سال 2022 میلادی تا به این لحظه هم سال بسیار عجیبی برای دوستداران ویدئوگیم در ایران بوده است. اما با عرضهی بخش داستانی بازی «جنگاوری نوین 2» (Call of Duty: Modern Warfare 2) این سال برای همه عجیبتر هم شد. زمانی که درست در چند دقیقهی ابتدایی داستان این بازی، ماموریتی روایت میشود که برای بسیاری از کسانی که بازی را تجربه میکنند آشنا به نظر میرسد. بازیکننده کنترل موشکی که به اهداف روسی برخورد میکند را در دست میگیرد و چند ثانیه نفسها در سینه حبس میشود. این مقدمهی جنگاوری نوین 2 برای آغاز یک روایت تازه است. روایتی از رویارویی رزمی کشورهای مختلف با هم، از جمله آمریکا و ایران. در ادامه با نقد و بررسی بخش داستانی بازی Modern Warfare 2 همراه گیمنیوز باشید.
قسمت جدید بازیهای «ندای وظیفه» یک بازسازی ویرانکننده از جنگاوری نوین 2 است که در سال 2009 توسط «اینفینیتی وارد» ساخته شد. دنبالهای محسور کننده برای جنگاوری نوین که دو سال قبل توانسته بود تحولی در بازیهای ندای وظیفه ایجاد کند. این بازی در سال 2020 هم ریمستر و برای پیسی و کنسولها مجددا عرضه شد. اما با کمترین تغییرات ممکن. رویهی «اکتیویژن» اما همچون وضعیت ساخت و عرضه بازیهای ویدئویی در سالهای پس از 2020 تغییر کرده و منجر به بازسازی جنگاوری نوین 2 در سال 2022 شده است. همهی وقایع تازهاند. داستان کاملا تغییر کرده و ساختار مرحلهها نیز به همین ترتیب. اگرچه بسیاری از ماموریتها و مکانها یاداور بازی سال 2009 هستند.
این شخصیتهای بازی هستند که اسم و رسمشان ثابت مانده است: «مکتاویش»، «گوست»، «کاپیتان پرایس»، «گز»، «نیکولای» و «ژنرال شپرد». گرچه بیشترین تغییر متوجه شپرد بوده است. شخصیتی که هم خودش تغییر کرده و هم سرنوشتش. شخصیتهای جدیدی هم به بازی اضافه شدهاند: «لَزوِل»، «فرح»، «آلخاندرو»، «گِرِیوز»، «والریا» و «حسن».
همانطور که در بازی اصلی محصول سال 2009 شاهد آن بودیم، «شپرد» مهرهی کلیدی پیوند دو سوی متضاد داستان است. در اینجا اما او آن شخصیتی نیست که انتظارش را داریم. از ابتدا مشخص است که یک نفر در ساختار ارتش آمریکا کاری کرده که چند موشکِ پیشرفتهی آمریکایی به دست نیروهای رقیب افتادهاند. بازی این کار مورد انتظار را به شکل یک «خرابکاری» روایت میکند و تا جای ممکن از تعبیر «خیانت» میپرهیزد. تغییری اساسی در روایت بازی 2022 نسبت به محصول قبلی که نتیجهی مستقیم تغییر در استانداردهای روایی در سالهای اخیر است.
شپرد دیگر آن چهرهی خائن و کثیفی که برای نفع شخصی سربازان آمریکایی را قربانی میکرد نیست، بلکه ژنرالی وطنپرست معرفی میشود که حتا از نظر مامور «سیا» (CIA) هم «با اهداف خیرخواهانه» مرتکب اشتباه شده است. و در نهایت هم خطاب به سرسختترین منتقد خود یعنی پرایس از لزوم لاپوشانی و پاک کردن گندی که زده حرف میزند که به «مصلحت کشور» برمیگردد.
بازی جنگاوری نوین 2 برای فرار از تصویرکردن یک ژنرال آمریکایی به عنوان خائن یک شخصیت منفی دیگر خلق میکند: «فرمانده فلیپ گریوز» که پیرنگ فرعی بر اساس او روایت میشود. در پایان نیز مکتاویش با نابودی گریوز پیروز میشود و جرمی که شپرد مرتکب آن شده هم مطابق انتظار لاپوشانی.
اما برای بازیکنندگان ایرانی احتمالا شخصیتها و روند داستانی در درجه دوم اهمیت قرار میگیرند. همانند بازی «بتلفیلد 3» که نیروهای آمریکایی مستقیما با نیروهایی ایرانی درگیر میشدند، جنگاوری نوین 2 هم تمرکز ویژهای بر نزاع مدرن با ایران دارد. تفاوت اینجاست که این بار هیچ نزاعی در خاک ایران رخ نمیدهد و آمریکا جرات نکرده به خاک این کشور تعرضی کند. حتا فراتر از آن، زمانی که در بازی «حسن زیانی» (یک فرمانده از نیروی قدس سپاه) توسط نیروهای ویژه ارتش ایالات متحده ربوده میشود، آنها طبق قوانین نه تنها هیچ صدمهای به او نمیزنند بلکه او را پس از مدتی آزاد میکنند.
این مربوط به اوایل تا اواسط بازی و پیش از به وجود آمدن پیچشهای اصلی روایت آن است. در این ماموریتها، هنوز نقش حسن در پیادهسازی عملیات مشخص نشده و نیروهای آمریکایی با دستور مستقیم شپرد با «رواداری» از جان این فرمانده میگذرند. اما در پایان و زمانی که داستان به طور قطع از یک حمله در خاک آمریکا خبر میدهد، بازیکننده دستور دارد تا هدف را به شهادت برساند. پیرنگ بازی از این بابت برای بازیکنندهی ایرانی حس و حال متفاوتی دارد.
درگیر شدن با ایران در داستان، این بازی را به هدف تازهای برای ممنوعیت بازیهای ویدئویی در داخل کشور تبدیل میکند. اگرچه بازیهای تیراندازی ارتشی همواره زیر تیغ تند ممنوعیت بودهاند، این بار یک واقعهی بسیار حساس در تاریخ معاصر ایران، در بازی شبیهسازی شده و در بازی به طور مستقیم به نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشاره میشود. این یعنی اگر فروشندهی بازی هستید احتمالا باید قید فروش این بازی و تبلیغ آن را بزنید و اگر منتقد یا بازیکنندهاید، باید به سختی از آن صحبت کنید.
اگرچه همهی ما میدانیم که بازیها هر چقدر هم واقعگرایانه و روایتگر امروز باشند، باز هم داستانی خیالی با شخصیتهای خیالی را روایت میکنند و چیزی بیشتر از ابزارهای «سرگرمی» نیستند.
با پیشروی در داستان، پای چند گروه دیگر هم به بازی باز میشود: یک کارتل مواد مخدر در مکزیک، یک گروه تروریستی آسیای میانه، یک گروه آزادیخواه مبارز خیالی و یک گروه نظامی خصوصی آمریکایی. هر کدام از این گروهها در پیشبرد داستان نقش خود را ایفا میکنند که در نقطههایی به یکدیگر میرسند. اما بازی از وجود همهی آنها به اندازهی کافی استفاده نمیکند. شخصیتهای نمادین هر گروه در کنار هم به تبدیل شدن جنگاوری نوین 2 به یک داستان چندضلعی کمک میکنند.
برخی از آنها بیشتر، چون شخصیتپردازی و نقش فعال در داستان دارند و البته پرفورمنس (اجرای مدل-بازیگر و صداپیشگی) بهتر: «والریا» که رییس کارتل است و «گریوز» که فرمانده «سایهها» (Shadows) است. اولی یک زن مکزیکی است که برملا شدن هویتش یکی از غافلگیریهای ضعیف بازی است و دیگری یک مرد آمریکایی جاهطلب و بیرحم است که به شرور قلابی و در سایهی بازی تبدیل میشود.
الگوی تقریبا مشابهی با جنگاوری نوین 2 سال 2009 را میتوان در چینش ماموریتهای بازی دید. بسیاری از موقعیتهای درگیری مشابه آنچه در بازی اصلی دیدهایم طراحی شدهاند که نشان میدهد سازندگان بازی علاوه بر اتکا بر حس نوستالژی بازیکنندگان قدیمی، روی موفقیت گیم دیزاین اینفینیتی وارد حساب کردهاند. تیتر سادهی «مثل روزهای خوب گذشته» در برخی نقدهای بازی به خوبی نشان میدهد که سازندگان جنگاوری نوین 2 سال 2022 چقدر در این راه موفق بودهاند. البته در میان این مراحل، ماموریتهای کاملا جدید هم یافت میشوند. برخی از این مراحل (مثل ماموریت آمستردام) فاقد پیچیدگی خاص و روند هیجانانگیز و اکشن هستند و برخی دیگر به دلیل فاصلهای که در ابتدا از هستهی اصلی گیمپلی ندای وظیفه میگیرند (مثل ماموریت کلیسا) دردسر مضاعف برای بازیکنندهی طالب اکشن و تیراندازی به شمار میروند.
در پایان هم درست در لحظهای که تنش به اوج خود رسیده و اکشن و تیراندازی باید حرف اول را بزند، بازی به طرز ناشیانهای بازیکننده را مجبور میکند که با مخفیکاری و ساختن آیتمهای گیجکننده راه خود را در میان دشمنان باز کند و به مبارزه با شرور اصلی داستان برود. این یعنی شما درست در لحظهی قلیان هیجانات خود، به ناگاه متوقف میشوید و باید چند دقیقهی عذاب آور را به مرحلهای نه چندان جذاب، ساکن و مختلکنندهی ریتم اصلی بگذرانید. شاید مهمترین ایراد بازی در روایت همین مرحله آخر باشد.
از بین تمام ماموریتهای بخش داستانی بازی، آنهایی که بیشتر به جنگاوری نوین 2009 وفادار بودهاند لذت بیشتری دارند. مراحل کاملا جدید خود به دو دسته تقسیم میشوند: یا پیرو ساختار تثبیت شدهی ندای وظیفهاند که در جلب رضایت بازیکننده موفق هستند و یا دست به ساختارشکنی میزنند که تلاششان نتیجه نمیدهد. یا حداقل نتیجهی دلخواه من را ندادند.
به شکل غیرقابل توضیحی، گان-پلی بازی و خود تیراندازی گاهی لذتبخش هست و گاهی نیست. اگرچه در نسخه پلی استیشن 5 به طور کلی با وجود امکانات دوالسنس تیراندازی تجربهی عمیقتری است، اما در برخی از صحنهها، به ویژه در ابتدای بازی این گان-پلی چندان لذتی ندارد. در عوض، بازیکننده مدام به دنبال اهدافِ کم و پنهان میگردد و به ندرت میتواند از پشت سر هم تیراندازی کردن و کمتر فکر کردن به نشانهروی و هدفگیری تاکتیکال لذت ببرد. با پیشروی در بازی البته این مشکل تا حد زیادی کمرنگ میشود، اگرچه این هم میتواند به دلیل بهتر شدن اوضاع طراحی مراحل و بلاکینگ باشد و هم ناشی از عادت کردن به سیاق بازی.
در نهایت، در نقد بازی Modern Warfare 2 باید حتما به این نکته توجه کرد که بازی از ست-پیسهای معروف ندای وظیفه حتا بیشتر از یکی دو بازی قبلی فاصله گرفته و تمرکزش را بر خلق میدانِ نبردی گذاشته است که بازیکننده اغلب احساس میکند که سرنوشت همه به او بستگی دارد.
برای قضاوت درباره عملکرد بازی و اجرای آن در کنسول حرفهای زیادی میشود زد، به این شرط که این نقد بازی Modern Warfare 2 از همه جهات باشد. در حالی که اینجا بیشتر با تمرکز بر بخش داستانی و روایت و گیمپلی آن مینویسیم، شاید بد نباشد اشارهای اجمالی به این موضوع کرد. بازی تقریبا بدون مشکل و بدون باگ اجرا میشود. اگرچه از نظر گرافیکی شاهد هیچ پیشرفت قابل ملاحظهای نسبت به ندای وظیفه سال گذشته نیستیم. در عین حال، افت نرخ فریم در بازی نادرترین پدیدهی فنی است و همه چیز به شکل بهینه اجرا میشود.
بازی ندای وظیفه: جنگاوری نوین 2 محصول 2022 یک داستان نظامی متناقض را روایت میکند. در روایت موازی این بازی بسیاری از گروهها نقش دارند. داستان از مامورین سیا گرفته تا نیروهای ویژه مکزیک را درگیر میکند تا در نهایت یک قهرمانسازی تازه از یک سرباز امریکایی را به انجام برساند. اینکه چقدر در این راه موفق است، یک نگرش سوبژکتیو است. اما اینکه چقدر در این راه تلاش کرده از بخش روایی و فنی بازی پیداست. سازندگان تمام تلاش خود را برای ایجاد یک تجربهی لذت بخش، در هر دو جبههی روایت و گیمپلی کردهاند. شما میتوانید با خیال راحت از این بابت، به تجربه بازی بپردازید.
اما اگر میخواهید بدانید که این تجربه در بخشهای دیگر به جز بخش داستانی هم همینقدر لذتبخش است یا نه، باید تا روز عرضه بازی و بررسی همهجانبهی ما منتظر بمانید.
نظر شما درباره نقد و بررسی بازی Call of Duty: Modern Warfare 2 چیست؟
سلام دوست عزیز. واقعا حرف دل منو زدی. منم خودم کالاف مدرن وارفر سری قبلی رو خیلی رفتم. ولی این داستان پردازیهایی که از آمریکا قهرمان میسازن و غیر اونو تروریست معرفی میکنن، هم کلیشه ای شده هم آدمو ناراحت میکنه.
بالاخره یکی پیدا شد بجز شخصیت های اصلی، اسمی از شخصیت های جدید و داستان جدید این بازی بزنههرچند ناقص و با ترس و لرز.
البته اونجا که نوشتید اینا همش داستان خیالی و شخصیت خیالی هست، باید بگم با همین فیلما و بازی های خیالی مارو توی چشم میلیون ها جوان و نوجوان غربی و شرقی تروریست معرفی میکنن.
اعتلاف اروپا و آمریکا نمیتونست با خیال راحت نفت عراق رو از طریق داعش مفت و مجانی ببره، بخاطر همین سد بزرگ سر راهشون یعنی قاسم سلیمانی رو برداشتن تا راحت باشن
بعدشم میگه آقا این سپاه پاسداران تروریسته و ما خوبیم
قاسم سلیمانی هیچ ارتباطی با روس ها توی عراق نداشت
و علاوه بر این حتی یک پیچ از موشک های ایران از روسیه وارد نمیشه
اما توی این بازی کاملا برعکس نشون داده شده.
البته این بازی بیشتر برای انحراف اذهان عمومی ایران در رابطه با قدرت نظامی سپاه پاسداران ساخته شده.
یعنی چندین سال توی همه بازی های کالافدیوتی همه کسایی که در مقابل سروان پرایس و گز و گوست و ارتش آمریکا بودن، افرادی خبیث و به قول خودشون تروریست بودن.
از بچگی این بازی رو انجام دادیم
حالا بعد از این همه سال، همه اون تروریست هایی که توی بازی بودن، یهویی جاشون رو دادن به نیروی قدس سپاه.
حتی روی راه رفتنِ ژنرال قربانی هم کار شده که دقیقا مثل تروریست ها راه میره! حرف زدن هاشون، رفتارشون.
بعدشم حسن کن هیچحوره قیافش به یه پاسدار نمیخوره، میاد میگه ما انتقام خون حاج قربانی رو میگیریم
ولی خب بازم خوب بود اشاره سایت شما به داستان بازی . هرچند از ترور فرمانده نیروی قدس حرفی نزدید