین و کتاب بوبا فت و اوبی وان کنوبی. همه قشنگ. لعنت بر آمازون و جف بزوس که فکر کردن با پول میشه همه چیز رو خرید ولی کور خوندن.

  2. یاشار می‌گوید

    مطلب شما بر مبنای اشتباهات بسیار است دوست عزیز تیره پوست بودن اجداد هابیت ها نه در ارباب حلقه ها بلکه در آثار دیگه تالکین گوشزد شده هارفوت ها تیره تر از سایر اجداد هابیت هان که تو سریال هیمن هارو میبینیم.
    درباره الف سیاه هم ظاهرا خود نویسنده کتاب جناب تاکین با شما کاملا مخالف بود کافیه به توصیف رنگ پوست الفی به نام مایگلین پسر ائول و آره دل آر-فینیل،مراجعه کنید تا متوجه شید الف سیاه پوست در آثار تالکین موجوده. و دنیای تالکین یک دنیای کامله نه محدود به اروپا، توش شرقی ها هم موجودن که باز پوست تیره دارن در سه گانه پیتر جکسون همان هایی هستن که سوار موماکیل ها با سواران روهان تحت امر تئودن میجنگن.

  3. Erfan می‌گوید

    (حلالت)

  4. Erfan می‌گوید

    آقا حرارت باشه هر کی هستی
    خیلی خوشحال شدم علارغم فشارها حرف درست رو زد

نوشتن دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دیدگاه شما پس از بررسی توسط تحریریه منتشر خواهد شد. در صورتی که در بخش نظرات سوالی پرسیده‌اید اگر ما دانش کافی از پاسخ آن داشتیم حتماً پاسخگوی شما خواهیم بود در غیر این صورت تنها به امید دریافت پاسخ مناسب از دیگران آن را منتشر خواهیم کرد.