«ندای وظیفه» (Call of Duty) برای داستانهای خود از منابع مختلفی استفاده میکند. اگر از کسانی هستید که از موضوع نبردهای جنگی مدرن لذت میبرید حتما چهار فیلم را که در ادامه معرفی می شوند ببینید.
پس از موفقیت Call of Duty 2 توسعه دهندگان استودیوی «ایفینیتی وارد» (Infinity Ward) تصمیم گرفتند فضایی متفاوت از جنگ جهانی را تجربه کند. آنها تصمیم گرفتند ببینند وقتی محیط بازی به یک محیط مدرن تغییر پیدا میکند چه تاثیری روی گیمپلی دارد. که نتیجهاش Call of Duty 4: Modern Warfare در سال 2008 بود. این بازی موفقیت بزرگی بهدست آورد و همین باعث شد دو دنبالهی جدید برای آن ساخته شود. یک دهه بعد این مجموعه با Call of Duty: Modern Warfare در سال 2018 بازسازی شد. بازی منتشر شذه در سال 2008 و 2018 سعی کردند پیچیدگیهای نبرد مدرن را کشف کنند، اگرچه رویکردهای متفاوتی برای انجام این کار داشتند.
4 فیلم جنگی مدرن برای طرفداران Modern Warfare
ندای وظیفه از منابع مختلفی برای خط داستانی خود استفاده میکند. اگرچه بیشتر شخصیتها خیالی هستند اما توسعهدهندگان بازی برای خلق شخصیتها بهویژه در Modern Warfare از رویدادهای دنیای واقعی الهام گرفتهاند. اگر این بازی را دوست داشتید حتما از فیلمهایی که در ادامه معرفی میشوند، خوشتان می آید.
Black Hawk Down (2001) – سقوط شاهین سیاه
این فیلم برگرفته از یک داستان واقعی است و نبرد موگادیشو در سال 1993 را به تصویر میکشد. گردانی از سربازان آمریکایی به سومالی میروند تا فرمانده ارتش سومالی را دستگیر کنند، اما همه چیز از کنترل خارج میشود. سربازان آمریکایی توسط مردم شهر محاصره میشوند، لحظه به لحظه وضعیت بدتر میشود و سربازان آمریکایی ناامیدتر از همیشه برای زنده ماندن تلاش میکنند. این فیلم به مدت دو ساعت و نیم صحنههایی از هرج و مرج و ویرانی به شما نشان میدهد. در فیلم سقوط شاهین سیاه یک عملیات به ظاهر ساده نظامی به سرعت به مبارزه برای بقا تبدیل میشود.
در بازی ندای وظیفه، کاراکتر پل جکسون، تفنگدار آمریکایی بر پایهی فیلم طراحی شده است. در بازی اتفاقات غیرمنتظزهای میافتند و ممکن است پیشبینیها برای رویدادهای بازی درست از آب در نیایند. در بازی یک سلاح هستهای نیز اضافه شده است.
اگرچه در نسخهی جدید تاثیر «سقوط شاهین سیاه» کمتر از نسخهی قبلی است، اما تاثیرش را میتوان احساس کرد. در این بازی، بازیکنان درگیریهای سنگین پیدا میکنند که همانند اتفاقات فیلم است. بسیاری از این درگیریها در محیط بیابانی اتفاق میافتند. بهویژه در مرحله «سفارت» بازی بیشترین تاثیر را از فیلم گرفتهاست. علاوه بر استفاده از ساختار مشابه بازی از همان ایده فیلم پیروی میکند که گروهی از سربازان در وضعیت ناامیدکنندهای تحت محاصره تعداد بیشماری شبهنظامی قرار میگیرند.
The Hurt Locker (2008) – گنجه درد
این فیلم که برندهی اسکار است دقیقا بعد از نسخهی اصلی «جنگاوری مدرن» منتشر شد، اما قطعا تاثیر آن در بازسازی سال 2018 این بازی قابل مشاهده است.
داستان فیلم در مورد گروهبانی بهنام جیمز است که برای خنثی سازی مواد منفجره همراه با تیمی به عراق میرود و به هجوم آندرنالینی که در موقعیتهای خطرناک دریافت میکند، معتاد میشود. هیجانی که جیمز از مبارزات بهدست میآورد در واقع تاحدودی شبیه تجربهی بازی «ندای وظیفه» است.
چندین موقعیت در بازی «ندای وظیفه» است که بهنظر میرسد از فیلم گنجه درد الهام گرفتهاست. واضحترین آن احتمالا اوج مرحله Piccadily است. جایی که پرایس و گاریک گروهی از گروگانها را پیدا میکنند. یکی از گروگانها را مجبور کردهاند تا جلیقه حاوی بمب بپوشد. این موقعیت دقیقا مشابه صحنهای از فیلم است. بعلاوه، مرحله «بزرگراه مرگ» شباهت زیادی به سکانس تک تیرانداز فیلم دارد. به طوری که بازیکن باید در حالی که توسط یک نقطهنگار هدایت میشود، دشمنان را بیابد و هدف قرار دهد.
Hyena Road (2015) – جاده کفتار
تعداد فیلم های جنگی مدرن کانادایی کم است. یکی از آنها فیلم «جاده کفتار» به کارگردانی پل گراس است. او این فیلم را زمانی که از سربازان در افغانستان فیلمبرداری میکرد، الهام گرفت. مقایسه این فیلم که زیاد هم شناختهشده نیست با بازی «ندای وظیفه» شاید عجیب به نظر برسد، اما در واقع هر دو از مضامین مشابهی پیروی میکنند. در نسخه 2018 بازی «ندای وظیفه»، تاکید بر این است که آدم خوب وجود ندارد، فقط برخی از افراد بدتر از دیگراناند.
حتی کاپیتان پرایس، یکی از شخصیتهای اصلی، در بهترین حالت یک ضدقهرمان است که سعی میکند کمترین تلفات را در شرایط بحرانی داشته باشد و در بهترین حالت او یک جنایتکار جنگی است. فیلم «جاده کفتار» حول همین ایده ساختهشده اگرچه شخصیتهای آن در سطح کاپیتان پرایس مرتکب جنایت نمیشوند، اما آنها باید با غیراخلاقی بودن جنگ و تمایلشان برای ادامه آن که هیچ نتیجه خوبی هم ندارد، کنار بیایند. حتی زمانی که تلاش میکنند کار درست را انجام دهند، موقعیتهایی وجود دارد که انتخاب اخلاقی، پیامدهای ویرانگری دارد. یا دوراهی وجود دارد که انتخاب هرکدام از آنها غیراخلاقی است.
Zero Dark Thirty (2012) – سی دقیقه پس از نیمه شب
«کاترین بیگلو»، در این فیلم جنگی مدرن جنایتهای یک دهه از «اسامه بن لادن» را نشان میدهد که بوضوح روی بازی «ندای وظیفه» تاثیر گذاشتهاست. ممکن است هنگام بازی متوجه تشابههایی شوید، مانند مرحله دوم که حول یک بمبگذاری در لندن است. حتی نام «الکویتله» که توسط یکی از جناحهای متخاصم اصلی استفاده میشود، بر اساس سازمان تروریستی واقعی القاعده است که در ابتدا توسط بن لادن رهبری میشد. اما خود فیلم نیز تا حدودی تأثیر واضحی از بازی نشان میدهد. حضور یک مامور زن سیا که گرگ را ردیابی میکند، یادآور نقش جسیکا چستین یا همان «مایا» است.
نقطه اوج این فیلم تاثیر زیادی بر «جنگاوری مدرن» گذاشتهاست. صحنه اوج فیلم، بازسازی عملیات واقعی نیروی دریایی SEAL است که منجر به مرگ بن لادن میشود. این سی دقیقه بسیار نفسگیر است. یک تیم در تاریکی مجبور است بدون جلب توجه و تکیه بر دید در شب در یک ساختمان در یک اتاق حرکت کند. در واقع دو مرحله در مبارزات «جنگاوری مدرن» وجود دارد که به نظر میرسد از این سکانس الهام گرفته شدهاست.
اولین مورد قسمت «خانه تمیز» (Clean House) است که در آن بازیکن بخشی از یک واحد SAS است که به یک مخفیگاه تروریستها حمله میکند. اما شباهتها در «لانهی گرگها» بیشتر مشهود است، که حملهای را به تصویر میکشد که بسیار شبیه به صحنهای از فیلم است.