موسیقی کشورهای اسکاندیناوی همیشه اتمسفر مختص به خود را داشتهاند که منعکس کنندهی فضای سرد آنها نیز هست، اما این مسئله به هیچ عنوان نمیتواند دلیلی برای این باشد که بتوان موسیقی این نواحی را خالی از احساس خواند، بلکه میتوان به جرات گفت بسیاری از پراحساسترین، خلاقانهترین و روبهجلوترین آثار موسیقی چندسال اخیر از کشورهایی نظیر ایسلند (زادگاه اولافور آرنالدر)، نروژ، سوئد و غیره نشات گرفتهاند. شاید حتی بتوان حجم و کیفیت خروجی این کشورها در زمینهی موسیقی را ترسناک خواند. اگر پیگیر صحنهی موسیقی کشورهای یاد شده بوده باشید، مطمئنا متوجه این موضوع شدهاید که نسبت تعداد هنرمندان عرصهی موسیقی آنان نسبت به جمعیت کل واقعا بالا و چشمگیر است، که بها دادن و ارزش قائل شدن برای اذهان خلاق را اثبات میکند.
اولافور آرنالدز یکی از هنرمندان اهل ایسلند است که مدتهاست جای خود را در میان مخاطبین ایرانی موسیقی باز کرده و توانسته به مذاق بسیاری خوش بیاید؛ تا حدی که باعث شود بنا به خواست طرفداران بسیار او در کشور، به ایران سفر کند و اجرا داشته باشد. موسیقی لطیف و مینیمالیستی آرنالدز مملو از آرامش است و حتی مهم نیست که در چه زمینهای فعالیت کرده باشد؛ حتی در پروژهی Kiasmos که با همکاری Janus Rasmussen بنا گذاشته شده و در حیطهی موسیقی الکترونیک و به طور خاص، مینیمال تکنو فعالیت دارند، باز هم رد آرامش خلق شده توسط آرنالدز قابللمس است. یکی از تجربههای این هنرمند در زمینهی موسیقی متن مربوط به سریال درام جنایی Broadchurch است که تصمیم گرفتهایم نوشتهای در خصوص آن برای مخاطبین گیمنیوز فراهم کنیم.
اولین فصل این سریال در سال 2013 پخش شد و موسیقی آرنالدز آن را همراهی میکرد. با این که موسیقی متن ساختهشده برای فصل اول سریال آنچنان که باید و شاید طولانی نبود (شش قطعه و در مجموع 23 دقیقه)، اما باز هم شنیدن آثار بسیار سینماتیک و پراحساس آرنالدز که در کنار رویهی نئوکلاسیک همیشگیاش، ناخنکهایی به موسیقی الکترونیک نیز میزد و در قطعهی So Close از صدای مالیخولیایی و دلنشین Arnor Dan نیز استفاده میکرد، فوقالعاده لذت بخش بود. فصل سوم سریال Broadchurch در ماه آوریل سال 2017 به پایان رسید و مجددا آرنالدز برای ساخت موسیقی متن آن انتخاب شده بود. با گوش دادن به این دو موسیقی متن میتوان به راحتی روند تکاملی آرنالدز در ساخت موسیقی متن را متوجه شد. اتمسفر آلبوم The Final Chapter با این که شاید غیرممکن و یا دشوار به نظر برسد، بسیار قدرتمندتر و پرجزئیاتتر از اولین ساختهی آرنالدز برای سریال بوده است و تکیهی بیشتری روی المانهای امبینت آلبوم وجود دارد. میکس قطعات به شکل فاحشی تفاوت دارند و روند شکلگیری و سیر تکاملی قطعات ظریفتر و سادهتر شدهاند تا لطافتی که پیشتر نیز یکی از خصیصههای آثار این هنرمند بود، بیشتر به چشم میآید. نتهای پیانویی که به سبب گرایشهای موسیقایی آرنالدز، بیش از توجه به تکنیک، با احساسات و ملودیهای دوستداشتنی و ساده سر و کار دارند به شکل بینقصی با ویولون ترکیب میشوند تا یکی از لذتبخشترین و گوشهگیرترین مرثیههای متنی که تاکنون شنیدهاید را رقم بزند. گوشهگیر از این لحاظ که ممکن است هنگام تماشای سریال به سادگی از آن غافل شده باشید؛ چرا که به اندازهای ظریف و نحیف هست که به راحتی از مرکز (یا حتی کنارهها) توجه خارج شود.
در صورتی که به خاطر دیدن سریال، فرض را بر این گرفتهاید که متعاقبا موسیقی متن آن را نیز شنیدهاید، به احتمال زیاد نتوانستهاید آنطور که باید و شاید زیباییها وظرافتهای آن را درک کنید و به همین خاطر به طور جد پیشنهاد میکنیم که در آرامش کامل و سکوت، از مخلوق آرنالدز لذت ببرید.