باور کردن داستان تجاوزهای سریالی به زنان و دختران در «کلونی مانیتوبا» در کشور بولیوی، آن هم در قرن بیست و یکم سخت است. رمان «زنان حرف میزنند» (Women Talking) (که همچنین با نامهای حرفهای زنانه یا حرفزدن زنان هم ترجمه شده) نوشتهی «میریام توئز» بر اساس این ماجرا نوشته شده. نویسندهی کانادایی، در شروع رمان خود یک جملهی میخکوبکننده و بینهایت جذاب به کار برده که «سارا پولی» کارگردان و فیلمنامهنویس اقتباسِ سینمایی این رمان، با نام Women Talking هم آن را در ابتدای فیلمش گنجانده است: این داستان محصول تخیل رامنشدنی زن است. در ادامه با نقد فیلم Women Talking همراه گیمنیوز باشید.
سارا پولی (همچنین کانادایی) بدون تلاش اضافهای و با تنها سه فیلم پیش از این به یکی از کارگردانان تاثیرگذار تبدیل شده است. او برای اقتباس از رمان زنان حرف میزنند پس از حدود 10 سال دوری از کارگردانی (اول به دلیل گزیدهکاری و سپس به دلیل یک آسیب مغزی که سه و نیم سال به طول انجامید و او را از زندگی عادی و حرفهای دور کرد) با «فرانسیس مکدورمند» همکاری کرد. علاوه بر این دو، که در کنار نویسندهی اصلی رمان یک مثلث از زنان قدرتمند و «با اعتماد به نفس» را شکل میدهند، گروهی از بازیگران زن هم در ساخت این فیلم دست داشتهاند.
تجربهی ساخت این فیلم، به عنوان محصولی از تخیل رامنشدنی زنان، میبایست یک سفر شگفتانگیز بوده باشد. اما نتیجهی این تجربهی گروهی، با محوریت و تاثیرگذاری زنان، یک فیلم بینظیر و استثنایی است که میتواند به اندازه، یا بلکه هم بیشتر از منبع اقتباسش تاثیرگذار باشد.
فیلم Women Talking محصول سال 2022 که نویسندهاش سارا پولی به خاطر آن برندهی اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد، نمونهی موفقی از «سینما برای تاثیر» (Film for Impact) است. اولین هدفی که این فیلم به آن میرسد، روایت یک داستان شوکهکنندهی واقعی و بنابرآن، آگاهسازی است.
در اوایل فیلم که جملهی محصول تخیل رامنشدنی زن همچنان در ذهن مخاطب برجسته است، به نظر سختتر میتوان به ریشه در واقعیت داشتن فیلم اعتماد کرد. اگرچه تجربهی زیستهی شخص نیز بر درک و دریافت ابعاد مختلف این فیلم تاثیر میگذارد. همانقدر که یک زن مدرن آمریکایی، کانادایی یا اروپایی میتواند از دریچهی سانتیمانتالیزم ترحمبرانگیخته به این داستان نگاه کند، یک زن مهاجر افغانستانی ممکن است شرایط بسیار بدتری را زندگی کرده باشد. همانقدر که یک زنِ ساکن ایران میتواند با این داستان و شخصیتهایش از دریچهی فهمِ جمعیِ تبعیض، سرکوب و مردسالاری همذاتپنداری کند، یک زن ایزدی ممکن است این داستان را در مقابل تجربههای دلخراش زندگی خود فقط محصول تخیل بداند. در نتیجه، فهم فیلم بسیار وابسته به تجربهی شخصی است.
اما با گذشت زمان و قدرت گرفتن روایت، زمانی که مباحثه بین زنان شدت میگیرد، قدرت کارگردانی، داستان را به چیزی فراتر از روایتی از واقعیت موسوم به «تجاوزهای شبحناک» بولیوی تبدیل میکند. تقریبا در هر سکانس از فیلم، ایدهای مطرح میشود که به نوعی میتوان با آن ارتباط برقرار کرد. به فراخور موقعیت یا دیالوگی که ادا میشود، صورتی که دوربین از آرایش زنان در کنار یا در مقابل هم به دست میدهد کاملا متناسب با برداشتی است که «شنونده» (معمولا شخصیت آگوست در فیلم) از آن گفتگو خواهد داشت. سارا پولی نه تنها متن داستان را به درک خود آمیخته و وارد فیلمنامهی زنان حرف میزنند کرده، بلکه سکانسهای فیلمش را کاملا آمیخته به درک خویش از موقعیت کارگردانی کرده است.
دو بندِ بالا از نقد فیلم Women Talking دلایل اصلی بسیارسلیقهایبودن این فیلم هستند. آنچه قضاوت دربارهی فیلم را بسیار دشوار و سنجش آن را به امری بسیار خطیر تبدیل کرده است، نه فقط گفتمانی که ایجاد کرده، که هدفی است که دنبال میکند. اگر زنان قدرت و شهامت جنگیدن را داشته باشند، نسل بعدی آنها سعادتمند خواهد شد.
داستان در یک کلونی بسیار محافظهکارانه و شدیدا بنیادگرا میگذرد. جامعهی بستهای که در آن، زنان حق تحصیل ندارند. هیچیک از زنانِ در فیلم خواندن یا نوشتن بلد نیست. با این حال آنها مشق دموکراسی میکنند و برای رسیدن به یک راه چاره به خرد جمعی روی میآورند. همچنین اصرار دارند که گفتگویشان، برای تصمیمگیری دربارهی ماندن و مبارزه کردن یا فرار کردن و ایجاد یک کلونی جدید، نوشته و ثبت شود. برای آنکه اثری از این روزگار و این تصمیم بزرگ باقی بماند، آنها از آگوست که معلم مدرسهی پسران و تنها مردِ روشنفکر جامعه است میخواهند تا صورتجلسهای بنویسد. او همچنی در برخی از بحثها نظر خود را میگوید، اما در داستان نقشی بیش از یک تعدیلکننده ندارد. «همهی مردها هم بد نیستند» ولی در این کلونی که خیلی راحت به زن و بچه تجاوز میشود، فقط یک مردِ خوب هست.
فیلمساز بر اهمیتِ تحصیل زنان تاکید میکند. به دموکراسی و تصمیم جمعی نیز اعتقاد دارد. به روحیهی بقاجوی زنان اعتقاد دارد. گفتمان اصلی خود را بر پایهی حقطلبی و دادخواهی بنا میکند. نشان میدهد که گاهی زنان در جوامع مردسالارانه، باید از سنتها، فرهنگها و اعتقادات دینی خود عبور کنند تا زندگی بهتری داشته باشند. و در نهایت این نظریهای است که بیشترین طرفدار را به خود جلب میکند. در مقابل این دیدگاه که «ما زنها همیشه مردها را بخشیدهایم» دیدگاه «بخشش اغلب به اشتباه به معنای اجازه یافتن تعبیر شده» پیروز میشود. طرفداران «چیزی باید در این دنیا هم وجود داشته باشد که ارزش زندگی کردن داشته باشد» بیشتر از طرفداران «سعادت اصلی در جهان پس از مرگ (بهشت) منتظر ماست» هستند.
روزگاری، زنان در جامعهی ما در نقش محدود خود، تنها هدف از زندگی خود را «راضی کردن مردان» میدانستند. روزگاری در همین کشور و شهرهایی که در آن زندگی میکنیم، زن، تنها وسیلهای برای برآورده کردن امیال مردان بود و چیزی برای تملک. اما اکنون زنان و دختران تحصیلکردهی جامعهی ما، همچون زنانِ شجاع و قدرتمند جامعهی فیلم زنان حرف میزنند برای زندگی بهتر با مشتهای گرهکرده فریاد زندگی و آزادی میکشند.
از سر و شکل فیلم اینطور برمیآید که در روزگاری دور میگذرد. خانهها قدیمی، ابزار و وسایل قدیمی و لباسها قدیمی هستند. خلافکارها با درشکه و زنجیر جابجا میشوند و به نظر میرسد وسیلهی نقلیهی اصلی اسب است. فیلمساز ستینگ ماجرا را برای مخاطب خود اینگونه ترسیم میکند. اما در یک سکانس متفاوت با یک فاصلهگذاری متبحرانه، نشان میدهد که این اتفاقات همه در عصر حاضر رخ دادهاند. پلیس با ماشین خود در جاده میتازد و آهنگی با صدای بلند پخش میشود. در همین لحظه، بیننده میفهمد که ماجرایی که در حال تماشاست مربوط به پنجاه یا صد سال گذشته نیست. و در شوک فرو میرود.
فیلم Women Talking ساختهی بینظیری است که نه برای مقابله با «مردسالاری» که بیشتر برای از بین بردن «زنسالاریِ معکوس» ساخته شده است. قدرت پنهانی که از خودِ زنان در میان زنان به سرکوب زنان مشغول است. قدرتی که وقتی از بین میرود که آگاهی افزایش یافته باشد. واقعیترین تغییری که در این فیلم میتوان دید و به جامعه پیوند زد. اگرچه ممکن است فیلم را بیش از حد شعاری و شاید کمی هم غیرقابل باور بیابید، توصیه میکنم آن را حتما تماشا کنید. شاید چند سال بعد، خاطرهای از آن در ذهنتان قدرتمندتر از تجربهی زیست خودتان باشد.
نظر شما دربارهی این فیلم و نقد Women Talking چیست؟ با ما در میان بگذارید.