تماشای فیلمهای سینمایی یکی از بهترین گزینهها برای گذراندن تعطیلات نوروز هستند. وقتی به خانه برمیگردید و دیگر تفریحی برای انجام دادن ندارید چه گزینهای بهتر از تماشای فیلم؟ در گیمنیوز برای هر روز نوروزتان فیلمهای جدیدی که احتمالا ندیدهاید را در نظر گرفتهایم. این شما و این هم فیلمهای پیشنهادی برای نوروز 97.
Blade of Immortal (2017)
فیلم سینمایی «تیغهی جاویدان» محصول کشور ژاپن از آن دست فیلمهایی است که با رنگ سرخ خون رنگ آمیزی شده است. مانجی، سامورایی است که طی اتفاقاتی خواهر خود را از دست میدهد و پس از مبارزهای مهلک، در حال مرگ و احتضار است که توسط زن مرموزی به نفرین عجیبی دچار شده و نامیرا میشود. سالها پس از این جریان، مانجی گوشهگیر دوباره با دختری مواجه میشود که شباهت زیادی با خواهرش دارد و درگیر داستان انتقامگیری این دختر از گروهی قدرتمند از ساموراییها میشود. تیغهی جاویدان از اولین سکانسها تا آخرین آنها پر است از دست و پاهای قطع شده، خونهای فواران کرده و کاتاناهای تیز و برنده. شاید بتوان گفت در طول فیلم بیش از هزار انسان مجزا کشته میشوند و تعداد اندام قطع شده حتی قابل شمارش هم نیست. تیغهی جاویدان برای آرام کردن احساس خشونت و خنک شدن دل تماشاگر ساخته شده و کاملا هم در این راه موفق عمل میکند.
The Accountant (2016)
فیلم «حسابدار» با بازی بن افلک و جان برنتهال، داستان کریس وولف با بازی افلک را روایت میکند. حسابداری مبتلا به بیماری اوتیسم که شغلش انجام فعالیتهای مالی و حسابداری برای خلافکاران و جنایتکاران خطرناک است. همه چیز به خوبی پیش میرود تا اینکه کریس درگیر یک جنگ تمام عیار و توطئهای پیچیده میشود که در نهایت به گذشتههای کریس پل میزند. حسابدار یک اکشن خوش ساخت و نسبتا استاندارد است که با سوژه قرار دادن بیماران اوتیسم (البته به شکلی نادرست و اغراق شده) سعی کرده علاوه بر تحویل دادن اکشنی جذاب و پر ضد و خورد، کمی نگاه مخاطبینش را به بیماران اوتیسم جلب کند.
Baby Driver (2017)
«بیبی درایور» یکی از آخرین آثار کوین اسپیسی قبل از اتفاقات و رسواییهای اخیر است که او را این روزها در بایکوت هالیوود اسیر کرده است. این فیلم با کارگردانی بسیار عالی ادگار رایت و بازی بازیگرانی چون کوین اسپیسی، جیمی فاکس و انسل الگورت، اکشنی بسیار هیجان انگیز و حتی نوستالژیک است که با تدوینی بینظیر و لیستی از آهنگهای راک کلاسیک، معجونی دلپذیر و خوشاند تحویل مخاطب میدهد. داستان درباره پسر جوانی با لقب Baby است که شغلش رانندگی در تیمهای سرقت است! علاقهی عجیب بیبی به موسیقی و ترکیب موسیقیهای او با رانندگی و تعقیب گریزهای فیلم، خالق صحنههایی است که فکر نمیکنم در اثر دیگری نظیر آن را یافت کنید.
Batman Gotham by Gaslight (2017)
انیمیشن Batman Gotham by Gaslight، داستان نو و عجیب و البته مستقلی از دنیای بتمن را روایت میکند. داستانی که بتمن و شهر گاتهام را به دورهی ویکتوریایی منتقل کرده و با ترکیب ماجراهای این ابرقهرمان کامیکها با داستان مشهور «جک قاتل»، سورپرایزهای بسیار زیادی برای بیننده خواهد داشت. جک قاتل که اینبار از لندن به گاتهام آمده، شروع به گرفتن اولین قربانیان خود میکند و بتمن را درگیر دستگیری و تعیین هویت خودش میکند. دیدار با شخصیتهای محبوب دنیای بتمن در قامت شخصیتهای قرن نوزدهمی و ترکیب این تغییر زمان با ایدههای استیم پانک، Batman Gotham by Gaslight را تبدیل به تجربهای ناب و جالب برای دوستداران کامیکها و بتمن کرده است؛ تجربهی نابی که در پایان سورپرایز خوب و قدرتمندی نیز برایتان در چنته دارد.
Kubo and the Two Strings (2016)
«کوبو و دو تار» انیمیشنی ساخته شده با تکنیک استاپ موشن است که در سال 2016 روانهی سینماها شد. فیلم روایتگر داستانی فانتزی در دوران شوگنها و عصر فئودالی ژاپن است. کوبو پسربچهای است که با بیماری مادرش دست و پنجه نرم میکند تا اینکه سایهی گذشتهی ناشناختهشان بر زندگی این دو سایه میاندازد و کوبو را مجبور به سفری مخاطره آمیز برای نجات جانش میکند که قرار است گذشتهی او و پدرش که سامورایی افسانهای به نام هانزو است را نیز روشن کند. گویندگان مطرحی چون رالف فاینس، چارلیز ترون و متیو مککانهی در کنار اجرا بسیار خوب تکنیک استاپ موشن از سوی استودیوی لایکا، باعث شده جذابیتهای این فیلم برای مخاطبین چند برابر شود. ضمن اینکه باید گفت داستان فیلم ارجاعات مختلفی نیز به افسانهها و همچنین تایخ ژاپن دارد که برای علاقهمندان خالی از لطف نخواهد بود.
Storks (2016)
«لککها» محصول سال 2016، انیمیشنی دربارهی یک شرکت به نام Cornstore.com است که سابقا مسئول تحویل نوزادان جدید به خانوادهها بوده و حالا در پی اتفاقاتی از این کسب و کار دست کشیده است. همه چیز طبق روال مدیران ارشد شرکت پیش میرود تا اینکه ماجرای سفارش ناگهانی و دردسرساز نوزادی، لکلکی به نام جونیور و دختری به نام تولیپ را درگیر ماجراهای عجیب و خندهداری میکند. لکلکها پر است از لحظات کمدی خوب و مفرح که مخاطب را گاها تا مرزهای قهقهه پیش میبرد و در خلال این سکانسهای کمدی حرفهای گاها کلیشهای اما مهمی در باب اهمیت خانواده و بچهها به تماشاگر انتقال میدهد. گویندههای خوب از جمله جنیفر انیستون نیز باعث شدهاند شوخیها و دیالوگهای کمدی فیلم به راحتی لبخند را به لبانتان بیاورند. لکلکها با ایدههای جالب و جذابیتهای بصری و هنری خود انتخاب مناسبی برای شاد شدن در ایام نوروز خواهد بود.
Get Out (2017)
فیلم سینمایی Get Out اثری است در ژانر وحشت که البته آنقدرها هم ترسناک نیست. در عوض ایدهها و روایت داستان آن به قدری خوب و خوش ساخت از آب درآمد که این فیلم را به پدیدهی سال 2017 تبدیل کرد تا جایی که استقبال گستردهی مخاطبین و منتقدین از آن، موفقیتهای تجاری و هنری قابل توجهی از جمله چندین و چند جایزه را نصیب آن کرد. کریس با بازی دنیل کایولا، جوان سیاه پوستی است که قرار است برای اولین بار با والدین نامزد سفیدپوست خود رز ملاقات کند. همه چیز ظاهرا خوب و زیبا به نظر میرسد اما در پس این ظاهر زیبا واقعیتهای عجیب و غیرقابل باوری نهفته است. ریتم عالی و کارگردانی بسیار خوب جوردن پیله در کنار بازی بسیار بسیار خوب دنیل کایولا و فیلمنامه و روایت داستان بسیار خوب، باعث شده Get Out به تجربهای منحصر به فرد برای دوستداران ژانر وحشت تبدیل شود که مطمئنا نمیشود ساده از آن گذشت.
Valerian and the City of a Thousand Planets (2017)
پس از افتضاحی به نام «لوسی» لوک بسون کارگردان نام آشنای فرانسوی این بار به سراغ مجموعهای کامیک بوک به زبان فرانسوی رفت و فیلم «والرین و شهر هزار سیاره» را با بودجهای بسیار کلان راهی سینماها کرد. منتها بازخوردهای ضد و نقیض از سوی منتقدین و تماشاگران باعث شد این پروژه با شکست تجاری سهمگینی روبرو شود. با این وجود فیلم با اینکه ایرادات مختلف و گاها اذیت کنندهای دارد، برای عاشقان فانتزی و سینمای علمی تخیلی تجربهی خوبی خواهد بود. داستان فیلم کمی پیچیده است و ارائهی خلاصهای از آن در اینجا کمی مشکل؛ فقط همین را بدانید که سیارهای با خاک یکسان شده و حالا بازرسی به نام والرین به همراه همکارش درگیر اتفاقاتی میشوند که پرده از رازهای مهمی در پس این نابودی برمیدارد. والرین و شهر هزار سیاره پر است از ایدههای زیبا و ناب فانتزی. ایدههایی که به شما نشان میدهد زندگی در پهنهی بیکران کائنات تا چه حد میتواند عجیب، زیبا و البته گاهی خطرناک و هولانگیز باشد.
Jumanji: Welcome to the Jungle (2017)
بازسازی فیلم بسیار محبوب و نوستالژیک جومانجی به نام «جومانجی: به جنگل خوش آمدید» در ابتدا که خبر ساخت آن منتشر شد همهی طرفداران نسخهی قدیمی را ترساند. ترس از اینکه آیا قرار است خاطرات زیبایمان با این اثر خاطرهساز و رابین ویلیامز فقید خدشهدار شود؟ با این وجود پس از اکران این نگرانیها رفع شد و سازندگان نشان دادند در پی نابودی نسخهی اصلی نبودهاند و سعی کردهاند تا جای ممکن داستان خود را روایت کنند. داستان از جایی شروع میشود که دوباره جومانجی این بورد گیم شیطانی توسط چند نوجوان پپدا میشود و اینبار طی اتفاقاتی عجیب به نسخهای رایانهای تبدیل شده و آنها را به درون کنسول بازی میکشاند! داستان عجیب و غریب است و خیلی به آن فکر نکنید در عوض به این فکر کنید که قرار است دو ساعت با جک بلک و دواین جانسون و بقیه بخندید و از اکشن و ماجراجویی در جنگلهای استوایی لذت ببرید.
Me, Earl and the Dying Girl (2015)
فیلم کمدی درام «من، ارل و دختر در حال مرگ» داستانی عاطفی و زیبا دربارهی پسری به نام گرگ است که با دوست دوران کودکیاش ریچل آشنا میشود و او را به دوستش ارل معرفی میکند. گرگ که سرگرمیاش ساخت فیلم کوتاه است، متوجه میشود که ریچل به سرطان مبتلاست و ارتباط عاطفی بین او و ریچل شکل میگیرد. من، ارل و دختر در حال مرگ شباهت زیادی به فیلم تحسین شدهی The Fault in our Stars دارد. فیلم تمرکز ویژهای روی ارتباطات این سه دوست دارد و نیز ادای دینی به سینما و عاشقان آن است. نمایش مشکلات و رنجهایی که یک بیمار سرطانی و اطرافیانش تحمل میکنند، من، ارل و دختر در حال مرگ را به اثری تاثیرگذار در این ژانر تبدیل کرده اگرچه نگاهش و حرفهایش خیلی دست اول هم نیستند و تنه به تنهی دیگر فیلمهای با این موضوع با کلیشهها همراه میشود. با این وجود، فیلم اثر خوش ساخت و خوبی است که تماشای آن باعث میشود دید متفاوتتری به زندگی داشته باشید.
PIKU (2015)
اینبار سفری خواهیم داشت به بالیوود و با کمدی درام شاد و مفرحی به نام «پیکو» همراه میشویم. پیکو داستان دختری به همین نام است که با لجبازیهای خود و نفی زندگی سنتی هندی، با پدر پیرش با بازی آمیتا باچان درگیر است. در طی سفری از دهلی به کلکته با مردی به نام رانا هم سفر میشوند و … . درون مایهی فیلم همان قصهی همیشگی تضاد بین سنت و مدرنیته است که اینبار در قالب فیلمی جادهای از نوع هندی آن به نمایش درمیآید. بازیهای خوب علیالخصوص آمیتا باچان دوست داشتنی و روایت طنز و زیبای داستان باعث شده این فیلم با وجود داشتن همان حال و هوای آشنای سینمای بالیوود، از بدنهی نسبتا سطحی و خاص سینمای هندوستان فراتر رود و به یکی از بهترین فیلمهای چند سال اخیر بالیوود تبدیل شود. البته اگر این توضیحات درباره خود فیلم شما را مجاب نکند از حضور آمیتا باچان نمیتوان گذشت. این قهرمان نوستالژیک ما، در این سن هنوز هم باوقار و دوست داشتنی است و دلیل خوبی برای تماشای پیکو خوهد بود.
Cafe Society (2016)
حتما فیلمهای قدیمی وودی آلن و نقش آفرینی این کارگردان، نویسنده و بازیگر کمدی ماهر در آنها را به یاد دارید. حالا وودی آلن که روزگار جوانی را پشت سر گذاشته، همچنان نقشهایی را مینویسد که انگار فقط خودش میتواند آنها را بازی کند، اما چون نقش جوان است باید یک بازیگر دیگر این وظیفهی خطیر را بر عهده بگیرد. آلن در فیلمهای اخیر خود بارها بازیگران مختلف را برای این کار انتخاب کرده است. بهترین انتخاب او بدون شک «جسی آیزنبرگ» است که انگار خود آلن است در شمایلی متفاوت. نشاط این بازیگر در ایفای این نقش سخت، کاری میکند که ضعفهای فیلم و مخصوصا «کریستن استوارت» را نادیده بگیرید و به دنبال قصهی آلنی آن جان و دل بسپارید. کافه سوسایتی شاید یکی از بهترین فیلمهای الن در سالهای اخیر باشد و بدون شک به مذاق طرفداران او خوش خواهد آمد. این فیلم انتخاب خوبی برای تعطیلات است و میتوانید با خیال راحت این فیلم و مضمون «جنایت و مکافات» آن را دنبال کنید.