در عصر ما که آن را عصر جهانی شدن مینامند، مخاطبان به طیف وسیعی از فیلمهای چهار گوشهی دنیا دسترسی دارند. این سهولت تکثیر و دسترسی به فیلمهای خارجی، جایگاه هالیوود را به عنوان نیروی غالب در صنعت فیلمسازی جهان به خطر انداخته و آن را وادار کرده است که داستانهای تازهای را برای نمایش بر پردهی بزرگ سینما جمعآوری کند. موضوعی که به خودی خود امکان ارایهی مجموعهای متنوع از اقتباسهای جذاب را برای عمدهی تماشاگران فراهم میسازد.
البته سینمای هالیوود به دلیل اجتناب از ذکر منابع این فیلمها با گذشت زمان شهرت بدی را برای خودش رقم است. با این همه، بیشتر آنها آثار قابل توجهی هستند که هنوز هم میتوانند به ارایهی بیانیههای عمیق سینمایی بپردازند. بنابراین همراه گیمنیوز باشید با معرفی 10 اقتباس برتر سینمای هالیوود از فیلمهای آسیایی.
The Magnificent Seven (1960)
Seven Samurai (1954, Japan)
فیلم هفت دلاور، یک وسترن آمریکایی دربارهی هفت تفنگچی است که تصمیم میگیرند از مردم یک دهکدهی کوچک مکزیکی در برابر گروهی از قانونشکنان بیاخلاق دفاع کنند. موفقیت تجاری و انتقادی این فیلم بسیار مدیون ترانهها و دیگر مولفههایی است که برای مخاطبان غربی آشنا هستند. هفت دلاور بازسازی وفادارانهی فیلم هفت سامورایی اثر بزرگ و حماسی آکیرا کوروساوا، کارگردان ژاپنی، است.
در این فیلم اهالی فقیر یک روستا، به جای هفتتیرکشان حرفهای، دست به دامان هفت سامورایی بیارباب میشوند تا از حملهی گاه و بیگاه دزدها و راهزنان در امان بمانند و همچنین مهارتهای اولیهی دفاعی و آموزشی را از این هفت تن بیاموزند. البته این دو فیلم (هفت سامورایی و هفت دلاور) بسیار متفاوت از یکدیگر هستند و بارزترین ویژگی مشترک آنها داشتن خطوط داستانی مشابه است.
Star Wars: A New Hope (1977)
The Hidden Fortress (1958, Japan)
بیتردید مجموعهی جنگ ستارگان یکی از معروفترین و قدرتمندترین فرانچایزها در تاریخ سینمای هالیوود است. اما فیلمهای جنگ ستارگان هم بدون شاهکار سامورایی آکیرا کوروساوا، به عنوان الهامبخش اصلی، جایگاه رفیع و بلندمرتبهای در عالم سینما نداشتند. بهویژه قسمت اول جنگ ستارگان که اقتباس کاملا مستقیمی از فیلم قلعهی پنهان کوروساوا به شمار میرود.
این دو فیلم شباهتهای زیادی با هم دارند. اول این که هر دو فیلمهای سیاسی و ماجراجویانهای هستند که کلیشهی مرسوم رویارویی خیر و شر را دستمایهای برای روایت داستان خود قرار دادهاند. علاوه بر این در هر دو آنها شاهزاده خانم سرکشی وجود دارد که باعث شورش علیه یک امپراتوری شیطانی میشود. جالب است بدانید که جورج لوکاس، خالق جنگ ستارگان، برای ساخت فیلم تهدید شبح (The Phantom Menace) دوباره همین خطوط داستانی را به کار گرفت.
The Departed (2006)
Infernal Affairs (2002, Hong Kong)
هنگامی که صحبت از نبرد میان خیر و شر میشود، میتوانیم از فیلمهای ماندگار رفتگان و امور دوزخی نام ببریم. دو اثر تماشایی که با داستانی جذاب و درگیرکننده به این موضوع پرداختهاند، البته با رویکردی کمتر تخیلی و بیشتر واقعی.
هر دو این فیلمها دربارهی دو شخصیت متفاوت هستند؛ یک مامور مخفی و یک جاسوس در نیروی پلیس که تلاش میکنند به زندگی دوگانهی خود عادت کنند. فیلم رفتگان (برندهی بهترین فیلم اسکار در سال 2006) علاوه بر این که پایان شگفتانگیزی دارد، به لحاظ شخصیتپردازی هم عالی است. درام هنگ کنگی سال 2002 هم نهتنها تصویر واضحی از فرهنگ هنگ کنگ را به مخاطبان ارائه میدهد، بلکه بر حقیقت ناهماهنگی میان قانون و اخلاق هم صحه میگذارد و در نتیجه فضای نیهیلیستیتری ایجاد میکند.
Hachi: A Dog’s Tale (2009)
Hachiko Monogatari (1987, Japan)
در این قسمت میخواهیم دو فیلم احساسی را معرفی کنیم که تضمین میشود با تماشای آنها اشک در چشمهایتان حلقه بزند. این دو فیلم بر اساس داستان واقعی هاچیکو، سگ آکیتای ژاپنی، ساخته شدهاند که با وجود مرگ نابههنگام صاحباش نزدیک به ده سال در ایستگاه قطار منتظر او ماند.
این فیلمها به یک اندازه تلخ و اشکانگیز هستند، ولی شاید نسخهی آمریکایی بیشتر از همتای ژاپنیاش در میان مخاطبان جهانی قابل تشخیص باشد. البته هاچیکو مونوگاتاری اقتباس وفادارانهتری از داستان اصلی به شمار میرود و پایان دلگرمکنندهتری هم دارد.
The Lake House (2006)
Il Mare (2000, South Korea)
همهی ما میدانیم که عشق در نگاه اول بهندرت اتفاق میافتد. فیلمهای خانهای روی برکه و دریا (Il Mare) گواهی بر این گفته هستند. هر دو فیلم به دلیل برداشت عجیب و نامعمول خود از تعقیبهای عاشقانهای که مانع فاصله و زمان را نادیده میگیرند، بهمرور طرفداران وفاداری به دست آوردند.
این فیلمها دربارهی دو فرد تنها هستند که با فاصلهی دو سال در ابعاد گوناگونی زندگی میکنند. تا این که آنها از طریق یک صندوق پست جادویی، موفق به برقراری ارتباط با یکدیگر میشوند و برایشان ماجراهای عاشقانهای رخ میدهد. در همین هنگام یک تراژدی سهمگین در حال وقوع است که شادی زیبای آنها را تهدید میکند. بدون شک Il Mare با داستان شاعرانه و فضای مالیخولیاییاش افتخار این را دارد که فیلم برتر باشد، ولی خانهای روی برکه هم یک بازسازی بیاهمیت نیست. بنابراین حداقل به خاطر بازی دو بازیگر اصلیاش یعنی ساندرا بولاک و کیانو ریوز نباید نادیده گرفته شود.
Eight Below (2006)
Antarctica (1983, Japan)
فیلم هشت درجه زیر صفر، بازسازی دیگری است که دربارهی سگها و بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است. پل واکر در این فیلم نقش کاوشگری به نام جری شپارد را بازی میکند. او وقتی مجبور میشود که سگهای سورتمهی خود را ناگهان در قطب جنوب رها کند، در یک چالش اخلاقی بزرگ قرار میگیرد.
این بازسازی آمریکایی که محصول شرکت والت دیزنی است، روشی سادهتر را برای به تصویر کشیدن ماموریت نجات برگزیده است. در حالی که فیلم اصلی ژاپنی از نمایش واقعیت آنچه در سفر اکتشافی سال 1958 رخ داد، هیچ ترسی ندارد.
The Ring (2002)
Ringu (1998, Japan)
در اواخر دههی 1990 فیلم حلقه توانست در کشور ژاپن، چه از نظر تجاری و چه از نظر انتقادی، خوش بدرخشد. بنابراین رفته رفته تبدیل به یک فیلم کلاسیک در ژانر محبوب و موفق ترسناک شد. به همین دلیل در سال 2002 یک فیلم ترسناک آمریکایی با اقتباس از آن ساخته شد که مانند فیلم ژاپنی به رمز و راز یک نوار ویدئویی نفرینشده میپرداخت. نواری که هر کس به آن گوش کند، در عرض هفت روز کشته میشود.
فیلم اصلی با تکیه بر فضای وهمآوری که برآمده از نگرانیهای مردم آن روزگار دربارهی پدیدهی تکنولوژی بود، باعث علاقهی غربیها به فیلمهای J-horror یا همان «ترسناک ژاپنی» شد. این موضوع، مدیران سینمای هالیوود را به فکر تولید مجموعهای از بازسازیها انداخت. فیلم حلقه (2002) یکی از بهترین اقتباسهای مستقل هالیوود از فیلمهای ترسناک ژاپنی به شمار میرود و موفقیتاش عمدتا به دلیل بازی نائومی واتس و موسیقی بهیادماندنی هانس زیمر است.
Godzilla (2014)
Gojira (1954, Japan)
مجموعه فیلمهای گوجیرا که در نزد مخاطبان جهانی با نام گودزیلا شناخته میشود، طولانیترین فرانچایز تاریخ است. هالیوود برای نخستین بار در سال 1998 به فکر اقتباس از این مجموعه افتاد و سپس در سال 2014 برای دومین بار دست به اقتباس از این مجموعه زد.
برخی از تماشاگران با وجود آن که این فیلم را به خاطر موسیقی و فیلمبرداری آن تحسین کردهاند، هنوز هم به این اقتباس بدبین هستند. زیرا به طور کلی فاقد شخصیتهای صمیمانه است و این در حالی است که فیلم اصلی ژاپنی (1954) گودزیلا را یک نیروی انتقامجویانه و محصول جانبی وحشت ناشی از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی به تصویر کشیده بود.
A Fistful of Dollars (1964)
Yojimbo (1961, Japan)
حقیقت این است که بدون سرجیو لئونه، کارگردان ایتالیایی، کلینت ایستوود هم وجود نداشت و اگر آکیرا کوروساوای افسانهای یوجیمبو را نساخته بود، لئونه هم در سینمای جهان سر برنمیآورد. چراکه اولین اثر مهم او یعنی به خاطر یک مشت دلار اقتباسی از این فیلم محسوب میشود. البته در فیلم لئونه اسلحهها جایگزین شمشیرها میشوند و ساموراییها جای خود را به تفنگچیها میدهند.
وسترنْ اسپاگتی سال 1964 با ضدقهرمانان نمادینی مانند «مرد بینام» و سینماتوگرافی مخصوص خود جایگاه ویژهای در تاریخ سینما دارد. فیلم کلاسیک سرجیو لئونه با نادیده گرفتن شکایت کمپانی توهو، شرکت تولیدکنندهی یوجیمبو، بیتردید ژانر هیجانانگیز وسترن را که مدتها از یاد طرفداراناش رفته و منسوخ شده بود، دوباره احیا کرد.
Last Man Standing (1996)
Yojimbo (1996, Japan)
علاقهمندان سینما بهخوبی از ارتباط به خاطر یک مشت دلار و یوجیمبو آگاه هستند، اما خیلیها از اقتباس آزادانهی والتر هیل از فیلم آکیرا کوروساوا اطلاعی ندارند. این فیلم که با نام واپسین پایمرد شناخته میشود، اثری در ژانر اکشن و محصول 1996 میلادی است.
واپسین پایمرد نه مانند یوجیمبو یک فیلم سامورایی و نه مانند شاهکار لئونه یک وسترن اسپاگتی است، بلکه در مقایسه با آن دو روش متفاوتی را پیش گرفته است. از ویژگیهای ممتاز فیلم میتوان به نقشآفرینی بازیگرانی همچون بروس ویلیس و کریستوفر واکن اشاره کرد. واپسین پایمرد سکانسهای تاثیرگذاری دارد که اگر به تماشای آن بنشینید، شما را به هیجان خواهد آورد.
نظر شما راجع به فیلمهای اقتباسی در سینمای هالیوود چیست؟ آیا فکر میکنید که این فیلمها توانستهاند از همتایان آسیایی خود پیشی بگیرند یا این که همان فیلمهای اصلی از کیفیت بالاتری برخوردار هستند؟ نظرتان را در کامنتها با ما در میان بگذارید.