نقد و بررسی فیلم Coda – کودا فیلمی فراتر از زندگی ناشنوایان

فیلم کودا (Coda) در ژانر کمدی-درام است و در چند بخش جوایز اسکار2022 را از آن خود کرد. در فیلم کودا زندگی یک خانوادهی ناشنوا را می بینیم که تنها یک عضو از آن شنوا است. بحرانها و مسایلی که این خانواده درگیر آن میشود، داستان جذابی بوجود میآورد که مخاطب را با خود همراه میکند. نویسنده و کارگردان فیلم کودا «سیان هدر» است، او این فیلم را از فیلم فرانسوی «بلیر» اقتباس کرده. در ادامه با نقد و بررسی فیلم Coda همراه گیمنیوز باشید.
بررسی کلی فیلم Coda
سازندهی فیلم در ابتدا سه چیز کلیدی به مخاطب نشان میدهد و به مخاطب میفهماند که در ادامه فیلم قرار است با چه موضوعهایی پیش برود.
تصویر اول دریاست، بعد صدای بلند موزیک را میشنویم که «روبی» تنها عضو شنوای خانواده با آن همخوانی میکند و همزمان پدر و برادر روبی را میبینیم که نسبت به صدای بلند موزیک بیتفاوت هستند و بدون کوچکترین توجهی به ماهیگیری مشغولاند. این سه مورد یعنی دریا و ماهیگیری، موزیک و خانوادهی ناشنوای روبی اسکلت فیلم را میسازند.
روبی دختری است که بسیار به موسیقی علاقه دارد و در گروه کر مدرسه ثبتنام میکند، اما روبی در یک خانوادهی عادی نیست که با خیال راحت به دنبال علاقهاش برود. وقتی روبی به مادرش میگوید که به گروه کر مدرسه پیوسته مادرش ناراحت میشود و به او میگوید:
اگه من کور بودم دوست داشتی نقاش بشی؟
شخصیت مادر به شدت به روبی وابسته است و میخواهد روبی را شبیه کل خانواده کند. او به روبی اجازه نمیدهد در جمع خانواده موسیقی گوش بدهد. معتقد است روبی با توجه به شرایط شنوایی خانواده باید رشتهی مورد علاقهاش را انتخاب کند. به عقیدهی مادر، روبی باید کل زندگی خود را صرف خانواده بکند.
اما برعکس مادر، برادر روبی از حضور او و کمکهای او به خانواده منزجر میشود. برادر میخواهد روبی از آنها جدا شود تا او بتواند خودی نشان دهد. در آخر پدر روبی است که به معنای واقعی دخترش را دوست دارد. پدر میداند که در آخر روبی از آنها جدا میشود، اما دلش برای او تنگ میشود.
جذابیتهای فیلم Coda
فیلم Coda با بوجود آوردن موقعیت خاص و قرار دادن شخصیتها در آن موقعیت جذابیت بوجود آورده است. روبی نمیتواند مانند یک نوجوان دبیرستانی عادی زندگی کند. او به خاطر شرایط خانوادهاش درگیر خصوصیترین مسایل زناشویی پدر و مادرش میشود و در جاهایی مجبور است فحشهای رکیک پدرش را با صدای بلند برای دیگران داد بزند.
بحرانهایی که برای روبی بوجود میآید و طریقهی مواجه شدن او با آنها مخاطب را به دنبال خود میکشد تا ببیند در آخر روبی چگونه با همهی آنها روبهرو میشود. روبی به موسیقی علاقه دارد و این امر نیاز به تمرین دارد، اما روبی علاوه بر درسهای مدرسه مجبور است همراه پدر و برادرش برای ماهیگیری به دریا برود. از طرف دیگر اگر روبی بخواهد به دانشگاه برود مجبور است خانوادهاش را ترک کند و این کار بحران جدی برای کل خانواده به وجود میآورد.
مورد دیگری که فیلم را متفاوت میکند این است که اکثر صحنههای مشاجره و دعوا در سکوت یا با حداقل صدا میگذرد، در فیلم هیچ کجا داد و بیداد و جیغ نمیشنویم بلکه بیشتر حرکات دست میبینیم که همان زبان اشاره است.
بررسی زیرلایههای فیلم Coda
به نظر میرسد که سازندگان کودا از فیلم «زمین میلرزد» به کارگردانی«ویسکونتی» الهام گرفته باشند. در فیلم «زمبن می لرزد» زندگی ماهیگیران فقیری به تصویر کشیده میشود که وقتی تصمیم میگیرند ماهیهایشان را خودشان بفروشند و به دلالان ماهی ندهند، زندگیشان نابود میشود. سپس خانوادهشان از هم میپاشد. در این فیلم وسیلهی موفقیت پول است.
در فیلم کودا خانوادهی ماهیگیر وضع مالی خوبی ندارند.
آنها تصمیم میگیرند ماهیهایشان را به دلالان ماهی ندهند. اما در اینجا وسیلهی موفقیت ارتباط است. تنها راه ارتباطی خانواده با مردم، دخترشان روبی است. عمیقتر که نگاه کنیم میبینیم چقدر خانوادهی روبی شبیه خودمان است. امروز در عصر ارتباطات زندگی میکنیم و کسی که ارتباط بهتری داشته باشد، کسب و کار بهتری هم دارد. هرکس در فضای مجازی دنبالکنندهی بیشتری داشته باشد موفقتر است. میتوانیم روبی را به عنوان رسانههای اجتماعی در نظر بگیریم و خانوادهاش را به مردم عادی تشبیه کنیم. همانطور که هر یک از ما حداقل یک صفحه در یکی از رسانههای اجتماعی داریم، خانوادهی روبی نیز او را دارند، اما فیلم میخواهد به ما به گوید ما بدون رسانههای اجتماعی هم میتوانیم موفق شویم. همانطور که خانوادهی روبی بعد از رفتن او توانستند به زندگیشان ادامه دهند.
موضوع دیگر این است که خانوادهی روبی در نبود او بیشتر از تواناییهای خود استفاده کردند و زندگی بهتری داشتند. مادر که همیشه در غیبت موقت روبی دور از بقیهی همکارانش در انزوا و سکوت بود؛ بعد از رفتن روبی، توانست با آنها گرم بگیرد. پدر و برادر روبی هم با شادمانی در دورهمی ماهیگیران شرکت کردند و برخلاف قبل دیگر منزوی نبودند. شاید یکی از پیامهای فیلم این باشد که ما هم بدون رسانههای اجتماعی که به جای ما حرف میزنند، میتوانیم زندگی شادتر و بهتری داشته باشیم.
در آخر فیلم کودا یک کمدی-درام است که همانطور که میتواند مخاطب را بخنداند، گاهی بغض به گلویش میآورد. فیلمی است که موقعیتهای ناب به وجود میآورد که کمتر در بقیهی فیلمها دیدهایم. کودا به ما میگوید امید به زندگی را از دست ندهیم و به چیزی در زندگی وابسته نباشیم. حرف اصلی فیلم نفی وابستگی است. همانطور که روبی بر وابستگی خود به خانوادهاش غلبه کرد و به دنبال علاقهاش رفت و خانوادهی روبی نیز بدون او به تواناییهای خود پی بردند، ما نیز باید یاد بگیریم به طور مستقل از هرچیزی بتوانیم زندگی کنیم.
فیلم جذابیتهای دیگری نیز دارد، مثل معلم موسیقی بداخلاقی که به روبی برای رفتن به دانشگاه کمک میکند. یا ماجرای عاشقانهای که بین روبی و همکلاسیاش رخ میدهد. فیلم از هر نظر خوب است، فیلمنامهی عالی و بازیگران ماهری که نقشهای خود را به خوبی ایفا کردهاند. مجموع اینها باعث میشود مخاطب پس از دیدن فیلم احساس نکند که وقت خود را هدر داده است.
چقدر خوب و دقیق و درجه یک بود
خیلی وقت بود همچین متن روون و خوبی نخونده بودم . خسته نباشی