«مارک رافالو» (Mark Ruffalo) در کنار نقشآفرینیهای عمدتا بسیار خوب و گاه بسیار درخشان و فوقالعادهاش در درامهای مستقل و هالیوودیهای کم بودجه و ساده، در نقش یک ابرقهرمان غولپیکر سبز رنگ به نام «هالک» نیز در دنیای سینمایی مارول بازی کرده است. عمدهی مخاطبان سینما احتمالا او را با همین نقشآفرینی میشناسند و تا مدتها به یاد خواهند داشت. ابرقهرمانی که در واقع یک دانشمند تغییر یافته است. دانشمند خوشاخلاق، دوستداشتنی و کمحرفی که در معرض عصبانیت به موجودی عظیمالجثه و بیاعصاب تبدیل میشود: هالک! حضور هالک در میان ابرقهرمانهای مارول یک حضور دلنشین و اغلب گرهگشا است، قهرمانی که همه به او باور دارند و جرات چپ نگاه کردن به او را ندارند. خب، البته به جز آیرون من. حالا رافالو که ظاهرا به قهرمان بودن در سینما عادت کرده، در فیلم جدیدی که خودش تهیهکنندهی آن بوده است، در نقش یک قهرمان واقعی و زنده بازی میکند. در ادامه با نقد و بررسی فیلم Dark Waters همراه گیمنیوز باشید.
Dark Waters بدون شک در لیست ترسناکترین فیلمهای سال 2019 قرار میگیرد. این فیلم البته در ژانر وحشت یا دلهره ساخته نشده است اما داستان آن میتواند شما را تا حد سکته بترساند. به نظر میرسد که در میان هیاهوی فیلمهای ابرقهرمانی و درامها و کمدیهای پرزرق و برق بیفایده و بیثمر، که چندین و چند بازیگر مطرح را دور یک میز جمع میکنند تا تماشاگرها را به سینما بکشانند (یا در مورد ما در این گوشه از دنیا در خانه نگه دارند) و دست آخر حسابهای بانکی میلیون دلاری خودشان را پرتر کنند، فیلم Dark Waters برای یک هدف بلندتر ساخته شده است. حداقل نتیجهی این فیلم «آگاهی» است و این خود به اندازهی کافی محترم هست که فیلم را به اثری ارزشمند و لایق توجه تبدیل کند، اما فیلم اهداف دیگری را هم دنبال کرده و به بسیاری از آنها نیز رسیده است.
اگرچه بازی مارک رافالو در این فیلم دیده نشد و در فصل جوایز هیچکس به آن بها نداد و همه به دنبال تمجید از جوکر -یک ضدقهرمان دیوانه با اهدافی شخصی و تلاشی نافهموم برای از هم پاشیدن نظام سرمایهداری بدون نفعِ عمومی- بودند، او تمام قد در نقش یک قهرمان زنده بازی کرده و این کار را به شکلی استادانه و بینظیر به انجام رسانده است. رافالو در فیلم Dark Waters در نقش «راب (رابرت) بیلوت» وکیل حوزه محیط زیست و شرکتهای فراوردههای شیمیایی بازی میکند که بیست سال از عمر حرفهای خود را برای برملا کردن بزرگترین دروغ غیرسیاسی تاریخ آمریکا جنگیده است. بیلوت بزرگترین رسوایی مرتبط با شرکتهای بزرگ سرمایهداری و چندمیلیارد دلاری آمریکا را رقم زده و برای این کار نه فقط بیست سال از عمر خود و خانوادهاش را که موقعیت شغلی، درامد، سلامتی و آبروی حرفهایاش را در خط مقدم قرار داده است.
به جنگِ شرکتهای سرمایهداری بزرگ رفتن قهرمان میخواهد. در فیلم Dark Waters «تننت» کشاورز که اولین بار متوجه میشود یک جای کار اشتباه است، به بیلوت میگوید که هیچ کس جز خودشان پشتیبان آنها نیست. نه دولت، نه قانون، نه سیستم قضایی و نه شرکتها به داد آنها نخواهند رسید. تنها کسی که میتواند به آنها کمکی بکند خودشاناند. بیلوت با چشمهای خودش این وقایع را میبیند و باور میکند که حقیقت دارد، پس به دنبال اثبات آن میگردد. پس از آنکه به خودش ثابت میشود که مشکل چیست و چه پنهانکاری بزرگی صورت گرفته، ابتدا همسرش را و همزمان رییسش را و سپس قضات پرونده را قانع میکند که همه چیز حقیقت دارد. شرکت DuPont از دههی هفتاد میلادی مشغول تولید محصولی به نام «تفلون» (که حتما اسم آن را شنیدهاید و احتمالا در آشپزخانهتان از تابه یا قابلمهی تفلون استفاده میکنید یا حداقل یک بار استفاده کردهاید) بوده که با استفاده از یک مادهی شیمیایی (یک زنجیرهی کربنی شناخته شده با نام PFOA – یا C-8) ساخته میشده است. این ماده حالا در جهان به عنوان دلیل اصلی ابتلای انسان به شش بیماری از جمله چند نوع سرطان شناخته میشود که نتیجهی مستقیم تلاشهای بیلوت است که در فیلم Dark Waters دیده میشود.
داستان فیلم پروسهی تبدیل شدن یک وکیل مدافع شرکتهای سرمایهداری به یک قهرمان بزرگ و خستگیناپذیر علیه یکی از همین شرکتها را روایت میکند. رافالو وظیفهی خود را در این فیلم به بهترین شکل انجام داده و فیلم به اندازهی کافی از وحدت متن و هوشمندی کارگردانی برخوردار هست که بتواند برای تمام مدت 2 ساعت و چند دقیقهایاش مخاطب را میخکوب نگه دارد. بدون شک تماشای فیلم به سلیقهی مخاطب بسیار بستگی دارد و با اینکه میدانیم چنین فیلمی با چنین موضوعی ممکن است سلیقهی خیلی از افراد نباشند، دیدن اینکه چنین جذاب و استادانه پیش میرود و موفق میشود لحظات هیجانانگیز، ترسناک و دراماتیکی را پشت سر هم خلق کند، نشان میدهد که متن و کارگردانی در هماهنگی قابل قبولی با هم قرار دارند و فرمولهای جذابیت هالیوودی و نماهای حسابشده، ریتم دقیق و اندازهگیری شده و ساختارِ مدرن فیلم جواب دادهاند.
فیلم Dark Waters یک نمونه از فیلمهایی است که هر جامعهای به آنها نیازمند است. نه فقط این فیلم که ایدهی ساخت آن از یک مقالهی فوقالعاده تاثیرگذار در مجلهی نیویورک تایمز گرفته شده (با عنوان «وکیلی که به بدترین کابوس دوپانت تبدیل شد» اینجا بخوانید) بلکه فیلمهای بسیاری در تاریخ سینمای آمریکا نشان میدهند که سینما اگر نه همیشه، اغلب اوقات همراه با جنبشهای مدنی، تلاشهای ژورنالیستی، رخدادهای بزرگ اقتصادی، سیاسی و تاریخی بوده و نه فقط به بازگویی و مستندسازی آنها، که به تبلیغ اهدافشان، اطلاعرسانی بیشتر و آگاهسازی بیشتر در جامعه هم کمک کردهاند. همین فیلم، فیلم سینمایی Spotlight که مارک رافالو در آن هم نقش یک قهرمان را بازی میکند، Pursuit of Happiness با بازی ویل اسمیت، JFK با بازی کوین کاستنر، All the President’s Men با بازی داستین هافمن و رابرت ردفورد و… تنها نمونههایی از این دست هستند که به خدمت جامعه و تاریخ آمدهاند و نه فقط افراد جامعهی خود که دنیا را تحت تاثیر قرار دادند.
تننت، در داستان Dark Waters یک خواستهی مهم دارد. او میگوید که دیگر نه پول برای او ارزش و فایده دارد نه عذرخواهی شرکت دوپانت. او میخواهد همهی دنیا بفهمد که آنها چه جنایتی مرتکب شدند. آگاهانه به چه چیزی دست زدند تا کمی بیشتر پول در بیاورند و چند سال بیشتر سود کنند. چه خانوادههایی ار داغدار کردند، چه کودکانی را از سرپرستی والدین محروم کردند، چه مادرانی را با کودکان ناقصی که به دنیا آوردند تنها گذاشتند و محیط زیست را چه قدر تخریب کردند. او پس از اینکه دادگاه نهایی برگزار شد نیز چندان به خواستهی خود نرسید، اما حالا با اکران و دیده شدن این فیلم، مصاحبههای بیشمار پیرامون آن، چاپ کتابی توسط راب بیلوت با همین موضوع و تلاشهای مارک رافالو برای شنیده شدن این داستان ترسناک واقعی، بالاخره به آرزوی خود رسیده است. هرچند… دیر.
فیلم با چند آمار حیرتانگیز، وحشتناک و دردآور پایان مییابد که نشان میدهد در حالی که هنوز این قهرمان بزرگ درگیر جنگ خود با دوپانت است، این شرکت مجبور شده قریب به 700 میلیون دلار غرامت بدهد، اما هنوز مسئولیت کار خود را قبول نکرده است. نوشتههای پایان فیلم میگویند که تقریبا همهی موجودات زندهی روی کرهی زمین آلوده به این مادهی شیمیایی شدهاند که قرار هم نیست از بدن انسان بیرون برود یا در آن تجزیه شود. این نوشتهها میگویند که 99 درصد همهی انسانهای کرهی زمین هم به این مواد آلوده شدهاند. برای اینکه یک عده میخواستند بیشتر پول داشته باشند و چرخ صنعتشان بچرخد. در چنین وضعیتی من نمیتوانم از تدوین خوب فیلم بنویسم یا فیلمبرداری آن را تحسین کنم و به موسیقیاش ایراد بگیرم. اینجا است که سینما از کارکرد همیشگی خود خارج میشود و رسالت دیگری را به دوش میکشد و من تنها میتوانم بیننده را تشویق به تماشای فیلمی کنم که سینما را به این رسالت نزدیک کرده باشد.
فوق العاده وعالی بود .بسیار لذت بردم از تماشای فیلم وبازی های درجه یک .مخصوصا که بر اساس واقعیت ساخته شده بود