مجموعهی X-Men آغاز کننده روند مدرن برای فیلمهای ابرقهرمانی است و بعد از 20 سال همچنان با قدرت ادامه میدهد و با تمام ابرقهرمانها و شخصیتهای شرورش این مجموعه همچنان باقیمانده است. فیلم Dark Phoneix نشان دهنده پایان راه حماسه X-Men است اگرچه ددپول همچنان زنده است و سریال The New Mutants بالاخره منتشر خواهد شد. عنوان X-Men انتظار میرود توسط استودیو مارول ریبوت شود چرا که حق انتشار آن را از کمپانی فاکس خریداری کرده است.
این مجموعه قبلا هم از ریبوت جان سالم به در برده است به ویژه وقتی پروفسور خاویر و رفقای با استعدادش چهره جدیدی از خود نشان دادند اما به نظر میرسد این بار موضوع خیلی جدیتر باشد و دکمه ریست به جدیت فشرده میشود. این مجموعه چگونه ریبوت میشود؟ چه حالتی به خود خواهد گرفت؟ چه کسانی باقی میمانند و چه کسانی حذف میشوند؟ بیاید راهکارهایی که روی میز تیم مارول قرار دارند را بررسی کنیم و نگاهی به سناریوهای احتمالی بندازیم.
آغاز یک دنیای سینمایی جداگانه و متفاوت
می دانم به چی فکر میکنید: چرا باید مارول زمان و پول زیادی خرج کند که یک دنیای پرهزینه و مرتبط سینمایی خلق کند تا فقط یک دنیای سینمایی متفاوت و جدید برای قهرمانان جدیدش خلق کند؟ خب دلیلش این است که دنیای فعلی مارول به خوبی ایجاد شده و قوانین، علوم، خط زمانی و کارکترهای خود را دارد و اضافه کردن X-Men به آن باعث پیچیدگی و سردرگمی خواهد شد و طرفداران جدید نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
به طور خلاصه آخرین باری که با آنها در تماس بودیم از وضعیت فعلی راضی بودند و نیازی به اضافه شدن بازیگران جدید برای ادامه موفقیتشان ندارند.
معرفی مردان ایکس به دنیای فعلی مارول
نقطه مقابل مسئلهای که در بالا راجع به آن صحبت کردیم این است. قانون طلایی هالیوود میگوید اگر ورشکسته نشده پس نیازی به درست کردن ندارد و مارول حقیقتا ورشکسته نیست. دنیای سینمایی مارول 11 سال و 22 فیلم سن دارد و حتما اگر مدیرعامل آن کوین فیج بخواهد راه را برای مردان ایکس باز کند میتواند و بیاید رو راست باشیم هیچکدام از سرمایه گذاران در دیزنی مخالفت نخواهند کرد.
کارکترهای X-Men و خط داستانی آن را میتوان در قالب کمئوها، ایستراگها و صحنههای پایانی بعد از تیتراژ به تدریج معرفی کرد و فیلمهای مستقل که در نهایت میتوانند آنها را به خط داستانی Endgame نزدیک کند و در نهایت بلاک باستری مثل کراس اور The Avengers vs X-Men که حتی فکر کردن به آن مو به تن آدم سیخ میکند. چرا میلیونها دلار برای کارکترهای جدید خرج کنیم وقتی قرار نیست اجازه دهیم با کارکترهایی که از قبل داشتیم بازی کنند؟
آغاز سریالهای استریمی مستقل برای کارکترهای کلیدی
دنیای سرگرمیها هر روزه در حال پیشرفت است. روزی روزگاری سینما و تلویزیون در کیفیت مقابل یکدیگر بودند. سینما فرمت اصلی بود و تلویزیون پسر عموی ضعیفتر. حالا این روزها با سرویسهای استریم با کیفیت بازی برابر شده است و دیگر به سختی میتوان تفاوتی بین آنها قائل شد.
دیگر نمیتوان این موضوع را با اطمینان گفت هر کارکتری به دنیای سینما وارد میشود قرار است حضوری پرشکوه داشته باشد بنابراین با نظر میرسد مارول میتواند با مینی سریالهایی مثل فرمت Disney+ Marvel طعم غذایی که پخته مزه مزه کند تا احتمالات را بررسی کند. مینی سریالها دیگر استرس فروش در گیشه را ندارند و زمان پخش بیشتری دارند و خیلی بهتر از ریسک 120 دقیقه فیلم سینمایی است که امکان شکست دارد.
مستقیما به دنیای X-MEN ENSEMBLE وارد شود
مارول میتواند وقت بگذارد و تعادل را رعایت کند. آنها میتوانند وقت بگذارند و مهره خود را با احتیاط حرکت دهند اما آنها میتوانند مستقیما به سراغ دروازه ورود به دنیای جدید پرستاره X-Men شوند. چیزی که مشخص است این است که کوین فیج سالها فیلمهای مردان ایکس ساخت کمپانی فاکس را میدیده و با خود میگفته “من اینگونه انجامش نمیدادم”
این فرصتی طلایی خواهد بود تا آن چیزی که خودش دوست دارد و در سر دارد پیاده کند از آنجایی که در سال 2000 دستیار تهیه کننده این فیلم بود. برای نازککاری و یک داستان شخصیت محور و نقشهای 5 ساله زمان زیادی خواهد بود. آنها تمام کارتهای خود را آماده کردهاند و اکنون وقت بازی کردن است حتی شاید نگاهی به تغییراتی که فاکس در این مجموعه قبل از واگذاری داده بود بیاندازند.
فراموش کردن دنیای مارول و آغاز فیلمهای مستقل در دنیاهای دیگر
تاکتیک استودیو دیسی (اگر بتوانیم آن را تاکتیک بنامیم) برای دنیای ابرقهرمانانش ایده جذابی است. آنها سعی داشتند همانند مارول دنیای سینمایی خودشان را خلق کنند اما آنها متاسفانه مستقیما به سراغ برگ آخر رفتند و Justice League ناامید کننده به گیشهها آمد و حالا تداوم زمان در فیلمهای دیسی کاملا بهم ریخته است. Wonder Woman در حال پرش در زمانهای مختلف است و Aquaman نیز تکلیف مشخصی ندارد و بتمن هم که بهتر است درموردش صحبتی نکنیم.
حالا نتیجه چیست؟ فیلمها مستقل جذابی وارد صحنه میشوند مانند جوکر واکین فینکس و The Suicide Squad پروژههای که هیچ نسبتی با 6 خط زمانی دیگر ندارند و در پایان داستانهایی هستند که توسط استعداد جذاب روایت میشوند. آیا به نظرتان این راه مناسبی برای مردان ایکس نیست؟ تصور کنید فیلمی مستقل از Wolverine مانند فیلم لوگان با خط داستانی مناسب و یا فیلمهای جذابی برای کارکترهایی مثل مگنتو و کیبل که هر کدام قابلیتهای منحصر به فرد خود را دارند.
ورود مستقیم به کمیکبوکها و حماسه آن
به نظر میرسد ساختن فیلمهای مارول کار سختی نباشد چرا که تمام مراحل سخت آنها در قرن 20 توسط خالقان داستانها و کارکترها انجام شده است شما فقط باید صفحات کمیکها را ورق بزنید. X-Men شامل دههها کمیکبوک میشود با تاریخی غنی و داستانها و اتفاقات بسیار ویژه و البته کراساورهای جذاب شما کافی است فقط یکی را انتخاب کنید تا به موفقیت برسید.
کمیک را فراموش کن! از نو شروع کن!
چطور به خود اجازه میدهی به کمیکها و ریشهها بیاحترامی کنی؟ درست است این اتفاق شاید خیلی به مذاق طرفداران خوش نیاید اما بیاید منطقی باشیم این گزینه میتواند یکی از گزینهها باشد.
بهش فکر کنید با داستانهایی مثل Dark Phoenix و یا Avengers’ Infinity Gauntlet تقریبا همه میدانند چه اتفاقی قرار است بیوفتد و دیگر شور و هیجانی نخواهد داشت. این راه هرگز داستانهای که توسط استن لی و جک کیربی خلق شدهاند را زیر سوال نمیبرد.
شاید سایکلاپس و جین گری با یکدیگر نسازند. شاید پروفسور خاویر دیگر بر روی ویلچر نباشد. شاید Wolverine شخصیت بدی باشد؟ اینها میتواند فقط جرقهای باشند برای خلق یک داستان جدید و هیجان انگیز.
هولی مولی شین صاد!:))))))