فیلم Love Lies Bleeding محصول سال 2024 یک داستان پیچیده و چند وجهی را به تصویر میکشد که در آن واقعیت با نمادگرایی ترکیب میشود. این فیلم، که توسط «رز گلس» کارگردانی شده، داستانی تاریک از وسواس، خشونت و درام خانوادگی را در دهه 1980 جنوب غربی ایالات متحده روایت میکند. در ادامه با نقد و بررسی فیلم سینمایی Love Lies Bleeding همراه گیمنیوز باشید.
نقد و بررسی فیلم سینمایی Love Lies Bleeding
داستان در سال 1989 رخ میدهد و به رابطه بین «لو» مدیر یک باشگاه بدنسازی کوچک و دورافتاده، و «جکی» بدنسازی جاهطلب که رویای موفقیت در لاس وگاس را در سر میپروراند، میپردازد. این رابطه پیچیده تحت تأثیر خشونت و جنایت خانواده جکی قرار میگیرد و به سمتی تاریک و خطرناک سوق داده میشود. فضای زمانی و مکانی فیلم نقش مهمی در شکلگیری داستان و توسعه شخصیتها دارد. دهه 1980 با فرهنگ و سبک زندگی خاص خود، زمینهای برای بروز و ظهور شخصیتهایی با اهداف و آرزوهای متفاوت فراهم میکند. از طرفی، محیط جنوب غربی با ویژگیهای جغرافیایی و اجتماعی خود، به عنوان پسزمینهای برای تعاملات و روابط شخصیتها عمل میکند و به داستان عمق و واقعگرایی میبخشد.
فیلم Love Lies Bleeding با استفاده از المانهای وسترن و ترکیب آنها با موضوعات مدرن، تجربهای منحصر به فرد را برای تماشاگران فراهم میآورد و آنها را به دنیایی میبرد که در آن عشق، خشونت و جنایت به شکلی درهم تنیده وجود دارند. فیلم نه تنها یک داستان عاشقانه را روایت میکند، بلکه به موضوعات عمیقتری مانند خانواده، وفاداری و خیانت میپردازد. فیلمساز تماشاگران را به چالش میکشد تا در مورد مرزهای اخلاقی و انتخابهای شخصی خود تأمل کنند.
بازیگران فیلم، به ویژه «کریستن استوارت» عملکردی قابل توجه ارائه دادهاند. بازیهای فیلم توانسته احساسات و پیچیدگیهای شخصیتها را به خوبی منتقل کند. فیلم همچنین اتکای زیادی به نمادگرایی و فضای استعاری دارد.
داستان فیلم چندلایه و در مواقعی مبهم و پیچیده است. اگرچه شخصیتها روابط مشخص و متعینی با یکدیگر دارند، مرزهای احساسی آنها گاها مشخص نیست. دیالوگها نیز به مشخص شدن این مرزها کمک خاصی نمیکنند. اگرچه استعارههای فیلم واضح و مشخص هستند، برخی از دیالوگها بیش از حد سادهلوحانه و غیرقابل باور هستند. بعد از گذر از صحنههای آشنایی و مقدمهی داستانی، و درست در زمانی که اتفاق اصلی فیلم در حال رخ دادن است، شاخ و برگ داستان بیشتر میشوند. پیشرفت شخصیتها در داستان با گسترش دامنهی تاثیرات رفتار آنها، به تاثیرگذاری فیلم کمک میکند. در عین حال، یک داستانِ پسزمینه هم در حال رخ دادن است که فقط لو و پدرش (با بازی اد هریس) از آن خبردارند. پسزمینهای که به نقطه قوت فیلم هم در روایت و هم در کارگردانی تبدیل میشود.
پایانبندی فیلم، همچنان متکی به نمادگرایی تثبیت شده و معین نیست. فیلم به تماشاگر اجازه میدهد تا تعبیر و تفسیر خود را به پایان داستان تزریق کند. در حالی که لو همچنان به رفتار «پاککننده گناه» خود ادامه میدهد، تماشاگر میبیند که سفر لو و جکی ادامه خواهد داشت. اگرچه فیلم در انتها ریسکهایی را میپذیرد که ممکن است برای همه مخاطبان جذاب نباشد و نتواند انتظارات آنها را برآورده کند.
از نقاط ضعف فیلم میتوان به تغییرات ناگهانی و توجیهناپذیر ژانر اشاره کرد. فضای غالب فیلم «وسترن» مدرن و معاصر است اما رگههایی از «نئونوآر» هم در آن وجود دارد. با این حال گاهی فیلم از نوآر به یک تریلر انتقامجویانه تبدیل میشود. یا در صحنهای دیگر از وحشت بدنی (Body Horror) به کمدی سیاه میپرد. رخدادی که نشاندهندهی سردرگمی کارگردان و عدم توفیق در فضاسازی علیرغم جزئیات زیاد فیلمنامه است.
خشونت در فیلم Love Lies Bleeding عنصر بسیار مهمی است. فیلم نه در به تصویر کشیدن فضای خشن رخدادها، و نه در تصویر جزئیات این خشونت ملاحظه نمیکند. رنگ و بوی خون و استروئید در فریم به فریم فیلم احساس میشود.
کریستن استوارت در نقش لو، مدیر باشگاه منزوی بازی میکند. در حالی که «کیتی اوبراین» در نقش جکی، بدنسازی در حال ترقی ظاهر میشود. «اد هریس» نقش پدر لو را ایفا میکند که یک تبهکار باسابقه و قدرتمند است. «جنا مالون» در نقش بث، خواهر لو، به ایفای نقش میپردازد. «آنا باریشنکوو» نیز در نقش دیزی، که به لو علاقهمند است حضور دارد و «دیو فرانکو» نقش جی.جی.، شوهر بث را بازی میکند.
این شخصیتها در کنار هم، یک بافت داستانی پیچیده و جذاب را ایجاد میکنند. مجموعهی داستان فیلم Love Lies Bleeding تماشاگر را درگیر ماجراهایی میکند که هم در سطح شخصی و هم در سطح اجتماعی تأثیرگذار هستند. بازیگران با تواناییهای خود توانستهاند این شخصیتها را به زندگی بیاورند. اگرچه سرنوشت همهی آنها در پایان فیلم شوم است.
موسیقی متن فیلم Love Lies Bleeding توسط «کلینت منسل» ساخته شده است. منسل، که پیش از این با آثاری چون «مرثیهای برای یک رویا» و «فواره» شناخته شده، در این فیلم نیز تواناییهای خود را به نمایش گذاشته و موسیقی متنی خلق کرده که همزمان هم با داستان فیلم هماهنگ است و هم حال و هوای دهه 1980 را بازتاب میدهد. آلبوم موسیقی متن فیلم شامل قطعاتی است که هر کدام به نوعی بخشی از داستان را تعریف میکنند. به علاوه این قطعات به تقویت فضای عاطفی و تنشهای موجود در فیلم کمک میکنند.
موسیقی فیلم، با ترکیبی از سبکهای مختلف و استفاده از سازهای متنوع، محیطی را ایجاد میکند که تماشاگران را به دوران و مکان داستان میبرد و احساسات متفاوتی را در آنها برمیانگیزد. موسیقی نه تنها به عنوان پسزمینهای برای صحنهها عمل میکند، بلکه به عنصری کلیدی در پیشبرد داستان و شکلگیری شخصیتها تبدیل میشود. به همین خاطر موسیقی از برجستهترین عناصر فیلم محسوب میشود و تاثیری عمیق در کیفیت و تاثیرگذاری آن دارد.
قطعات موسیقی با ریتمهای آهسته و ملودیهای عمیق، حس انزوا و دوری از جهان بیرون را القا میکنند. مضمون اصلی که فیلم در همهی جنبهها به آن میپردازد، چیزی جز این نیست. در تمام لحظات، فیلم تلاش میکند با ریتم آهسته و لحن آرام و عاشقانهاش، حس انزوای شخصیتها را نشان دهد. انزوا در جامعهای زنستیز، همجنسگراستیز، خشن و تبهکارپرور که هر روز به سمت فساد بیشتر در حرکت است.
آشغال ترین فیلمی که تو عمرم دیدم
چرا آخه 🙁 فیلم به این خوبی